جشن‌های مذهبی در جامعه ایران

بر اساس یک تقسیم­‌بندی زمانی، زمان به دو نوع عادی و فوق­العاده تقسیم می­شود. زمان جشن از سری زمان­های فوق­العاده است که در آن همه چیز به حال تعلیق در می­آید. ادبیات نظری جشن، عناصر سازنده جشن را شامل مواردی چون تعلیق نظم، اتلاف، تخطی و غلیان جمعی می­داند. به موازات ادبیات نظری جشن، می­توان از ادبیات دینی جشن هم یاد کرد که نگاهی کاملا متفاوت به مقوله جشن و اعیاد مذهبی دارد. تحقیق حاضر بر آن است تا نشان دهد چه نهادهایی در جامعه، متولی برگزاری جشن­ها هستند و متولیان این نهادها، چه نگرشی به نحوه برگزاری جشن دارند.

رویکرد انجام این کار پژوهشی، کیفی و با استفاده از «مصاحبه با مطلعین»، «مشاهده» و «ارتباط نزدیک با میدان مطالعه» است. پژوهش پیش­رو امکان نوعی مقایسه تطبیقی میان نهادهای رسمی و غیر رسمی (اشکال خانگی) برگزاری جشن را فراهم می­کند؛ مسجد دانشگاه تهران به عنوان نماینده نهاد رسمی برگزار کننده جشن و مولودی­های خانگی به عنوان نماینده اشکال غیر رسمی برگزار کننده جشن، انتخاب و بررسی شده­اند. به طور خلاصه، تحقیق پیش­رو نشان می­دهد که هرچه از سوی نهادهای برگزار کننده جشن در ساخت رسمی به سمت ساخت غیر رسمی می­رویم، جشن­ها هرچه بیشتر عناصر سازنده خود را باز­ می­یابند و با محدودیت­های کمتری برگزار می­گردند، چرا که در ساخت رسمی، احکام و فتاوای گاها سخت­گیرانه مرجعیت دینی در ارتباط با جشن و اعیاد، خطوط قرمز بسیاری را در رابطه با جشن ایجاد می­نماید.