کتاب‌شناسی جامعه شناسی تشیع : «تشیع، قدرت، سیاست»

«تشیع، قدرت، سیاست» : جدال نظریات؛ سیطره تاریخ اندیشه

حوزه مطالعاتی «تشیع، قدرت، سیاست» در جامعه شناسی تشیع، متکفل بحث از روابط جریانات مختلف شیعی با قدرتها است. در حقیقت می توان گفت این حوزه «جامعه شناسی سیاسی تشیع» می باشد که از یک سو رابطه نهادینه تشیع با قدرتهای مستقر را بررسی می کند و از سوی دیگر به مطالعه نسبت جنبش‌های شیعی با امر سیاسی می پردازد. کتابشناسی جامعه شناسی تشیع نشان می دهد که در این حوزه ۶ عنوان کتاب از قرابت بیشتری با جامعه شناسی برخوردار بوده اند. «جامعه شناسی سیاسی تشیع اثنی عشری»(۱۳۵۷) نوشته اسماعیل نوری علا، «مشروعیت دینی دولت و اقتدار سیاسی دین (بررسی جامعه شناختی مناسبات دین و دولت در ایران اسلامی)»(۱۳۷۸) نوشته دکتر علیرضا شجاعی زند، «تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق»(۱۳۶۱) نوشته عبدالهادی حائری، «تحول گفتمان سیاسی شیعه در ایران»(۱۳۷۸) نوشته جمیله کدیور، «جامعه مدنی، دولت، نوسازی در ایران معاصر»(۱۳۸۱) نوشته مسعود کمالی و «مقدمه‌ای بر مناسبات دین و دولت در عصر صفوی»(۱۳۸۹) نوشته هاشم آقاجری، عناوین این کتابها هستند.

در مجموع و با تسامح بسیار، در این حوزه ۳۰ عنوان کتاب دارای قرابت ولو اندک با جامعه‌شناسی تشیع می‌باشند که به لحاظ کمی سومین حوزه را از لحاظ تعداد کتب به رشته تحریر در آمده تشکیل می دهند.

نکته مهم در سنجش انتقادی این کتب آن است که در مجموع در این حوزه، غلبه با مطالعات کلامی، معرفت شناسانه و «تاریخ اندیشه سیاسی شیعه» می باشد و این مهم حتی در میان کتابهایی که واجد حدی از قرابت با جامعه شناسی هستند نیز مشهود است. به لحاظ محتوایی جدال بر سر پیوند یا جدایی تشیع در نسبت با حکومت، یکی از چالشهای اصلی است. تکثر در رفتار سیاسی شیعه در نسبت با حکومتها به خوبی از متن کتابهای نوشته شده قابل استخراج است. زمان ورود تشیع در قدرت محل چالش دیگری است که پاسخهایی متنوعی چون دوره حکومتهای مستقل ایرانی، عصر صفوی و دوره قاجار یافته است. نقش صفویه در «اعتلا» یا «انحطاط» تشیع نیز یکی دیگر از مسائل چالش برانگیز این حوزه است. همچنین مخالفت یا موافقت گروه‌های مختلف روحانیت با مشروطه یکی دیگر از موضوعاتی است که در این حوزه موضوع مطالعه قرار گرفته است.

در چشم انداز آتی این حوزه می توان از لزوم فرارفتن از مطالعه روحانیت شیعی و پرداختن به دیگر جریانات تشیع در نسبت با حکومت‌ها اعم از دین عامیانه، جریانات صوفی و عرفانی و ... اشاره کرد. پرداختن به «سنتهای شیعی» به جای کلی به نام «تشیع» ضرورتی است که از پی آن تفکیک هایی چون، فقه – عرفان، فلسفه –تفکیک، روشنفکر – سنتی، اصولی‌اخباری، اشعری‌معتزلی‌امامی، و... برجسته شده و هر یک حکم متفاوتی در نسبت با امر سیاسی پیدا می کند.