موضوعی کمتر اندیشیده شده از درون جامعه ما

یکی از نقدهایی که همواره و به ویژه در سال­های اخیر به جریان جامعه شناسی دانشگاهی در ایران از سوی نهادهای خارج از دانشگاه و نیز خود دانشگاهیان مطرح شده است، عدم ارتباط این رشته با مسائل بومی جامعه ایران است. برخی از نقدها بر انتخاب اشتباه موضوعاتی تأکید می­کردند که از درون رویکردهای نظری غربی استخراج شده اند و نه از اعماق جامعه ایران و برخی دیگر استفاده از این نظریات و رویکردها را در تحلیل موضوعات مرتبط با ما کاری نادرست محسوب کرده­اند که درکی غلط و کژدیسه از شرایط زیست اجتماعی­مان ایجاد می­نماید.

همچنین نقدهای بسیاری بر روش­های رایج استخراج، توصیف و تحلیل داده­ها در جامعه­ شناسی متداول مطرح شده­اند و در مقابل آنها به استفاده از روش­های فلسفی و روی آوردن به مفاهیم و مباحث موجود در متون دینی و فلسفی گذشته خود سفارش کرده­اند. پرداختن به صحت و سقم نقدها و اشکالاتی که بر آنها وارد است مجال دیگری می طلبد؛ با این وجود می توانیم با نقد در مورد انتخاب موضوع و پروبلماتیک پژوهش در جریان اصلی جامعه شناسی همراه شویم و از خود بپرسیم که تحقیقات جامعه شناختی در بیش از نیم قرن اخیر چه میزان از موضوعات مسائل جامعه ما را تحت پوشش قرار داده و کدام موضوعات را در مرکز توجه خویش نهاده­اند؟ موضوعات مورد پژوهش تا چه حد از مسائل اساسی موجود در لایه­ های مختلف جامعه ما را آگاه می­کنند؟ تدبر در موضوعاتی که تاکنون مورد پژوهش جامعه شناختی قرار گرفته اند، آشکار می کند که بخشی از انتقادات نسبت به انتخاب موضوع نقدهایی به جا هستند و در میان تحقیقات انجام شده تاکنون با تحقیقات زیادی مواجه هستیم که یا بر موضوعات تکراری متمرکز هستند و یا در انتخاب موضوع دقت چندانی به خرج نداده و تفاوت های میان جامعه مبدأ نظریات و جامعه مقصد پژوهش را مدنظر نداشته اند.    

گروه جامعه شناسی تشیع با هدف پرداختن به موضوعاتی که مختص جامعه ایران در زمان حاضر هستند، تشکیل شد. این گروه تمرکز خود را بر پژوهش در حیطه جامعه شناسی دین و بر موضوع تشیع به عنوان دین اکثریت اعضای جامعه نهاد؛ و این انتخاب در شرایطی صورت گرفته است که با وجود یک حکومت دینی، نهادهای دینی قدرتمند و جامعه ای با فراوانی بالای دینداران این عامل در بسیاری از پدیده های اجتماعی خودنمایی می کند و جای تحقیق بسیار دارد.          

از آن جایی که از گذشته و به شکل سنتی هر نوع مباحثه و پژوهشی در حوزه دین تشیع به حوزه های علمیه و نهادهای دینی مرتبط محدود می شد، اغلب متون تولید شده در این حوزه نیز با رویکردهای کلامی، فقهی و فلسفی هستند و متون با رویکردهای علمی و به ویژه علوم اجتماعی بسیار اندک شمار و نوپا هستند. پراکندگی مکانی و زمانی این متون و عدم تولید بخش زیادی از آنها در محیط­ های دانشگاهی موجب شده است که آرشیوی منسجم از آنها که به راحتی ما را با پژوهش های صورت گرفته با رویکرد اجتماعی در این زمینه وجود نداشته باشد تا بتوان به نقاط قوت و ضعف و اندیشیده ها و نیندیشیده های این حیطه پژوهشی پی برد و تحقیقات بعدی را بر این زمینه روشن بنیان نهاد. بدین ترتیب اولین قدم در گروه جامعه شناسی تشیع شناخت تحقیقاتی بود که با رویکرد اجتماعی از زمان ورود صنعت چاپ به ایران در مورد تشیع صورت گرفته است تا چراغی باشد برای ادامه فعالیت های گروه و نیز برای هر دانشجو و محقق دیگری که در این زمینه می اندیشد. کتاب «کتاب شناسی انتقادی جامعه شناسی تشیع» حاصل چنین تلاشی است.