نمادی برای بروز خویشتن و محافظت از فشارهای دردآور تاریخ

 

مصاحبه با پروفسور ابراهیم الحیدری

دین آن‌لاین ـ این مصاحبه در سال ۲۰۱۰ میلادی، توسط مجله عراقی اطیاف با پروفسور ابراهیم الحیدری انجام شد که گزارش آن در شماره دوم مجله آمده است. دین آنلاین، متن اصلی مصاحبه را از نویسندگان مجله دریافت کرده است که با اندکی تلخیص به فارسی ترجمه کرده و منتشر می‌کند. این مصاحبه به آیین‌های عزا و بازخوانی جامعه‌شناختی از آنها می‌پردازد و سعی دارد تا به تحلیلی از گسترش بیش از اندازه آنها در سال‌های اخیر دست یابد.

 

مراسم عزای حسینی ابعاد دینی و اجتماعی و سیاسی گسترده، و همچنین جنبه فولکلوریک و مردمی خاصی دارد که در جهان عربی- اسلامی منحصر به فرد است. این مراسم با تراژدی کربلا و تاریخ شهادت و حزن و اندوه پیوند خورده است. سرزمین خونینی، همچون کربلا در تاریخ یافت نمی‌شود، و هیچ مردمی، همچون مسلمانان به سوگ امامشان حسین ننشستند.
قبل از این که از نقش شعائر و آیین‌های (طقوس) حسینی صحبت کنیم، لازم است بین این دو مفهوم، تفکیک قائل شویم. بیشتر نویسندگان عرب و مسلمان بین این دو مفهوم تفاوتی نمی‌گذارند، و آنان که متمایل به تفکیک بین این دو مفهوم هستند، شعائر را به حیطه امور دینی و مقدس محدود کرده، و آیین‌ها را در دیگر مجال‌های غیر دینی به کار می‌برند.
در واقع شعائر به معنای نمادها و نشانه‌هایی است که معانی ویژه‌ای دارند، و فرقی نمی‌کند که این معانی، دینی یا اعتباری باشد. شعائر به طور معمول‌، محدود به ادیان نیستند و به بیشتر نظام‌های اجتماعی راه یافته‌اند. تمام آیین‌ها و مراسم که گونه‌ای از الگوهای رفتاری سفارش شده از سوی ادیان هستند، ذیل مفهوم شعائر می‌گنجند. این گونه الگوهای رفتاری در واقع اعمال و رفتار و سخنانی است که باید برای هدف مشخصی تکرار شوند و تداوم یابند، بدون این که کمترین تغییری در آن ایجاد شود.
در واقع شعائر از اهمیت ویژه‌ای در اسلام، و به ویژه در حیات دینی و اجتماعی برخوردار هستند، و با مهم‌ترین واجبات دینی مانند نماز و روزه و... پیوند خورده‌اند؛ همچنان که در جشن‌تولدها و عروسی‌ها و مراسم ختم و... نیز حضور پررنگی دارند. از آن جایی که معانی و مفاهیم شعائر با اعمال و فرائض دینی ارتباط دارند، به همین دلیل است که برخی گمان می‌کنند که شعائر هر آن چیزی است که شرع آورده و دستور به انجام آن داده است.
اما آیین‌ها (طقوس) همواره معنا و دلالتی دینی ندارند، ولی غالبا رنگ و لعابی دینی می‌گیرند. آیین‌ها، غالبا با عادت‌ها و سنت‌ها و اساطیر ارتباط دارند، و هنگامی که به درجه باور و عقیده می‌رسند با شعائر دینی درمی‌آمیزند. مهم‌ترین ویژگی آیین‌ها این است که مانند شعائر، به تکرار و استمرار تمایل دارند تا تداوم حضورشان را در جامعه تضمین کنند.
شعائر و آیین‌ها، رفتارهایی فردی یا گروهی هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند، و مراعات قواعد و اصول ثابتی را می‌طلبند که نمی‌توان آنها را به سادگی و بدون گذر زمانی طولانی تغییر داد. شعائر و آیین‌ها بدون این قواعد و اصول، ارزش و اثر خود را از دست می‌دهند و از ویژگی‌های سنتی‌ تهی می‌شوند.
برای مطالعه جامعه‌شناختی آیین‌ها، لازم است از سطح دینی و اعتقادی به سطح اجتماعی منتقل شویم تا بتوانیم معنا و بار اجتماعی و اقتصادی و سیاسی که یافته‌اند را بررسی کنیم. آیین‌ها، نیروی «بازیابی جمعی» دارند که اصول دینی و ارزش‌های فرهنگی و اساطیری را در یادها بازتولید می‌کنند. لذا ابزارهایی جمعی هستند که آن چه در گذشته روی داده را به یادها برمی‌گردانند و از فراموشی آن جلوگیری می‌کنند. همچنین ارزش‌ها و سنت‌ها و عادت‌های موروثی مرتبط با آنها را زنده نگه می‌دارند. گرایش به محافظت از آیین‌ها و تلاش در تداوم آنها در جامعه،‌ به ایستادگی و مقاومت در برابر اطلاح‌طلبی و فرآیند تغییر اجتماعی نیز تعبیر می‌شود که تداوم و استمرار اوضاع گذشته از طریق تکرار و تأکید بر آن را تضمین می‌کند، به گونه‌ای که در برابر هر گونه پیشرفت و تغییر اجتماعی و تمدنی ایستادگی می‌کند.
مردم‌شناسی فرهنگی که به مطالعه فرهنگ و جامعه انسانی می‌پردازد، تأکید دارد که آیین‌ها وظیفه‌ای دوگانه دارند؛‌ آنها تصورات دینی را تهییج و احیا می‌کنند، و در مرحله دوم احساس بازگشت به ریشه‌ها‌ی اصلی را تقویت می‌کنند. می‌توان این گونه کارکردهای اجتماعی و فرهنگی را در زمان‌های پریشانی فرهنگی و بروز شکاف‌های اجتماعی مشاهده کرد، همچنان که در درمان تناقضات درونی افراد، در جامعه‌ای که به سبب روند تغییر سریع، توازن خود را از دست داده، ایفای نقش می‌کنند. زیرا نزاعی که میان ارزش‌های جامد گذشته و ارزش‌های پویای معاصر پدید می‌آید،‌ جامعه را از حالت توازن خارج می‌کند. به عبارت دیگر می‌توان وظیفه دوگانه آیین‌ها را به تلاش‌هایی مرتبط دانست که برای حمایت از خویشتن در برابر محو و انحلال هویتی صورت می‌گیرد و حالت‌های پریشانی و پرتنشی که ایجاد کرده‌ است.
از ویژگی آیین‌ها این است که می‌توانند همراه با نیازهای روز، تغییر و تعدیل شوند، بر خلاف شعائر دینی که صلب و خشک‌تر هستند. به عبارت دیگر،‌ مفهوم آیین‌ها را می‌توان تأویل برد و اهداف و وظایف جدیدی از آنها طلب کرد که این مسأله حاکی از اهمیت جایگاه آیین‌ها در جامعه امروزی است.

 

همان گونه که گفتیم، شعائر و آیین‌های دینی، کارکردی دوگانه دارند: تصورات و احساسات دینی را دوباره برمی‌انگیزند،‌ و احساس بازگشت به ریشه‌ها و گذشته را تقویت می‌کنند. لذا با امر مقدس در ارتباط هستند که انگیزه حاکم بر تمام شعائر و آیین‌ها است. در واقع، شعائر و آیین‌ها، پل رابط میان زندگی عادی روزانه با آن چیزی هستند که مقدس خوانده می‌شود، و بازتولید تجربه‌ای به شمار می‌روند که به عالم مقدس پیوند می‌داد تا تعادل درونی و روانی را به انسان پریشان و سرگشته برگرداند. شعائر و آیین‌ها، اضطراب‌ها و پریشانی‌های انسان را‌ می‌کاهند، هنگامی که در برابر پرسش‌های بنیادینی قرار می‌گیرد که پاسخی قانع‌کننده برای آن‌ها نمی‌یابد.
بر همین اساس است که علم روان‌شناسی اجتماعی،‌ آیین‌ها را ابزاری دفاعی می‌داند که انسان به آنها پناه می‌برد تا از گناه در امان ماند یا رهایی یابد، و یا آیین جایگزینی بیابد که گمان می‌کند می‌تواند جایگزین گناه‌ها شود. به این ترتیب است که آیین‌ها ابزارهایی برای تزکیه نفس از این گونه تهدیدات وجودی می‌شوند.
فارغ از این که چه انگیزه‌هایی ورای آیین‌ها قرار دارد، همواره انگیزه‌ای روان‌شناختی نیز وجود دارد که اثری قابل توجه در پیگیری آیین‌ها و استمرار و تداوم آنها دارد؛‌به ویژه هنگامی که سختی‌ها و مشکلات و بحران‌های اجتماعی و روانی تشدید می‌شوند. اریش فروم، روانکاو و فیلسوف اجتماعی، به ریشه‌های روانی آیین توجه نشان داده است، و در کل معتقد است که آیین‌ها،‌ بیانی نمادین از افکار و احساساتی است که به وسیله رفتار و منش بروز پیدا می‌کند. لذا آیین‌‌‌ها، فارغ از این که چه علت‌ و انگیزه‌های مختلف دینی و اجتماعی دارند، در ناخودآگاه انسانی نیز ریشه دارند.
درواقع، برپایی آیین‌ها، گونه‌ای از شور و وجد صوفیانه را در افراد ایجاد می‌کند که آنها را از انواع سرخوردگی‌های اجتماعی و روانی و سیاسی می‌رهاند، و یکی از ابزارهای دفاع و محافظت از خویشتن، و خودشناسی و خودآزمایی است، و از جهت دیگر، گونه‌ای از اعتراض منفی و موقت به شمار می‌رود که فراتر از اعتراض به شخص خاصی است.
مشارکت فعال و مؤثر در آیین‌های عاشورا و گریه‌و ‌زاری و سینه‌زنی، انسان سرگشته و پریشان را در برابر وسعت درد و رنجی قرار می‌دهد که امام حسین و اهل بیت و یاران ایشان در روز عاشورا متحمل شدند، و دردی که بر گرده خود احساس می‌کند، به وعده و امید شفاعت و نجات تبدیل می‌شود.

 

از دید جامعه‌شناختی، شعائر و آیین‌ها می‌توانند کارکردی اقتصادی بیابند، و البته همین امر، آیین‌ها را از مسیر اصلی منحرف می‌کند، و از مبانی والایی که برای تحقق آنها شکل گرفته‌اند، دور می‌کند. با وجود این که آیین‌ها از سوپاپ‌های اطمینان درونی برخودارند که به ویژه در بحران‌ها و آشفتگی‌های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به کار می‌آیند، با این حال، امکان تغییر کارکردی به ابزارهایی برای تحقق اهداف اقتصادی به نفع گروهی خاص دارند.
همان طور که از شعائر حسینی در تأیید جنبش‌های ملی و قومی، و تأیید و تقویت نیروی سیاسی حاکم استفاده شده و می‌شود، نیرو‌های اجتماعی دیگری نیز هر کدام به قدر توان، تلاش کردند تا از این مراسم و آیین‌ها به نفع خود بهره برند؛ چه آن که اهمیت دینی قابل توجهی دارند و از نظر روانی بسیار اثرگذار هستند. نمونه‌های بسیاری وجود دارد که نیروی حاکم تلاش کرده است تا از مراسم حسینی به نفع خود بهره‌برداری کند، یا آیین‌های عزا را کنترل کند تا نیرو‌های مخالف نتوانند از آن برای پیشبرد اهداف‌شان استفاده کنند. استعمار انگلیس در دهه بیستم قرن پیش میلادی و برخی از حکومت‌های سابق عراق و بسیاری از احزاب سیاسی، تلاش‌های بسیاری در مصادره اهداف عاشورا کردند. بسیاری از نشریات و اطلاعیه‌های حزبی نیز در ایام برگزاری آیین‌های عزای حسینی و با استفاده از ارزش‌ها و اعتبار آن، منتشر و پخش می‌شوند؛ همان کاری که توده‌ای‌ها و گروه انصار السلام در نیمه قرن پیش در عراق انجام می‌دادند.
از جهتی دیگر، بسیاری از بازاریان و شخصیت‌های اجتماعی و سیاسی، هدایا و نذورات فراوانی را برای آیین‌های عزای حسینی اختصاص می‌دهند که تنها به نیت خیر صورت نمی‌گیرد، و اهداف دیگری را مانند کسب وجهه‌ اجتماعی و سود اقتصادی و اعتبار سیاسی و... نیز دنبال می‌کنند.
موسم‌های برپاییی مراسم و آیین‌های عزا، به ویژه در اربعین حسینی، باعث رونق فعالیت‌های اقتصادی می‌شود، از هتل‌ها و رستوران‌ها گرفته تا سیستم حمل و نقل و مغازه‌داران و... و به این ترتیب، فرصت‌های شغلی فراوانی چه برای بیکاران و چه برای متکدیان پدید می‌آید. البته در این میان، فعالیت‌های داوطلبانه فراوانی نیز صورت می‌گیرد. اما بهره‌برداری‌های شخصی از این آیین‌ها به ویژه توسط خادمان حسینی و منبریان و برپاکنندگان دسته‌جات عزا نیز صورت می‌گیرد که حالتی منافقانه و ناشایست دارد. البته کسب درآمد و گذران زندگی از این طریق برای متصدیان مراسم عزا، حقی طبیعی است ولی به شرطی که از مسیر اصلی اهداف حسینی خارج نشوند.
بنابراین، لازم است که شعائر و آیین‌های حسینی را از مسیر اصلی‌شان خارج نکنیم، و برای اهداف شخصی به کار نگیریم. بهتر است به جای صرف چنین اموال هنگفتی، به هدف اصلی امام حسین توجه کنیم، و برای مثال مراکزی را برای سوادآموزی یا حمایت از ایتام و تربیت و پرورش صحیح آنان بنا کنیم، و یا بنگاه‌های اقتصادی کوچکی را تأسیس کنیم که هم از شدت بیکاری کاسته شود، و هم درآمدی برای پذیرایی از زایران حسینی حاصل شود. به این ترتیب، معنای انسانیت را در جامعه نهادینه خواهیم کرد.

 

مصیبت خون‌بار کربلا، تنها به مسلمانان اختصاص ندارد، و بلکه تراژدی‌ای انسانی است. انقلاب امام حسین و فلسفه دینی و اجتماعی آن، پیامی خطاب به تمام انسان‌ها دارد. نهضت عاشورا دربردارنده ارزش‌های قهرمانانه و از خودگذشتگی و فداکاری و شهادت در راه حقیقت و کمک به مظلومان است. حرکت امام حسین، درس‌هایی از حرمت و کرامت انسانی را برای تمام ادیان و مذاهب به ارمغان آورده است.
لذا شعائر و آیین‌های حسینی، حرف مشترکی برای تمام ادیان و مذاهب و گروه‌ها دارد و آن‌ها را پیرامون هدف انسانی مشترکی گرد هم می‌آورد که همان جانبداری از ارزش‌های نیک، و دفاع از حق و عدالت و مبارزه با ارزش‌های پلشت و ستمکاری است. به همین دلیل است که شاهد حضور گسترده پیروان دیگر ادیان در مراسم عزای حسینی هستیم.

 

شعائر و آیین‌های حسینی از میراث دینی و فولکلوریک به شمار می‌رود، و از روش‌هایی است که مردم برای بیان عادت‌ها و سنت‌ها و اصول و باورهایی که در خیال جمعی‌شان رسوخ کرده،‌ استفاده می‌کنند. عموم مردم از طریق تقلید و محاکات، به بازتولید این عادات و سنن اقدام می‌‌کنند. شعائر و آیین‌ها، ویژگی‌ها و نشانه‌هایی دینی، و رنگ و لعابی مردمی دارند. اما وظیفه اصلی آن‌ها یادآوری عقیده و ارزش‌ها، و محافظت از آنها و استحکام و تقویت باورها و اعتقادات در جامعه است. از جهتی دیگر، هنرهایی موروثی و زمان‌مند و مکان‌مند هستند که از طریق رفتار و اندیشه و عملی تقلیدی، بیانگری کرده و وظیفه محافظت از میراث فکری و ارزش‌ها و عرف‌های موجود در آن را دارند. بنابراین، فولکلوری مردمی بوده که از مجالس حسینی و نوحه‌خوانی و دسته‌جات نمایشی و تعزیه‌های مردمی و دیگر شعائر و آئین‌ها تشکیل می‌شوند و هر ساله یادآور عاشورا و ارزش‌ها و پهلوانی آن هستند.
هیأت‌های عزاداری، دسته‌هایی مردمی و فولکلوری هستند که در هر محله یا صنفی یافت می‌شوند، و با رفتارهایی نمایشی مانند سینه‌زنی، زنجیرزنی، طبل‌زنی، علم‌گردانی و گاه قمه‌زنی، جشنواره‌ای از اشک و اندوه را پدید می‌آورند که در روز عاشورا با نمایش تعزیه به اوج خود می‌رسد. نمایش نمادین واقعه کربلا در روز عاشورا با نصب خیمه‌هایی در مراکز شهر یا صحن مراقد مقدس و تغییر لباس افرادی به شکل سپاهیان عمرسعد و اهل بیت و یاران امام حسین صورت می‌گیرد. بازی ساده و ابتدایی این افراد، در نگاه عزاداران بسیار طبیعی و واقعی به نظر می‌آید. این بازیگران مزدی را در مقابل ایفای نقششان دریافت نمی‌کنند و سناریویی برای بازی آن‌ها وجود ندارد، و فقط خطیب یا فردی عادی با استفاده از کتب تاریخی و مقاتل، آن‌ها را کارگردانی می‌کنند. آیین‌های عزای حسینی به دلیل برخورداری از مجالس تعزیه، دسته‌جات منظم سینه‌زنی و نمایش‌های خیابانی دو طرف درگیر در روز عاشورا، از مهم‌ترین هنرهای فولکلوریک و مردمی در جامعه شهری به شمار می‌روند. مشارکت واقعی مردم در این جشنواره‌های دینی، انگیزه‌های مختلف روانی، اجتماعی و فرهنگی دارد و درخشش‌های انقلابی در فکر شیعی را بازتاب می‌دهد.
این شعائر وآئین‌ها همراه با حرکت‌های مخالفت‌آمیز شیعی رشد و گسترش یافته‌اند. پس از سرخوردگی‌ها و ناامیدی‌های مستمری که در تاریخ شیعه فراوان یافت می‌شود، قیام امام حسین به فلسفه‌ای برای شهادت تبدیل شد که شیعه را به مصیبت کربلا پیوند می‌دهد، و به تدریج در حافظه آن‌ها ریشه دوانده است تا جایی‌که به نشانه و نمادی برای بروز خویشتن و محافظت از فشارهای دردآور در طول تاریخ تبدیل شد. قیام امام حسن با گذشت زمان به شعائر و آیین‌ها و مراسمی اعتراضی در برابر نیروهای حاکم رسمی که خود سببی در گسترش این مراسم بود، تبدیل شد.

منبع: دین‌ آن‌لاین