مراجع دینی و چالش مرجعیت اجتماعی

هفدهم دی ماه ۱۳۹۳، مراسمی با عنوان "نیم قرن تکاپو" جهت تقدیر از فعالیتهای اجتماعی و عام المنفعه‌ی خانم رباب صدر در مرکز فرهنگی سرچشمه در تهران برگزار شد. دکتر سارا شریعتی، به عنوان نخستین سخنران همایش، مفهومی جدید تحت عنوان "مرجعیت اجتماعی" را طرح کرد. دکتر سارا شریعتی در ابتدای سخنرانی گفت: پیش ازهر چیزاز دعوت بنیاد صدر تشکر می کنم که با وجود متخصصانی در حوزه ی اندیشه ی امام موسی صدر و همچنین فعالیت‌های موسسات اجتماعی ایشان، از من دعوت کرده اند که در این همایش مشارکتی داشته باشم. حضور من در اینجا البته در درجه ی نخست یک ادای دین است.

 ادای دین به امام موسی صدر که در سخت‌ترین شرایط خانواده ی ما حضور داشتند، همراهی کردند و به نحوی سرنوشت ما را با آن خطه و خاک پیوند دادند. ما در آنجا "امانت" ی داریم. این پیوند البته که به دلیل شرایط سخت سیاسی، گسسته و ناممتد بوده است. و همچنین ادای تکلیف است، وبه تعبیر شریعتی، تکلیف "یاد یاد آوران" و "ذکر ذاکران". در عین حال مناسبت این مجلس، بزرگداشت از فعالیت‌های اجتماعی ربابه صدر خواهر امام موسی صدر است و نیم قرن تکاپوی ایشان در ادامه ی راهی که امام موسی گشودند و ایشان بسط و گسترش دادند، راه محرومیت زدایی، مبارزه با فقر وعقب ماندگی. جایی خواندم که امام موسی به خانم صدر می گویند: ما اگر کاری می کنیم و موسسه‌ای تشکیل می دهیم، نمی خواهیم دکان و دسته ی دیگری بازکنیم، هدف ما ساخت الگوی جدیدی است. در نتیجه فکر کردم از این فرصت کوتاه استفاده کنم جهت معرفی دو الگویی که امام موسی صدر ساخت و ارائه داد: الگوی آنچه که می توان "مرجعیت اجتماعی" خواند و "الگوی مشارکت زنان در این مرجعیت اجتماعی". در نتیجه از امام موسی در نقش یک مرجع دینی به معنای عام آن، به عنوان یک عالم شیعی، صحبت می کنم و از نقشی که ایشان در الگوی مرجعیت اجتماعی خویش برای زنان قائل بودند.

 وی با اعلام این مطلب افزود: امام موسی صدر کار اجتماعی را حتی به تبلیغ دینی نیز تقدم می‌دهد و این نوآوری بسیار بزرگی در جهان دینی ماست. این توضیح ضروری است که وقتی از امام موسی صدر صحبت می‌کنم، دقیقاً در مقام مرجع، مجتهد و عالم شیعی است و بر این نقش تأکید دارم. مرجعیت در فرهنگ ما مفهومی عام و مفهومی خاص دارد. عام است به معنی رجوع؛ که می‌تواند یک کتاب، فرد یا گروه باشد، مرجع کانون و محل اعتماد و امید افراد است برای پیداکردن پاسخ و حل مشکل، اما در عین حال مرجع سرمایه اجتماعی دارد.

 وی افزود: در فرهنگ دینی ما، مرجع با مفهوم تقلید پیوند می‌خورد. مرجع به معنای خاص مرجع تقلید است. کسی که برای گرفتن پاسخ پرسش‌های دینی به او مراجعه می‌شود. در دهه‌های اخیر اما کارکرد این مرجعیت فرا‌تر رفته است. در یک تفسیر در ادامه حرکت رسولان و امامان تعریف شد و با تشکیل جمهوری اسلامی به بحث فرادینی مرجعیت بسط بیشتری داده شد، اگرچه بسط حوزه اختیارات مرجع بیشتر در حوزۀ سیاسی اتفاق افتاد. در مسیحیت، مرجعیت دینی، به مرور، نقش‌های سیاسی خود را از دست داد و به کارکردهای دینی محدود شد. اما برخلاف باور رایج، کمرنگ شدن نقش سیاسی کلیسا به معنای غیبت در حوزه اجتماعی نبود. به دنبال انقلاب صنعتی و بحران‌های ناشی از آن، کلیسای کاتولیک با آنچه نظریۀ اجتماعی کلیسا خوانده می‌شود، سعی کرد تا به این بحران‌ها پاسخ دهد.

 سارا شریعتی با اشاره به الگوی مرجعیت اجتماعی در مسیحیت افزود: این نظریه یعنی کلیسا موظف است الگوی جدیدی ارائه دهد و مؤمن مسیحی را به مبارزه با شرایط جدید دعوت کند. در این نظریه دو مفهوم کرامت انسان و همبستگی انسان برجسته شده است. از اواخر قرن نوزده، کلیسا به مجموعۀ وسیعی از فعالیت‌های اجتماعی سامان داد. امروزه مراکز متعددی وابسته به کلیسا وجود دارند که به همۀ مردم جامعه، اعم از مؤمن و غیرمؤمن خدمات اجتماعی ارائه می‌دهد. اما در جامعه ما این روند طی نشده و مرجعیت ما بیشتر نقش سیاسی یافته تا اجتماعی.

 این جامعه‌شناس در تشریح موقعیت مراجع در ایران گفت: نیم قرن پیش مهندس بازرگان در مقالۀ «انتظار مردم از مراجع»، مراجع را دعوت کرد تا در امور خیریه و خدمات اجتماعی پیش قدم شوند. به گفته او اگر مرجعیت پیش قدم باشد، شاهد خواهیم بود که ده‌ها مرکز و پروژه ساخته و فقر ریشه کن شود. نیم قرن پس از این دعوت، این انتظار هنوز برآورده نشده است.

 وی افزود: اگرچه امروز شاهد هستیم که بسیاری از مراجع بانی ساخت بیمارستان و دارالایتام هستند، اما این فعالیت‌ها به نسبت فعالیت‌های سیاسی کمتر به چشم می‌آید. شاید یکی از این دلایل، سبک زندگی مراجع ماست که اغلب در شهرهای مذهبی زندگی می‌کنند و پراکندگی جغرافیایی کمی دارند. مردم به سراغ آن‌ها می‌روند و آن‌ها کمتر خود به سراغ مردم می‌روند و بیشتر با مسئولان در ارتباط هستند تا متن مردم. مراجع دینی ارتباطتشان با اقشار اجتماعی، کمتر است. به همین ترتیب ارتباطاتشان با زنان جوانان و کودکان بسیار کمتر است.

 سارا شریعتی با اشاره به الگوی مرجعیت اجتماعی امام موسی صدر گفت: به این دلایل، به نظر من امام موسی صدر الگوی دیگری از مرجعیت را معرفی کرد. این معرفی در عمل بود و نه نظر، چرا که ریشه در نگاه ایشان به دین و انسان داشت. در اندیشۀ امام موسی صدر دو مفهوم دین برای زندگی و دین برای انسان عملی می‌شود. در این نگاه تا زمانی که شرایط اجتماعی جامعه فراهم نباشد، هر فعالیتی به ضد خود تبدیل می‌شود. امام موسی صدر می‌گوید: «فعالیت‌های دینی من قبل از هرچیز با هدف ارتقای زندگی اجتماعی مردم به طور عام و فرهنگ دینی مسلمانان به طور خاص صورت می‌پذیرد. براین باورم که تا وقتی زندگی اجتماعی مردم در این سطح است، وضع دینی آنان را نمی‌توان بهبود بخشید.»

 وی افزود: این نگاهی است که به نظر می‌رسد پایه صورت بندی جدیدی از مرجعیت است. نگاهی که معتقد است هدف همه ادیان خدمت به انسان و خداست. چون هر دو نمودهای حقیقی واحد است و وقتی در راه مردم تلاش می‌کنیم انگار در راه خدا تلاش می‌کنیم. به همین دلیل است که پس از شنیدن نام امام موسی صدر بلافاصله نام مؤسسات امام در ذهن تداعی می‌شود و نام ایشان به یک عمل پیوند می‌خورد.

 این استاد جامعه شناسی دانشگاه افزود: در نگاه ایشان ایمان بدون التزام عملی ارزشی ندارد. مرجعیت اجتماعی امام موسی صدر سه شاخص گشایش، تساهل و تقریب دارد. تساهل و تقریب شیوۀ عمل امام موسی صدر بود. در سیرۀ ایشان رفتارهای نامتعارف و نامعمول با معیارهای سنتی می‌بینیم. طلبه‌ای که به دانشگاه می‌رود. کاری که در آن زمان نامعمول بود و رشته‌ای غیردینی مانند اقتصاد می‌خواند. زبان خارجی می‌آموزد، با غیر مسلمانان مراوده دارد، به کلیسا می‌رود و غیر مسلمان را به مکان مذهبی مسلمانان دعوت می‌کند؛ رفتارهایی که اکنون نیز در جامعه ما ممکن نیست. مهم‌ترین شاخص این مرجعیت اجتماعی گشایش به سمت مردم است. از نظر ایشان مراجع باید به سراغ مردم بروند، نه اینکه منتظر باشند مردم سراغ ایشان بیایند. وقتی هم به سراغ مردم می‌روند، به سراغ همۀ اقشار می‌روند. رابطه با کودکان، کلاس گذاشتن با جوانان و فراخوان زنان برای الگوی مرجعیت اجتماعی‌شان از جمله رفتارهای متمایز امام موسی صدر با سایر روحانیان دینی است.

وی گفت: امروزه تأکید امام موسی صدر به مشارکت و عمل را، به پراگماتیسم و پوپولیسم تعبیر می‌کنند که هر دو بار منفی دارند؛ ارزش هایی که تا دیروز ما را سربلند می‌کرد. ما به مردم داری و ایمان عملی افتخار می‌کردیم، اما اکنون تلاش می‌کنیم از آن تبری جوییم و این نشان دهنده آن است که در این دوره این ارزش‌ها غصب شده و چرخش به وجود آمده است.

 وی افزود: در این شرایط با ارائه یک الگو می‌توانیم بگوییم اعتقادات ما در عمل مشخص می‌شود. در عین حال امام موسی صدر الگوی دیگری هم ارائه می‌دهد که آن مشارکت زنان است. مشارکت زنان و نقش اجتماعی زنان جدید نیست و بیش از یک قرن از جنبش اجتماعی زنان می‌گذرد اما شاید بتوان گفت به میزانی که به راس هرم روحانیت نزدیک می‌شویم، زنان خاموش‌تر وغایب‌تر می‌شوند و زنان فعال به میزانی که از حوزه دینی دورترند، بیشتر دیده می‌شوند.

دکترساراشریعتی افزود: بر اساس تحقیقی که در مورد زندگی مراجع انجام شده، از زنان‌گاه حتی در نقش مادر و همسر هم نام برده نمی‌شود. اما امام موسی صدر از زنان دعوت می‌کند که مشارکت کنند. از نظر من رباب صدر، تکذیب خاموشی زنان در دنیای دینی است. چون برخلاف سنت مراجع که میراث دارشان فرزند ارشد پسر است، این میراث به واسطۀ خواهر امام موسی صدر ادامه پیدا می‌کند. نیم قرن تلاش ایشان اهمیتش این است که تأکید ایشان همچنان بر کار اجتماعی است. ممکن است که کار به کندی جواب دهد و خبرساز نباشد، اما در واقع بسترهای امنی به وجود می‌آورد که سبب تحولات درازمدت می‌شود و اغلب این فعالیت‌های اجتماعی را زنان بر عهده دارند. کاری که خاموش، مستمر و مادرانه است.

وی در پایان گفت: این بزرگداشت، پاسداشتی است از همه زنانی است که این فعالیت اجتماعی را به دست گرفتند و بسترهای عمیق را ایجاد می‌کنند و در دوران پر تزلزل ما نقاط امنی را می‌سازند. برگزاری چنین همایشی که بزرگداشت از یک زن است در دوران حیاتش، خود نوآوری جدید است. نوآوری‌ای که گویا سنت خاندان صدر است.