تاریخمندی مرجعیت

مرجعیت دینی فقهای شیعه پیشینه‌ای بیش از یک هزاره و مرجعیت در قالب متاخر و به عنوان یک نیروی اجتماعی ـ سیاسی موثر، تاریخی بیش از دو سده دارد که قابل مطالعه و بررسی است. 

یکی از ویژگی‌های مرجعیت به مثابه‌ی نهادهای اجتماعی، دوام و استمرار تاریخی آنهاست: «نهادها، در طی دوره‌های متمادی زمانی و پهنه‌های گسترده‌ی جغرافیایی «دوام و استمرار» دارند. در نتیجه نهادهای اجتماعی، «تاریخ»ی دارند که می‌تواند مورد مطالعه قرار گیرد» (←نهاد اجتماعی مرجعیت).

پژوهش‌های زیادی در حوزه‌ی تاریخی در خصوص مرجعیت صورت گرفته و در بسیاری از این پژوهش‌ها تلاش گردیده تا تاریخی برای مرجعیت تدوین شود. بر مبنای این پژوهش‌ها، آغاز مرجعیت در بین شیعیان مقارن با آغاز دوران غیبت کبرا ( و از منظر برخی محققان، از زمان حیات امامان شیعه) است. فقها در عصر غیبت، نایبان عام امام زمان بوده و در هر دوره‌ای، یک یا چند تن از فقهای شاخص، مرجعیت دینی را عهده‌دار بوده‌ و محل رجوع مردم برای کسب تکلیف دینی بوده‌اند. این تبیین غالبی است که در حال حاضر از سوی محققان حوزوی، از تاریخ مرجعیت شیعه ارائه می‌گردد. در یکی از آثار پژوهشی که اختصاصاً به موضوع مرجعیت پرداخته شده، در فصلی جداگانه، تاریخچه‌ی مرجعیت بررسی شده و نویسنده نام، محل سکونت و بازه‌ی زمانی حیات 145 تن از فقها و مراجع شاخص از آغاز دوران غیبت کبرا تاکنون را ارائه کرده است. در تاریخ شیعه، گرچه مفهوم اجتهاد، فقاهت و رجوع به عالمان دین از همان دوران پس از غیبت قابل رهگیری است، اما آنچه که اکنون از مرجعیت مراد می‌شود، پدیده‌ای منحصر به فرد است که بیش از دو قرن از حیات آن نمی‌گذرد و موقعیت و نقش اجتماعی کنونی مرجعیت، محصولی نوظهور است که از دوران صفویه به بعد و آغاز دوره‌ی جدیدی از مناسبات روحانیان و حکومت شکل گرفته و مرجعیت به عنوان یک عامل اجتماعی موثر در جوامع شیعی حضور داشته است (←ظهور مرجعیت عامه). با در نظر گرفتن این مختصات، ممکن است پهنه‌ی زمانی مرجعیت کاهش قابل توجهی یابد. اما اگر نیاز اولیه که نیاز رجوع عامی به عالم در مسائل شرعی می‌باشد را به عنوان زمینه‌ی اولیه‌ی شکل‌گیری نهاد اجتماعی مرجعیت تلقی نماییم، در این صورت، پهنه‌ی زمانی مرجعیت را می‌توان بسیار گسترده در نظر گرفت. آنچه که بدون تردید می‌توان گفت اینکه مرجعیت به مفهوم حداکثری آن (با جایگاه‌ها، روابط و نقش‌های اجتماعی چندگانه‌ی فعلی) دارای دوام و پایداری نسبی در طول دو قرن بوده است و همین ویژگی می‌تواند به عنوان مشخصه‌ی یک نهاد اجتماعی تلقی شده و از «تاریخمندی مرجعیت» سخن گفت.  

 منابع