زوال خاطره‌ها

 

بررسی وضعیت ساکنان در بافت پیرامونی حرم‌های مطهر

 

ما نمونه‌های نوسازی و توسعه شهرها در ایران بسیار سراغ داریم که بافتی از شهر تخریب می‌شود و بناهایی برافراشته که با بافت پیرامون خود سنخیتی ندارند، ساخته می شود. این ساخت و ساز بی‌انتها اغلب بدون در نظر گرفتن هویت مکان است و تنها سود و منفعت در میان نقش مهمی دارد. حال به نظر می‌رسد، بافت پیرامونی حرم‌ها نیز گرفتار این طرز تفکر شده است.  

 در بحبوحه توسعه شهری، اماکن قدسی تشیع نیز از نوسازی و توسعه در امان نمانده است و به عبارتی ممکن است که نوسازی و اجرای طرح توسعه در مکان امامزاده‌ها حتی بیش از  دیگر مکان‌ها با سرعت درحال انجام است. به خصوص در شهرهای کوچک و روستاها احتمال این قضیه بیشتر است زیرا توسعه امامزاده را مترادف با جذب بیشتر مردم به این اماکن مذهبی و جذب منابع مالی است.

مکان‌ها رد و اثر خاص بودگی دارند که در زیر تیغ توسعه ویژگی خودشان را از دست می‌دهند. حرم «امام رضا» و دیگر حرم‌های بزرگ و کوچک امامزاده‌ها در ایران از جمله مکان‌هایی اند که نه‌تنها برای ما خاص بودگی «قدسی» را دارد بلکه عرصه‌های حافظه جمعی نیز هستند. این اماکن مقدس عمیقاً باتجربه جمعی مذهبی مردم پیوند دارد و فضای فیزیکی آن‌ها در تقویت هویت جمعی نقش دارد. به نظر می‌رسد که خاص بودگی مکان قدسی امامزاده‌ها اولین دلیلی می‌تواند باشد که سرمایه‌های مالی و پولی را جذب می‌کند تا اجرای طرح توسعه مکان مقدس پیش رود. از طرف دیگر جاذبه زیارتی آن‌ها، عامل دیگری است که سوداگران را جذب می‌کند تا از ظرفیت قدسی موجود به نفع خود، از راه‌هایی مختلف کسب درآمد کنند.

اما دریغ از اینکه به‌طور ندانسته و ناخواسته، با توسعه اماکن قدسی نه‌تنها صورت بناها نابود می‌شود بلکه حافظه جمعی متبلور در یک بقاع متبرکه به مرور زمان به دست فراموشی سپرده می شود. در این بین، نقش محوری مردم به‌عنوان «راهنما و نشان‌دهندة هویت جمعی» زایل می‌شود و شاید بتوان گفت که اثر خاص بودگی و قدسیت مکان با چالش مواجه خواهد شد. به همین خاطر، اجرای طرح‌های توسعه در حرم‌ها جای نگرانی دارد. به‌عبارت‌دیگر، این حرم‌ها از سوی مسئولان امور دینی، مجریان طرح توسعه و سوداگران، در معرض زوال حافظه جمعی و گسست پیوند مردم با حرم‌ها قرار گرفته‌اند و نتیجتاً هم چالشی را برای دین و هم نارضایتی مردم را در پی خواهد داشت.

در ارتباط با نارضایتی مردم در اجرای طرح توسعه حرم‌ها می‌توان به تصاویر غم‌آلود فیلم مستند «نسیان» از زندگی مردمان پیرامون حرم مطهر رضوی ارجاع داد. این مستند که توسط «محسن آخوند پور» و به سفارش «پژوهشکده ثامن» در سال ۱۳۹۵ساخته و اکران شد، نمونه‌ای از نمایش فاجعه و بحران در پشت طرح‌های توسعه حرم‌ها است.

به‌طور خلاصه، خط سیر فیلم مذکور از تاریخچه شهرنشینی پس از دویست سال از گذشت شهادت امام رضا(ع) آغاز می‌شود تا به تحولات و تغییرات حرم در دوره جمهوری اسلامی می‌رسد. بخشی از سکانس‌های فیلم، کارشناسان مختلفی با رویکرد انتقادی نسبت به طرح توسعه حرم امام رضا(ع) صحبت می‌کنند و در لابه‌لای آن‌ها، درد مردم و صحبت‌های شهروندان قدیمی ساکن اطراف حرم را نشان می‌دهد.

در میانه مستند نسیان، کارگردان برای بیان تجربیات شهرهای تاریخی و مذهبی در حفظ میراث فرهنگی و معنوی، شهر پاریس و واتیکان را نشان می‌دهد که چه طور از ساخت و توسعه در بافت سنتی شهر و تجاری‌سازی دست کشیده‌اند. در مقابل حرم منور امام رضا همواره در معرض توسعه و بزرگ‌سازی قرار دارد که به‌تبع بخش بزرگی از بافت تاریخی پیرامونی را تحت تأثیر قرار داده است.

آخوند پور کارگردان این مستند، از احساس خود به‌عنوان شهروند مشهد و رنج و نارضایتی مردم نسبت به طرح‌های توسعه حرم و پیرامون آن به ماهنامه هنر و تجربه گفت: «راستش می‌دانستم حال منِ شهروندِ مشهدی خراب است، اما نمی‌فهمیدم چرا؟ می‌دانستم همه به‌نوعی به یک بیماری دچاریم، اما نمی‌فهمیدیم مشکل از کجاست؟ درواقع من اسم این کار را  ساخت‌وساز نمی‌گذارم، اسم این کار تخریب و ویرانی است. من کم‌کم متوجه شدم این تغییرات، نه‌تنها پیرامون حرم مطهر را صدمه زده و به وضعیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی امنیتی بافت آن منطقه آسیب جدی وارد کرده، بلکه به بقیه شهر مشهد هم سرایت کرده است. به‌واسطه این‌که حدود ۶۰ هزار نفر از ساکنین اطراف حرم ازآنجا رانده‌شده‌اند و درجاهای دیگری ساکن شده‌اند که با فرهنگ و شرایط زیستی آن‌ها هم‌خوانی ندارد و دچار تضاد فرهنگی شده‌اند. کسانی که صبح با صدای اذان و قرآن و نقاره حرم بیدار می‌شدند، حالا در جای دیگری ساکن شده‌اند که کاملاً حال‌وهوای متفاوتی دارد و این تضاد بیش از پیش رخ می‌نماید.»

وی در ادامه بیان کرد: «چیزی که از همه برای من مهم‌تر بود و تا پایان فیلم رهایم نمی‌کرد، درد مردم بود. مردم به‌شدت آزار دیده بودند. بعضی از این محلات دستخوش اتفاقات بدی شده و تا مدت‌ها آسفالت نشده بودند. زمین خاکی و حتی شیوع بیماری سالک زندگی شهری کسانی را تحت‌الشعاع قرار داده بود که در مهم‌ترین موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مشهد زندگی می‌کردند؛ شهری که به لحاظ گردش مالی و تراکنش اقتصادی در ایران جایگاه مهمی دارد.»

 همان‌طور که این کارگران بیان کرد، این نابسامانی در اطراف حرم امام رضا که تحت تأثیر طرح‌های توسعه بوده است، وضعیتی ناآشنا برای ساکنان پیرامون سایر حرم‌ها نیست. چنانکه موارد مشابه بسیاری را می‌توان گفت که چه طور به خاطر اجرای طرح توسعه حرم، مردم و ساکنان قدیمی محله‌های پیرامون را مورد آزار و اذیت قرار داده‌اند تا به‌نوعی مردم عطای زندگی در جوار معصومی را به لقای آن ببخشند و به بهای ناچیزی خانه‌شان را به مجریان طرح توسعه بفروشند.

در همین ارتباط می‌توان به حرم «حضرت عبدالعظیم»(ع) در شهرری اشاره کرد. در توسعه اولیه آن شعاع ۲۰۰ متر از حرم مدنظر قرار گرفت که خانه‌ها و مغازه‌های بسیاری در دو محله قدیمی «نفر آباد» و «هاشم‌آباد» توسط تولیت آستان خریداری و تخریب شد که شبهاتی موجود است که مردم تحت‌فشار آستان حضرت عبدالعظیم املاکشان را به قیمت بسیار پایینی داده‌اند و مردم رضایت چندان به این کار نداشته اند. بعد از این طرح توسعه، حال بخش بزرگ‌تری از محله نفر آباد تحت تأثیر طرح توسعه در سال‌های آینده قرارگرفته است، چنانکه ساکنان این محله دیگر رنگ آسایش و آرامش را ندیده‌اند. ساکنان نفر آباد تنها می‌توانند ملک خودشان را به قیمتی بسیار پایین به شهرداری بفروشند، در غیر این صورت مجبورند در جهنمی که شهرداری بر ای‌شان ساخته است، زندگی کنند. خانه های خریداری شده توسط شهرداری صاف می شوند و مابین خانه‌های موجود، محلی برای پرسه معتادان و ... به وجود آمده است که اساساً امنیت منطقه از بین رفته است.‌ چنین اقداماتی نارضایتی شدیدی را بین اهالی این محله نسبت به توسعه حرم و وضع موجود ایجاد کرده‌ است.

در شباهت این وضعیت، می‌توان به طرح توسعه حرم «احمدی و محمدی» (ع) موسوم به «شاه‌چراغ» شیراز اشاره کرد که همین وضعیت اسفناک را برای مردم به وجود آورده است. در طرح بین‌الحرمین به بهانه اتصال دو حرم شاه‌چراغ و «سید علاءالدین حسین»، خانه‌های با قدمت تاریخی تخریب شده‌اند، اهالی منطقه مجبور به کوچ اجباری شده‌اند که این اقدام نارضایتی گسترده‌ای را در پی داشته است. سایر محله‌های اطراف و پیرامون امامزاده‌های نسبتا کوچک در مناطق تاریخی نیز دچار این وضعیت شده‌اند، تخریب بافت تاریخی محله «دباغان» در پیرامون امامزاده «حسین» (ع) قزوین و موارد متعدد دیگر نیز مثالی برای این موضوع اند.

در جمع‌بندی مسئله می‌توان چنین عنوان کرد که اجرای هر طرح توسعه و نوسازی در شهرها حتی برای تأمین رفاه به دلیل زدودن حافظه جمعی امری مذموم تلقی می‌شود. در خصوص بناهای متبرک به‌خصوص مقابر امامان و امامزاده‌ها نیز باوجود قدسیت مکان و تعلق‌خاطر ویژة مردم به فضای فیزیکی آنان، اجرای طرح‌های توسعه عمرانی می‌بایست باظرافت و دقت صورت می‌گرفت تا خاطر زائری را مکدر نکند، چه برسد به مجاوران حرم که باید احترامشان حفظ می‌شد اما چنین اتفاقی نیفتاده است بلکه منافع عده‌ای خاص در اولویت قرار گرفته و سکنه بافت پیرامونی حرم‌ها نادیده گرفته شدند و روی خاطره‌های جمعی مذهبی را با سطحی از بتون پوشاندند تا بخشی از هویت فرهنگی تشیع مدفون گردد تا سودهای مالی همچنان جاری باشد.

 

تماس با ما

این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

www.socio-shia.com