نقد و بررسی کتاب «زمان در زندان»‌

 

سومین نشست از سلسله نشست‌های گفتگوهای فرهنگی به نقد و بررسی کتاب «زمان در زندان»‌ نوشته زهره سروش‌فر (دانش‌آموخته دکتری علوم اجتماعی از دانشگاه الزهرا) با حضور نویسنده کتاب، سعید طاووسی (عضو گروه تاریخ دانشگاه علامه طباطبایی)، اسماعیل نوده فراهانی (کارشناس دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی) و دبیری محمد نیازی (مدیر میز مطالعات دین پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی) پرداخت.

در ابتدای این برنامه زهره سروش‌فر دلیل پژوهش در این موضوع را، تغییر و تحولات گسترده تقویم ایران پس از انقلاب خواند و با اشاره به این تغییرات، گفت: تغییرات گسترده در تقویم به‌ویژه پس از انقلاب، آن را برای من تبدیل به یک مسأله کرده بود. این تغییرات نشانه‌ای از توجه ویژه حکومت ایران در سال‌های پس از انقلاب به تقویم بود که سیاستگذاری خاصی را در این خصوص نشان می‌داد.

با بررسی تاریخی می‌بینیم که تعداد مناسبت‌های تقویم در دوران جدید ایران یعنی از ابتدای دهه ۵۰ شمسی افزایش پیدا می‌کند. با شکل‌گیری تقویم شاهنشاهی، انواع مناسبت‌های مربوط به حکومت پهلوی و دوران باستان ایران با رویکرد باستان‌گرایی، وارد تقویم می‌شود. در دوران پس از انقلاب، این تغییرات در چهار دوره خود را نشان می‌دهد. اولین دوره، دوره پس از انقلاب و جنگ است که تقویم به جز چند مناسبت مذهبی، پاک و مناسبت‌های پهلوی از آن حذف می‌شود. پس از آن، در اوایل دهه ۶۰، به‌تدریج مناسبت‌های مربوط به انقلاب و شکل‌‌گیری نهادهای انلابی، وارد تقویم می‌شوند. در دوران سازندگی به‌تدریج با روی آوردن به مناسبت‌های جهانی، برخی از مناسبت‌های مربوط به ابتدای انقلاب و جنگ، از تقویم حذف می‌شوند. در دوران اصلاحات، حضور پررنگ‌تر مناسبت‌های جهانی، مناسبت‌های فرهنگی به‌ویژه درمورد شعرا، اندیشمندان و دانشمندان ایرانی، مناسبت‌های اجتماعی و مناسبت‌های شغلی در تقویم ایران دیده می‌شود.

او ضمن اشاره به تقویم سال ۹۰ به‌عنوان مطالعه موردی خود، بیشترین مناسبت‌ها در تقویم این سال را مناسبت‌های مذهبی و کم‌ترین آن‌ها را مناسبت‌های باستانی دانست و درباره نحوه سیاستگذاری در تقویم ایران در این سال‌ها، اظهار داشت: تأکید بر تمایز زمان قدسی و عرفی یا زمان مناسبتی و غیرمناسبتی در تقویم ایران خیلی پررنگ است که این، مخالف جوامع غربی است که در آن‌ها بیشتر زیست روزمره غلبه دارد. هم‌چنین، تقویم ایران یک روایت ویژه‌ای از گذشته دارد که به نوعی می‌توان گفت بیشتر، روایت شکل‌گیری انقلاب، دوران پس از انقلاب، جنگ و اتفاقاتی است که برای حکومت افتاده است. مسأله بعدی، سیاست احیای ارزش‌هاست که از خلال رویکرد دورکیمی می‌توان گفت که این تقویم می‌خواهد برخی ارزش‌های خاص را تقویت کند. روایت بعدی، روایت خاص از حافظه جمعی است که تلاش می‌کند با فعال کردن این حافظه و حذف و سرکوب بخش‌هایی دیگر، به نوعی همبستگی اجتماعی و هویت جمعی را تقویت کند. همچنین به نظر می‌رسد در تقویم، تصویری از مظلومیت در حال شکل‌گیری است که این مظلومیت، با ساختن دیگری در مقابل ما تقویت می‌شود. در این تصویر مای مظلومیت، تأکید بر هویت شیعی خیلی پررنگ است. یعنی بر هویت شیعی به عنوان هویت مظلومی که در طول تاریخ بوده و نیز مشکلاتی که حکومت ایران بعد از انقلاب داشته، تأکید می‌شود که به‌نوعی ارائه تصویرسازی از مظلومیت در تقویم است.

در ادامه سعید طاووسی ضمن تحسین نویسنده به دلیل کارکردن در موضوعی جدید، منابع و مآخذ کتاب را، روش خود در فهم آبشخورهای متن دانست و در نقد کتاب گفت: برای من این سوال ایجاد شده است که تقویم ایران که این میزان از بار شیعی دارد، چطور عقبه آن در نگاه شیعی دیده نمی‌شود؟! تقویم، یک پدیده لزوماً مدرن نیست و تقویم مناسبتی از دیرباز وجود داشته است. مثلاً ما کتاب «مسارُّ الشیعه» شیخ مفید را داریم که در قرن چهارم هجری نوشته شده است. در دوره‌های جدید هم این سنت ادامه داشته است. مثلاً مرحوم شیخ عباس قمی، «وقایع‌الایام» را آن هم به زبان فارسی نوشته است. عمده منابع کتاب، لاتین و از مباحث جدید است.

حجم کتاب می‌توانست خیلی بیشتر باشد. در خیلی از موضوعات، به توصیف اکتفا شده و تحلیل چندانی نیامده است. وظیفه تاریخ، توصیف است ولی وظیفه جامعه‌شناس این نیست. درباره مباحث کتاب، مصادیق زیادی وجود دارد که جا داشت نویسنده کتاب ضمن ذکر آن‌ها، به عنوان یک جامعه‌شناس، به تحلیل آن‌ها هم بپردازد. مثلاً می‌توانست روی این موضوع بحث کند که آیا مناسبت‌های شیعیان امروز، همان مناسبت‌های دیروز است؟ اگر چنین است یا چنین نیست، دلیلش چیست؟ مثلاً شیخ مفید می‌گوید ششم ماه رمضان، روزی که امام رضا ولیعهد شده، عید است و باید جشن گرفته شود. شیخ مفید اعتراف مأمون در محق بودن امام رضا(ع) را نوعی پیروزی و مستحق شادی می‌دانست. چنین چیزی امروز در میان شیعیان نیست. یا مثلاً در دوره سازندگی، روز فتح مکه در تقویم آمده ولی بعداً از تقویم، حذف شده است. برای من مهم است که بدانم چرا روزی چنین مناسبتی در تقویم آمده و چرا بعداً حذف شده است. من انتظار داشتم که از خواندن این کتاب، با یک نگاه و تحلیل جامعه‌شناسی به این موارد برسم.

نکته بعدی درخصوص این کتاب این است که احساس می‌کنم بین بحث‌های جامعه‌شناسی ابتدای کتاب و مبحث تقویم، ارتباطی برقرار نشده است. یعنی میان مباحث نظری و بحث‌های موردی، پیوندی برقرار نشده است. هم‌چنین برخی قسمت‌های کتاب، استناد و ارجاعی ندارد درحالی‌که اضافه‌کردن این ارجاعات برای کتابی که مخاطب عام دارد، می‌تواند فایده بیشتری داشته باشد.

در بخش دوم این نشست، اسماعیل نوده فراهانی پیش از پرداختن به موضوع کتاب، درباره برخی مشهورات و غلط خواندن آن‌ها به ایراد سخن پرداخت و ابراز کرد: یکی از مشهورات این است که گفته می‌شود میزان تعطیلات در ایران زیاد است درحالی که این غلط است. بسیاری از کشورهای توسعه یافته صنعتی دو روز در هفته را تعطیل می‌کنند درحالی که در کشور ما، روز پنجشنبه هم، روز کاری است. اگر ما میزان تعطیلات خود را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم، معلوم می‌شود که تعطیلات ما کمتر است. ما از آخر دوم هستیم و بعد از ما کشور یمن، کم‌ترین میزان تعطیلات را دارد.

مسأله بعدی گفتاری است که اقتصادی‌ها آورده‌اند و می‌گویند تعطیلات، زیان اقتصادی دارد. بیان اینکه خوردن به چند روز تعطیلات، زیان اقتصادی دارد، یک شوخی است. چون بسیاری از جاهایی که در ابعاد کلان تولید ثروت می‌کنند مثل بخش‌های نفتی کشور، اصلاً روز تعطیل ندارند؛ حتی شب و روز هم ندارند. این بخش‌های سودآور، ربطی به تقویم ندارند. ضمن اینکه بخشی از کم‌شدن اقتصاد در تعطیلات، به بخش خدمات که ۷۰ درصد اقصاد ایران را تشکیل می‌دهد، برمی‌گردد. بنابراین ما درمورد زیان اقتصادی تعطیلات، اغراق می‌کنیم.

نکته سوم این است که عده‌ای اصرار دارند که ما خود را با تقویم‌های جهانی هماهنگ کنیم در غیر اینصورت، از جهان عقب خواهیم ماند. این کتاب اگرچه به این موارد تصریح نمی‌کند ولی پیش‌‌فرض‌های آن در متن وجود دارد. مثلاً اصرار دارد که بگوید زمان برای کارکردن آمده است. این مورد، اگرچه یک گفتار اقتصادی نیست ولی ما را به آن سمت هدایت می‌کند.

کارشناس دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی با استناد به اشاره نویسنده به پروتستانتیسم و انقلاب فرانسه به عنوان دو رویداد تاریخی تعیین‌کننده در تقویم جوامع غربی و تلاش آن‌ها بر مسیحیت‌زدایی از تقویم، مفهوم تجدد را دارای نسخه‌های متعدد دانست و عنوان کرد: نویسنده دریچه ورود خود به تحولات تقویم در جوامع غربی را دو رویداد پروتستانتیسم و انقلاب فرانسه قرار داده و از انگلستان و انقلاب صنعتی در این کشور، در بخش دیگری از کتاب سخن گفته است. درحالی که بهتر بود به انگلستان، فرانسه و آلمان درکنار هم نگاه می‌شد. در این صورت تجدد، صرفاً با یک نسخه واحد نبود. انقلاب معرفتی در آلمان، انقلاب صنعتی در انگلستان و انقلاب سیاسی در فرانسه رخ داده است. این سه در کنار هم معنی‌دارتر هستند تا اینکه ما بخواهیم به ‌صورت پراکنده درباره آن‌ها صحبت کنیم. اگر نویسنده این سه مورد را در کنار هم می‌آورد، آن‌وقت امکان‌های بیشتری برای خود درباره قضاوت درمورد ایران باقی می‌گذاشت. وقتی ما به همه آن‌ها تجدد می‌گوییم و تفاوت‌هایشان را نمی‌بینیم، یک نسخه واحدی تجویز می‌کنیم که همه مجبور می‌شوند به آن تن دهند و این کاریست که آمریکایی‌ها با توسعه و نظریات توسعه کردند. یعنی با یکپارچه‌کردن آن‌ها تلاش کردند یک نسخه ارائه دهند تا بتوانند آن را در قالب نظریات نوسازی، به کشورهای جهان سوم پیشنهاد دهند.

او با بیان اینکه جداکردن هویت ملی از هویت مسیحی، یک ایده سیاسی است، افزود: جداکردن هویت ملی از هویت مسیحی در اروپا، یک ایده سیاسی بوده است. کمااینکه مرزها در اتحادیه اروپا برداشته شده است. اما ایران نمی‌تواند در این موقف بایستد. حفظ هویت برای کشور مهم است و تنها راه حفظ هویت برای ایران در یک منطقه پرتنش، حفظ مرزهاست. اگر ایران مرزهایش را بردارد، امکانی برای ماندن در تاریخ نخواهد داشت.

فراهانی دوگانه زمان قدسی و زمان عرفی دورکیم را متفاوت از زندگی مسلمانان دانست و خاطرنشان کرد: ما مسلمانان همواره مراتبی از قدسی‌بودن را در خود داریم. مثلاً کسی که کار می‌کند یا مادری می‌کند، اگر در این مسیر بمیرد، مطابق دینمان، شهید مرده است.  بنابراین در زندگی مسلمانان، زمان قدسی و زمان عرفی آنقدر جدا از هم نیستند.

او در پایان با بیان اینکه عنوان کتاب، تقویم را برایمان می‌کشد، متذکر شد: عنوان «زمان در زندان»، باعث می‌شود تقویم برای ما بمیرد. ولی واقعیت این است که تقویم خیلی زنده است و این تغییرات در آن، که روزی مناسبت‌هایی به آن آمده و روزی از آن حذف شده‌اند، نشان‌دهنده زنده‌بودن تقویم است. اما تجاربی که مناسبت آن به تقویم وارد شده، نباید از تقویم حذف شود. چون همه‌چیز زنده است. ما هم همه زنده هستیم و روزی آن را تجربه کرده‌ایم. لذا مواردی که مرده است را باید حذف و باقی را حفظ کرد.

 

تماس با ما

این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

www.socio-shia.com