"شرحِ ما قال"؛ نگاهی به کتاب «فرهنگ اصطلاحات طلاب»


زبان، همان جهان اجتماعی است. این عقیده‌ی برخی از جامعه‌شناسان و اندیشمندان اجتماعی است. حتی اگر نخواهیم اهمیت زبان را از منظر این اندیشمندان تا چنین حدی تصور کنیم، اما از این واقعیت نمی‌توان غافل بود که زبان را نمی‌توان به یک وسیله‌ی ساده‌ی ارتباطی تقلیل داد. زبان، پدیده‌ای چگال، دارای ریشه‌های عمیق فرهنگی، هویت و خود ویژگی‌ای مافوق اراده‌ی کاربر آن است.

 با این مقدمه، باید پذیرفت که بخش قابل توجهی از جهان‌زیست طلاب و حوزویان، در قالب زبان آنان تجلی کرده‌است. اگر سبک زندگی طلاب علوم دینی  و حوزویان را به عنوان سبک زندگی ذیل یک خرده‌فرهنگ خاص قلمداد نماییم، آن‌گاه بدون تردید، بخش عمده‌ای از عناصر سازنده‌ی این سبک زندگی، در قالب زبان آن قابلیت لمس و شناخت می‌یابد. ما، زندگی طلاب و حوزویان را آن‌گونه که باید و شاید نمی‌شناسیم. زبان آنان نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما خاص‌ بودن زبان آنان، برای کسانی که با این قشر از جامعه حشر و نشری داشته‌اند، محسوس است.

زبان حوزویان، هم ابزار تمایز و فصل آنان از سایر اقشار اجتماعی، هم وسیله‌ی ارتباط و وصل آنان با هم صنفان و هم‌لباسان خود در هر موقعیت و گوشه‌ای از جامعه، هم آیینه‌ای از تجربیات مشترک و هم بازنمایی کننده‌ی حافظه‌ای جمعی و تاریخی مشترک میان آنان و هم بخشی از ساز و کار جامعه‌پذیر کردن طلاب تازه‌وارد است. چگالی فرهنگی این خرده‌فرهنگ ریشه‌دار تا به آن‌جاست که بسیاری از اصطلاحات، واژگان، ضرب‌المثل‌ها و حتی مزاح‌های آنان در طول زمان به کل فضای فرهنگی جامعه نفوذ کرده و کاربرد عمومی‌تری یافته‌است.

کتاب «فرهنگ اصلاحات طلاب» با هدف گردآوری اصلاحاتی از زبان این قشر از جامعه نگارش یافته‌است. کتاب نوشته‌ی مهدی مسائلی است و از سوی نشر آرما در هزار نسخه و ۱۶۰ صفحه، برای نخستین بار در سال ۱۳۹۲ در شهر اصفهان به قیمت ۷۵۰۰ تومان به چاپ رسیده‌است. متن شامل یک توضیح کوتاه در مورد نویسنده، یک مقدمه به قلم نویسنده، بخش اصلی شامل بیست و سه بخش[۲] بر حسب ترتیب حروف الفبا، نظم لغت‌نامه‌ای و کلماتی که با آن حروف آغاز می‌شوند، کتابنامه، فهرست راهنما و نمایه است.

مسائلی، خود طلبه‌ای جوان (متولد سال ۱۳۶۳ در شهر اصفهان) و آن‌گونه که در بخش ابتدایی اثر ذکر شده، نویسنده‌ی چندین اثر دیگر نظیر «قمه‌زنی: سنت یا بدعت»، «نهم ربیع، جهالت‌ها و خسارت‌ها»، «لطیفه‌های اسلامی» و دو عنوان کتاب دیگر است.

نویسنده در مقدمه‌ی کوتاه کتاب، انگیزه‌ی اصلی خود را از نگارش این اثر، «جذابیت این اصطلاحات و الفاظ» برای مخاطبین ذکر کرده‌است.

کتاب، بر مبنای نظم الفبایی حرف آغازین اصطلاحات نگارش یافته و ذیل هر اصطلاح، عبارت یا واژه، توضیحی خلاصه یا مبسوط درج شده‌است. توضیحات عبارات، از زبانی همه‌فهم و ساده برخوردار است. در موارد متعددی، نویسنده در توضیح عبارات، از ارجاع به منابع دیگر و پاورقی‌هایی مجمل یا مفصل – گاه تا دو صفحه- برای توضیح کلمات مندرج در توضیحات استفاده کرده‌ که کتاب را از حالت یک گردآوری صرف، به اثری با ماهیت تحقیقی و پژوهشی نزدیک‌تر می‌کند. منابع استفاده شده در توضیحات واژگان، پنجاه و شش منبع (غالباً فارسی و ندرتاً عربی) هستند.

برخی از اصطلاحات مندرج در این کتاب، با برداشت از واقعیت موجود و عرف جاری در حوزه‌های علمیه به نگارش درآمده‌اند و تا کنون در آثار مکتوب پیرامون سبک زندگی طلاب و ابعاد اجتماعی فضای حوزه کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. در این فرازها، متن حالت گزارشی ارزشمند از فضای اجتماعی درون حوزه را به خود می‌گیرد که احتمالاً مایه‌هایی پررنگ از تجربه‌ی شخصی نویسنده و مشاهدات او را در خود دارد؛ مواردی مانند علائم عرفی «اظهار مرجعیت» (ص ۲۱)، ویژگی‌های «امتحانات شفاهی حوزه» (صص ۲۲ تا ۲۵)، «حجره» (ص ۵۲)، «درس خارج» (صص ۵۹ تا ۶۳)، «شهریه» (صص ۸۳ تا ۸۵)، «عبا» (صص ۹۵ تا ۹۷)، «عمامه» (صص ۱۰۰ تا ۱۰۲، «عمامه‌گذاری» (صص ۱۰۲ تا ۱۰۴)، «قبا» (صص ۱۰۷ و ۱۰۸) و مواردی از این دست اشاره کرد. این دسته از موارد را می‌توان به عنوان یکی از نقاط قوت جدی این کتاب در نظر گرفت. این نقطه قوت اثر، از مزیت نسبی نویسنده در بهره‌مندی از تجربه‌ی زیستن در فضای حوزه به عنوان طلبه ناشی شده‌است.

به عنوان مثال در بخشی از توضیح واژه‌ی «لَبّادِه» می‌خوانیم:

«طلاب به دو دسته‌ی قباپوش و لباده‌پوش تقسیم می‌شوند. حتی بعضی از طلبه‌ها که از لباده استفاده نمی‌کنند و قبا می‌پوشند، در اعیاد، مجالس مهم، عروسی‌ها و ... از لباده استفاده می‌کنند. این ویژگی باعث شده‌است تا بعضی تعبیر «کت آخوندی» را درباره‌ی لباده به کار برند. در میان طلاب، پوشیدن لباده، با سن و سال و جایگاه اجتماعی نیز ارتباط دارد. افراد مسن، کسانی که افکار سنتی دارند، بزرگان حوزه، مراجع معظم تقلید و مدرسان حوزه‌های علمیه کمتر لباده می‌پوشند. در مقابل، طلاب جوان، روشن‌فکران، کسانی که با نسل جوان و دانشجویان سر و کار دارند و رجال سیاسی بیشتر از لباده استفاده می‌کنند. این موضوع باعث شده‌است لباده نزد بعضی، نماد افکار روشنفکرانه و اتوکشیده تلقی شود.» (ص ۱۲۰).   

نفس ایده‌ی تولید اثری توصیفی پیرامون زبان حوزویان، ایده‌ای درخشان بوده و طراحی چشم‌نواز و متناسب با موضوع جلد اثر و انتخاب خطوط‌ (فونت) متناسب با فضای کلی کتاب توسط ناشر بر جذابیت بصری کتاب افزوده‌است.

کتاب، به عنوان اثری توصیفی در مورد بخشی مهم از سبک زندگی طلاب و فضای اجتماعی حاکم بر حوزه‌ی علمیه، گامی به جلو قلمداد می‌شود. در شرایطی که به نظر می‌رسد علیرغم تمامی موانع، نیاز، احساس ضرورت و انگیزه‌ی برخی محققین ایرانی، فضایی ایجاد کرده تا شناختی روش‌مند از ابعاد گوناگون زیست اجتماعی حوزویان و ویژگی‌های عینی و انضمامی نهاد حوزه در قالب آثاری پژوهشی فراهم شود، این اثر می‌تواند نماینده، زاییده و تقویت‌کننده‌ی چنین فضایی قلمداد شود.



[۱] مسائلی، مهدی (۱۳۹۲)، «فرهنگ اصطلاحات طلاب»، چاپ اول، اصفهان: نشر آرما.

[۲] برخی حروف در کنار هم یک بخش مشترک و واحد دارند.

 

تماس با ما

این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

www.socio-shia.com