اربعین ِ ناشناخته و پنج رویکرد

 

بر اساس خبرها، در رویدادی کم‌سابقه، نمازجمعه‌ اهواز در هفته ی منتهی به اربعین امسال برگزار نشد؛ چرا که امام‌جمعه‌ی اهواز و سه امام جمعه‌ی موقت دیگر این شهر به عراق رفته‌بودند تا در مراسم اربعین شرکت کنند.[۱]. در سطحی دیگر، عزیزی می‌گفت بازار ماهی‌فروشان خرمشهر و آبادان از دو هفته‌ پیش از اربعین حالتی نیمه‌تعطیل داشته چرا که ماهی‌فروشان و کسبه برای مراسم اربعین به عراق رفته‌اند. دوستی دیگر از کرج می‌گفت که بخشی از بازار محله‌ی حصارک کرج هم به دلیلی مشابه، در هفته ی منتهی به اربعین به صورتی چشمگیر نیمه‌تعطیل بوده‌است.

تا حدود سال ۲۰۰۶ میلادی/۱۳۸۵ ه.ش کمتر کسی در ایران نام «پیاده‌روی اربعین» را شنیده‌بود. امروز، تنها ۸ سال بعد، نه تنها احتمالاً کمتر ایرانی را می‌توان یافت که از این مناسک کاملاً بی‌اطلاع باشد. نرخ رشد شرکت ایرانیان در پدیده‌ای که قرن‌ها، مناسکی عربی‌عراقی تلقی می‌شد، به حدی سریع است که ما را قانع می‌سازد که با ظهور یک «ابرنواختر»[۲] مذهبی، اجتماعی و فرهنگی روبرو هستیم؛ ابرنواختری که نه تنها منحصر به مرزهای سرزمینی ایران است، نه فقط ویژگی‌هایی دینی دارد و نه صرفاً پیامدهایی مثبت و عبادی خواهد داشت. این ابرنواختر عظیم، بدون شک یکی از متغیرهای تأثیرگذار در سطح معادلات سیاسی، مبادلات فرهنگی و تحولات اجتماعی منطقه در پنج سطح تحلیل مناطق مرزی غربی کشور، ملی، منطقه‌ای، کشورهای اسلامی و در نهایت حتی بین‌المللی خواهد بود.

به نظر می‌رسد که تا این لحظه و پس از گذشت کمتر از ده‌سال از تولد این ابرنواختر، عکس‌العمل‌ها به پنج دسته‌ رویکرد کلی «مشارکت»، «حیرت»، «تغافل»، «مصادره به مطلوب» و «معاضدت» تقسیم می‌شود:

در سطح اجتماعی، روندها نشان می‌دهد که واکنش غالب، افزایش «مشارکت» است؛ سه برابر شدن جمعیت شرکت‌کننده نسبت به سال گذشته (از حدود ۴۰۰ هزار نفر در سال ۹۲ به حدود یک میلیون و دویست هزار نفر در سال ۹۳[۳]) تأییدکننده‌ی چنین برداشتی است. این در حالی است که باید عامل ناامنی عراق، اوج‌گیری تنش با داعش و احساس ناامنی جدی را نسبت به سال گذشته را نیز در تحلیل‌ها به عنوان یک عنصر کاهنده‌ی مشارکت در تحلیل‌ها لحاظ کرد. عنصری که اگر نبود، به احتمال فراوان، نرخ رشد این مشارکت بیش از سیصد درصد کنونی بود.

در سطح تحلیلی، رویکرد غالب، هنوز «بهت» و «تغافل» است. پس از زمانی طولانی و نزدیک به یک دهه، هنوز علمای علوم اجتماعی و علوم انسانی در ایران غالباً بر اثر شوک ناشی از مواجهه با عظمت این پدیده منفعلانه یا تنها به نظاره‌ی آن نشسته‌اند و از ارائه‌ی تحلیلی مسموع بر آن بازمانده‌اند و یا وانمود می‌کنند که امواج قدرتمند این پدیده را ندیده و نشنیده‌اند؛ بهت و تغافلی که خود از سه بُعد هزینه‌هایی جدی را برای جامعه و سیاستگزاران به دنبال خواهد داشت: تبدیل شدن به مصرف‌کننده‌ی نظریاتی که عنقریب اندیشمندان علوم‌اجتماعی و انسانی غربی بر این پدیده‌ی عظیم اجتماعی بار خواهند کرد، مصادره‌ی تبعات نوزایی این ابرنواختر از سوی میدان سیاست و از دست دادن قدرت تحلیلِ سایرِ پیامدهای این پدیده‌ در سایر حوزه‌های اجتماعی.

در سطح کارگزاران و متولیان امر به خصوص در ساحت سیاسی، رویکرد غالب، «معاضدت» و «مصادره به مطلوب»است. پوشش خبری وسیع، زنده و بی‌سابقه‌ی صدا و سیما از عراق، مدیریت خبرهای این واقعه – نظیر مدیریت خبر حملات تروریستی به زوار-، برنامه‌سازی‌های متعدد در مورد پیاده‌روی اربعین، مشارکت نهادی در روند اجری برنامه نظیر سهیم کردن شهرداری تهران در مدیریت امور شهری کربلا در طول برنامه با حضور مدیریتی شهردار تهران[۴] و اعزام نیروی چند هزار نفری از نیروهای خدماتی شهرداری[۵] و موارد متعدد دیگر، همه و همه نشانه‌های در پیش گرفتن رویکرد «معاضدت» در قبال این پدیده است.

همچنین در همان سطح کارگزاران و سیاستگزاران، مواردی نظیر سیاستگزاری و اقدام عملیاتی جهت تقلید از برنامه‌ی اربعین در دو هزار امام‌زاده داخل کشور[۶]، برنامه‌ریزی جهت برگزاری طیفی از پیاده‌روی‌های دست‌جمعی با مدل اربعین در نقاط مختلف ایران توسط دستگاه‌های دولتی[۷]، برنامه‌سازی با محوریت تزریق ارزش‌های انقلابی ایرانی به مناسک اربعین (نظیر ساخت برنامه‌هایی که در آن میان ارزش‌های رسمی جنگ ایران و عراق و سایر سرفصل‌های ارزشی مورد نظر دستگاه‌های حاکمیتی با اربعین پیوند زده‌شود) و موارد دیگر[۸] نشانه‌های مؤید در پیش گرفتن رویکرد «مصادره به مطلوب» توسط متولیان امر هستند. دو راهبردی که شاید بتوان گفت که نقطه‌ی اشتراک آن‌ها، دخالت نهادی، سیاستگزاری و مهندسی فرهنگی است.

با وجود این تکثر رویکردهای موجود نسبت به اربعین، آن‌چه برای تمامی این کنشگران – به خصوص علمای علم اجتماعی و سیاستگزاران – ضروری مغفول مانده اما ضروری به نظر می‌رسد، کسب شناخت صحیح و قدرت تحلیل این ابرنواختر در حال شکل‌گیری است. شناختی صحیح و علمی که در صورت عدم بهره‌مندی از آن، هر گونه اقدام سلبی یا ایجابی می‌تواند نتایج دهشناک یا غیر قابل کنترلی را به دنبال داشته‌باشد که با خواست طراحان آن لزوماً یکسان نبوده و چه بسا در خلاف جهت مورد نظر آنان ظاهر شود.

کسب این شناخت، به صورت پیشینی، در گام اول منوط به درک عظمت، پیچیدگی‌ و چند بعدی بودن این پدیده و سپس طرح پرسش‌های صحیح برای شناخت ابعاد مختلف آن است. پرسش‌هایی که شاید حتی بیش از نیمی از پاسخ باشند.



[۱] خبرگزاری عصر ایران، ۲۱ آذر ۹۳، «نماز جمعه اهواز برگزار نشد».

[۲] «ابرنواختر»: ابرنواختر (به انگلیسی: سوپرنوا) و یا سوپرنوا پرجرم‌ترین ستاره‌های عالم، زندگی خود را با انفجاری عظیم به نام ابرنواختر به پایان می برند. ستاره ماده‌ی خود را به سوی فضا پرتاب می کند و ممکن است درخشندگی آن چند روزی از کل یک کهکشان هم بیش تر باشد. ما هنوز هم می توانیم بقایای درخشان ستاره‌های منفجر شده را، که صد‌ها یا هزاران سال پیش از هم پاشیده‌اند، ببینیم. ابرنواخترها کمیاب و نادر هستند و و بر پایه‌ی برخی نظریات اخترشناسی، پس از انفجار، به سیاهچاله‌هایی بدل می‌شوند که حتی نور هم نمی‌تواند از جاذبه‌ی آن رهایی یابد.

[۳] خبرگزاری دانشجویان ایران، ۱۹ آذر ۹۳، «حضور یک میلیون و دویست هزار نفر زائر در پیاده‌روی اربعین»

[۴] خبرگزاری فارس، ۲۰ آذر ۹۳، «استقبال زائرین عراقی از شهردار تهران».

[۵] خبرگزاری ایسنا، ۲۲ آذر ۹۳، «بیش از سه هزار نفر نیروی شهرداری تهران به کربلا اعزام شدند».

[۶] خبرگزاری مهر، ۱۹ آذر ۹۳، «معاون فرهنگی اجتماعی سازمان اوقاف: راسم اربعین حسینی در بیش از ۲ هزار امامزاده کشور برگزار می شود».

[۷] خبرگزاری فارس، ۱۷ آذر ۹۳، «تشریح برنامه‌های شهرداری به مناسبت اربعین حسینی؛ راهپیمایی از میدان امام حسین(ع) تا شاه‌عبدالعظیم»

[۸] خبرگزاری تابناک، ۲۱ آذر ۹۳، «حضور چهره‌های بارز در راهپیمایی اربعین».

تماس با ما

این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

www.socio-shia.com