جایگاه اجتماعی مرجعیت

هدف از بحث پیرامون جایگاه اجتماعی این است که مشخص گردد وقتی از مرجعیت (یا هر موجودیت اجتماعی دیگر) به مثابه‌ی یک عامل اجتماعی سخن می‌گوییم، محتوا، حد و مرز، ابعاد و سازوکارهای درونی این عامل اجتماعی کدامند؟ و به چه اعتباری و معنایی می‌توان مرجعیت را به عنوان یک عامل اجتماعی تلقی کرد؟ در مباحث مرجعیت‌پژوهی و در ادبیات شفاهی پیرامون مرجعیت، عمدتاً از آن با عنوان «نهاد مرجعیت» نام برده شده است. تعداد زیادی از پژوهش‌ها پیرامون مرجعیت در عنوان خود از «نهاد مرجعیت» استفاده کرده‌اند ....

ادامه ...

جانشینی مرجعیت: از سیر طبیعی و غیررسمی به نصب رسمی

 پس از درگذشت آیات گلپایگانی و اراکی نیز شاهد نوعی تعیین بیرونی مراجع توسط تشکل‌های حوزوی ـ حکومتی نظیر جامعه‌ی مدرسین و جامعه‌ی روحانیت مبارز بوده‌ایم. مداخلات حکومت‌ها در ترویج برخی مراجع از طریق ارسال پیام تسلیت به مرجع تقلید جدید یا انتشار و توزیع پنهان رساله‌ی عملیه و غیره نیز امری سابقه‌دار است؛ بارزترین نمونه از این دست، تلاش رژیم شاه برای انتقال مرجعیت از قم به نجف در سال 1340ش. و پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی از طریق ارسال پیام تسلیت به آیت‌الله محسن حکیم بود. اقدامات مشابهی نیز در سال‌های بعد توسط ساواک پیگیری شده است.

ادامه ...

تمرکز مرجعیت

تمرکز مرجعیت، وضعیتی است مقابل تعدد و تکثر مرجعیت، که طی آن اقتدار مرجعیت در یک فقیه شیعه متعین می‌شود. در طی ادوار اول و دوم تطور مرجعیت، به سبب عدم وجود زمینه‌های عینی لازم، مرجعیت به صورتی پراکنده و غیرمتمرکز تعین می‌یافت. در این ادوار، در هر شهر یا منطقه‌ی شیعی، یک مجتهد برجسته محل رجوع شیعیان برای آگاهی از تکالیف دینی قرار می‌گرفت. به تدریج با فروپاشی دولت صفوی و از آستانه‌ی حکومت قاجاریه، زمینه‌های نظری و عینی شکل‌گیری مرجعیت در قالب یک نیروی اجتماعی ـ سیاسی موثر پدید می‌آید که از همان ادوار اولیه مقارن با ظهور مرجعیت عامه است.

ادامه ...

تکنولوژی و مرجعیت

گرچه در سال‌های آغازین ورود تکنولوژی‌های نوین، برخی فقها به سبب انتساب این امور به غرب در مقابل آن مقاومت می‌کردند، اما به تدریج نگاهی مبتنی بر جذب و ادغام نسبت به تکنولوژی پدید آمده است. مقارن با عصر قاجار که از رهگذر مواجهه با جوامع غربی و توسعه‌یافته، زمینه‌ی ورود جامعه‌ی ایران و دیگر جوامع شیعی به عصر جدیدی فراهم شد، تکنولوژی‌های نوین نیز به همراه اندیشه‌های نو به تدریج وارد جوامع اسلامی شد و واکنش‌های متنوعی مقابل آن پدیدار شد. همیشه در مقابل تغییرات جدید، نوعی مقاومت محافظه‌کارانه قابل رهگیری است، اما برخی از تکنولوژی‌ها که به ویژه در زیست عادی و روزمره‌ی علما و مراجع تاثیر مستقیمی داشته، به سرعت مورد جذب و ادغام قرار گرفته‌اند و برخی دیگر که از منظر فقهی مایه‌ی تباهی و فساد افراد جامعه تلقی شده‌اند، با تداوم مقاومت و تحریم مواجه شده‌اند.

ادامه ...

مرجعیت؛ تکفیر، بازتولید و طرد اجتماعی

 تکفیر شدیدترین گونه‌ از ابزارهای مرجعیت برای طرد و بازتولید اجتماعی است که معرف یکی از ویژگی‌های آن به عنوان گروه منزلتی است (←گروه منزلتی مرجعیت). اما ابزارهای طرد و بازتولید ملایم‌تری نظیر بدعت‌انگاری و فتوای منع مطالعه‌ی آثار یا مصاحبت با افراد و گروه‌های خاص نیز وجود دارد. از منظر سوژه‌ی مورد تکفیر، گاه نظیر نمونه‌های فوق جنبه‌ی بیرونی دارد و طی آن افراد خارج از دایره‌ی فقهی (صوفیان، فلاسفه، دولتمردان و منحرفان) مورد تکفیر قرار می‌گیرند؛ گاه نیز خود فقها سوژه‌ی تکفیر دیگر مراجع و فقها قرار می‌گیرند. در میان نمونه‌ها متاخر، تکفیر گونه‌ی نخست در خصوص اشخاصی نظیر احمد کسروی به کار بسته شده است.

ادامه ...

تقلید و نهاد مرجعیت

 مقابل هم قرار دادن اجتهاد و تقلید و تقسیم و تفکیک عاملان اجتماعی به مرجع ـ مقلّد و برساخت تشکیلات تثبیت‌کننده و تداوم‌دهنده‌ی این تفکیک و نظام فکری توجیه‌گر آن، سنگ‌بنای شکل‌گیری مرجعیت در قالب یک نهاد اجتماعی است. به لحاظ لغوی، «تقلید» از واژه قلاده (گردن بند)، به معنای پیروی و دنباله‌روی است. در فرهنگ‌نامه‌ها، معنای لغوی تقلید به اشکال گوناگونی آمده است: «در گردن كردن كار و قلاده، قلاده در گردن كسی انداختن و از آنست كار در عهده كسی كردن»؛ «تفويض كردن عمل بر ولی چنانكه قرار دادن قلاده بر گردن وی»؛ «مجازاً بمعنی پيروی كسی بی‌دريافت حقيقت آن»؛ «متابعت و اقتدا و پيروی كسی بی‌دريافت حقيقت و از روی كار ديگران كاری كردن»؛ «فتوی مجتهدی را عمل كردن. عمل كردن عامی بدانچه مجتهد اعلم در مسائل شرعی فرعی فتوی دهد؛ مقابل اجتهاد».

ادامه ...

امتناع جامعه‌شناسی روحانیت؟

شاید به نظر برسد با وجود این همه موانع و چالش برای انجام یک پژوهش جامعه‌شناختی دین در میدان حوزه‌های علمیه، چه بهتر که پژوهشگر قید این کار را بزند یا اینکه حداقل کار میدانی را فراموش کند و حداکثر به همان مطالعه‌ی کتابخانه‌ای بسنده نماید. اما واقعیت‌های درون حوزه افق‌های امیدوارکننده‌ای را نیز به پژوهشگران نمایان می‌سازد. به‌رغم مشکلاتی که از آنها نام برده شد، بخش وسیعی از اهالی حوزه ـ اعم از طلاب، مدرسان و مراجع تقلید ـ دید منفی یا طردکننده‌ای نسبت به پژوهش جامعه‌شناختی دین ندارند و چه بسا بسیاری از آنها به جامعه‌شناسی علاقمند هستند و از اینکه این پژوهش‌ها بتواند با به دست دادن شناخت علمی از وضعیت حوزه و نشان دادن کاستی‌ها، به رفع مسائل و بحران‌های حوزه یاری رساند، استقبال می‌کنند. این احساسی است که در برخورد با بسیاری از حوزویان می‌توان آن را لمس کرد؛ گرچه عقلاً محظوریت‌ها و محدودیت‌هایی برای مشارکت و همکاری در پژوهش‌ها داشته باشند.گرایش جدی حوزویان به علوم اجتماعی ـ ولو اینکه این گرایش با رویکردی خاص بوده و به تولید علوم اجتماعی دیگرگونه بینجامد ـ در تسامح و هموار کردن راه پژوهش‌های جامعه‌شناختی بیشتر، موثر است.

ادامه ...

خانواده در استفتائات

 نهاد خانواده و نهاد ازدواج در ایران در حال تجربه‌ی تغییراتی اساسی هستند. این واقعیتی است که پژوهش‌های اجتماعی متعدد به آن گواهی می‌دهند. گرچه نفس این تغییر جدی، الزاماً به معنای روبرو بودن با آسیبی اجتماعی نیست و می‌تواند جنبه‌های مثبت (کارکرد) یا منفی (کژکارکرد) داشته باشد، اما سه عامل عمق، وسعت و سرعت تغییرات این دو نهاد اجتماعی بنیادین، ما را به این درک می‌رساند که با یک «مسأله»ی اجتماعی روبرو هستیم. از سوی دیگر، پژوهش‌های اجتماعی نشان می‌دهند که علیرغم تمامی تغییرات ملی و بین‌المللی دهه‌های اخیر، جامعه‌ی ایران را همچنان باید جامعه‌ای دیندار دانست. دین، هسته‌ی سخت فرهنگ این جامعه به شمار می‌رود. گرچه این دیندار بودن به معنای عدم تغییر جایگاه نهادهای رسمی و سنتی دین (نظیر روحانیت و مرجعیت) نیست.

ادامه ...

تحلیل جامعه‌شناختی رساله‌های عملیه

یکی از خودویژگی‌های جامعه‌ی شیعی دوازده‌امامی حداقل در دوران معاصر، وجود نهاد روحانیت به عنوان نهاد رسمی دین به صورت عام و نهاد مرجعیت تقلید در تشیع بوده‌است. از منظر اجتماعی، یکی از بارزترین تفاوت‌های میان اهل سنت و تشیع، وجود «نهاد روحانیت» در تشیع است. یکی از مهم‌ترین بخش‌های نهاد روحانیت شیعه در دوره‌ی حاضر، نهاد مرجعیت و مکانیزم «تقلید» است. مکانیزم تقلید مقلدین از مراجع تقلید، خود در یک تقسیم‌بندی از تقسیم‌بندی‌های ممکن، شامل سه بخش اجتهاد، افتاء و استفتاء است.

ادامه ...

مفهوم‌سازی جامعه‌شناختی درباره روحانیت شیعه

فقدان مفاهیم اندیشیده زمینه نوعی اغتشاش مفهومی و ابهام و ناسازگاری در تعیین جایگاه اجتماعی روحانیت را سبب شده است. چنانکه بسیاری از نویسندگان در مورد روحانیت از مفهوم «نهاد» استفاده کرده‌اند، بی‌آنکه مقصود آنها از نهاد، مفهوم رایج جامعه‌شناختی «نهاد اجتماعی» باشد. شماری از صاحب‌نظران از روحانیت به‌مثابه «نهاد مدنی» سخن گفته‌اند، اما همین داعیه نیز چنانکه باید مورد سنجش و پرداخت مفهومی قرار نگرفته است. همچنان‌که کاربست مفاهیم دیگر چون «قشر»، «گروه اجتماعی»، «طبقه»، «صنف»، «کاست»، «سازمان» و .... در مورد روحانیت نیز با همین خلاءها و مسائل جدی‌تری روبروست. قریب به اتفاق کاربست‌های مفهومی فوق بر اساس مالوفات ذهنی و کاربردهای عمومی مفاهیم مذکور است و تلاش‌های اندک برای پرداخت مفهومی نیز چنانکه خواهیم دید، غیردقیق و نابسنده بوده‌اند. 

ادامه ...

تضادهای درونی مرجعیت

اشکال گوناگون اختلاف‌ها و اصطکاک‌های درون نهاد مرجعیت به مثابه‌ی یک نهاد اجتماعی را تضادهای درونی یا اختلافات درون‌سازمانی نامند. یکی از مشخصه‌های نهادهای اجتماعی، تضادها و ناسازگاری‌های درونی آنهاست. در مرجعیت به مثابه‌ی یک نهاد اجتماعی، برخی از وجوه اختلاف‌ها و تضادهای درونی مشتمل بر تضاد مقلّدان با مراجع بر سر برخی فتواها و احکام شرعی و مواضع سیاسی، و تضاد بین مراجع (هواداران و اطرافیان مراجع) و تضاد میان مراجع و جایگاه‌های پایین‌تر (طلاب، مدرسان و ...) می‌باشد.

ادامه ...

مطالب دیگر از نویسنده

تماس با ما

این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

www.socio-shia.com