مرجعیت؛ تکفیر، بازتولید و طرد اجتماعی

تکفیر کردن به معنای کافر تلقی کردن یک فرد بوده و از ابزارهای کنترل دینی و بازتولید و طرد می‌باشد که در مواردی توسط فقها و مراجع تقلید به کار بسته شده است.

تکفیر کردن در لغت به معنای «منسوب كردن کسی به كفر»، «كافر خواندن»  و «به بي‌دينی نسبت كردن کسی» می‌باشد. گرچه در سده‌های نخستین شکل‌گیری تمدن اسلامی، تضادها و اختلاف‌های فکری در میان گرایش‌های مختلف اعتقادی و کلامی امری رایج بود که گاه به نزاع‌ها و مجادله‌های شدید نیز می‌انجامید، اما تکفیر گروه‌ها توسط یکدیگر و منسوب کردن افراد به کفرورزی، امری نادر بود که تنها توسط فرقه‌های متعصبی نظیر خوارج با شدت و گستردگی به کار بسته می‌شد. به جز این فرقه‌های محدود، نه تنها تکفیر یک قشر یا گروه یا فرقه‌ی مذهبی بی‌سابقه و غیرقابل قبول بود، که تکفیر افراد توسط علما و دانشمندان فرق مختلف اسلامی، بسیار نادر و استثنایی بوده است. از منظر این علما، هر کس که به زبان اقرار به وحدانیت خدا و نبوت پیامبر داشته، مسلمان بوده و تکفیرش جایز نبود.

اما کنترل و بازدارندگی ابزار تکفیر و طرد و انزوایی که این امر برای فرد تکفیرشده پدید می‌آورد، همیشه آن را به عنوان یک ابزار نیرومند بالقوه باقی گذاشته و ظرفیت‌های مذکور سبب شده که در برخی شرایط، تکفیر افراد توسط فقهای شیعه و سنی به عنوان راهکاری با مقابله با انحراف‌های عقیدتی به کار بسته شود.

به تدریج که شاهد فاصله گرفتن از عصر امامان و صحابه هستیم و مقارن با شکل‌گیری اشکال دین‌ورزی متنوع و رقیب نظیر گرایش‌های سه‌گانه‌ی «صوفیانه و باطنی»، «متشرعانه و فقهی» و «حکیمانه و فلسفی» و شکل‌گیری مسائل پیچیده‌ی اعتقادی و شدت گرفتن تعارض‌ها هستیم، استفاده از تکفیر از سوی فقها گسترش می‌یابد. تکفیر عین‌القضات همدنی، حسین بن حلاج، شهاب‌الدین سهروردی، رکن‌الدین عبدالسلام، امام محمد غزالی، رشيدالدين فضل‌الله‏، ملاصدرای شیرازی و غیره، نمونه‌هایی از کاربست ابزار تکفیر در این ادوار است.

از منظر سوژه‌ی مورد تکفیر، گاه نظیر نمونه‌های فوق جنبه‌ی بیرونی دارد و طی آن افراد خارج از دایره‌ی فقهی (صوفیان، فلاسفه، دولتمردان و منحرفان) مورد تکفیر قرار می‌گیرند؛ گاه نیز خود فقها سوژه‌ی تکفیر دیگر مراجع و فقها قرار می‌گیرند. در میان نمونه‌ها متاخر، تکفیر گونه‌ی نخست در خصوص اشخاصی نظیر احمد کسروی به کار بسته شده است. فدائیان اسلام که ترور کسروی را به سبب توهین به مقدسات اسلامی و مذهب تشیع انجام دادند، حکم شرعی این عمل را به آیت‌الله حاج آقا حسین قمی (از مراجع تقلید) و علامه امینی منسوب کرده‌اند. تکفیر سپهسالار (حاجی ميرزا حسين خان مشير الدوله، از دولتمردان عصر ناصرالدین‌شاه) توسط حاجی ملا علی و سيد صالح عرب (از علمای تهران) و تکفیر ميرزا علی‌اصغر خان اتابك اعظم، امين السلطان‏ (صدراعظم عصر ناصری و مظفری) توسط مراجع نجف و همچنین تکفیر محمدعلی‌شاه قاجار نمونه‌هایی از تکفیر دولتمردان و تکفیر سردمداران بابیت و بهائیت نمونه‌ای از تکفیر فرقه‌های انحرافی توسط فقها و مراجع شیعه است.

از نمونه‌های متاخر تکفیر از گونه‌ی دوم (تکفیر فقها توسط فقها) می‌توان به تکفیر  شیخ هادی طهرانی در نجف توسط میرزا حبیب‌الله رشتی در اواسط دوره ناصری، تکفیر شیخ احمد احسایی توسط ملامحمدتقی قزوینی معروف به شهید ثالث، تکفیر شیخ هادی نجم‌آبادی توسط سید صادق طباطبایی، تکفیر سید جمال‌الدین اصفهانی توسط سیدآقا نجفی و حاج میرزا ابوالقاسم امام جمعه و در نهایت تکفیر شیخ فضل‌الله نوری و شمار دیگری از علمای مخالف مشروطه توسط علمای مشروطه‌خواه و متقابلا تکفیر علمای مشروطه‌خواه توسط مخالفان آنها اشاره کرد.

تکفیر شدیدترین گونه‌ از ابزارهای مرجعیت برای طرد و بازتولید اجتماعی است که معرف یکی از ویژگی‌های آن به عنوان گروه منزلتی است (←گروه منزلتی مرجعیت). اما ابزارهای طرد و بازتولید ملایم‌تری نظیر بدعت‌انگاری و فتوای منع مطالعه‌ی آثار یا مصاحبت با افراد و گروه‌های خاص نیز وجود دارد.

 

  • براون، ادوارد(1380)، انقلاب مشروطيت ايران، ترجمه مهری قزوينی‏، تهران: انتشارات كوير، چاپ دوم‏، ص.354.
  • شميم، ‏علی‌اصغر (1387)، ايران در دوره سلطنت قاجار، تهران: انتشارات بهزاد، چاپ اول‏، ص.433.
  • راوندی، مرتضی (1382)، تاريخ اجتماعی ايران، ج‏3، تهران: انتشارات نگاه‏، چاپ دوم‏، ص.480-442.
  • مبلغی، احمد(1386)، «ویژگی‌های پدیده تکفیر و موضوع سنت نبوی علیه السلام نسبت به آن»، اندیشه تقریب، پاییز 1386،شماره 12، صص.48-39.

تماس با ما

این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

www.socio-shia.com