خطر دانشگاهی شدن حوزه

کتاب «طلبه زیستن» طبق توضیحی که ذیل آن عنوان شده، پژوهشی مقدماتی است در سنخ شناسی جامعه شناختی زیست طلبگی. مهدی سلیمانیه، نویسنده کتاب است که با نظارت دکتر سارا شریعتی و در قالب پروژه جامعه شناسی تشیع بر زندگی طلبه‌ها متمرکز شده و ابعاد مختلف آن و سبک‌های زندگی طبلگی را بررسی کرده است.خبرنگار شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری‌های خبری شیعه) در گفت وگویی با مهدی سلیمانیه به تحلیل نتایج این پژوهش و آینده حوزه‌های علمیه و احتمال تغییر در سبک زندگی طلاب پرداخته است.

سلیمانیه در بخشی از گفت وگو با شفقنا و در بیان نتایج این پژوهش دانشگاهی، همراهی جالبی با استادان سنتی حوزه دارد و می گوید: متاسفانه در فضای فعلی، شدت از خود بیگانگی برخی حوزوی‌ها برای نزدیک شدن به فضای دانشگاهی آسیبی بسیار جدی به شمار می رود. به این معنا که فضای حوزوی هم به صورت نهادی‌با طرح هایی مثل طرح تحول حوزه- و نیز به لحاظ فردی به سمت دانشگاهی شدن پیش می رود و هویت و اصالت خود را از دست می دهد. من می خواهم طرح یاد شده که حوزه آن را طرح تحول حوزه خطاب می کند و دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی هم به دنبال آن هستند را پروژه بروکراتیزاسیون حوزه بنامم. از نظر فردی در این پژوهش مشاهده شد که تقریبا بدون استثنا تمامی طلاب سنتی و نوگرا علاقه دارند که در دانشگاه ادامه تحصیل دهند و آنجا مشغول کار باشند. این خطری بسیار جدی است که قبل از همه، خود سنتی‌های ما و اساتید سنتی حوزه نسبت به آن واکنش نشان داده بودند؛ امروز نوبت آن است که جامعه شناسی هم به کمک آنها آید و این خطر را که سنت ما را تهدید می کند به آنها یادآوری کند.

متن گفت وگوی شفقنا با مهدی سلیمانیه را بخوانید:

*«طلبه زیستن» دومین کتابی است که در ادامه پروژه «جامعه شناسی تشیع» منتشر شده است. اساسا چرا موضوع زیست طلبه‌ها تا این اندازه برای شما جذاب شد که روی آن مطالعه و کار کنید؟ مگر در دوران طلبگی زیستن چه اتفاقی می افتد که توجه را به سمت یک مطالعه جامعه شناختی جذب می کند؟

سلیمانیه: ایده‌ای پشت این کتاب و  دغدغه من برای رفتن سراغ این موضوع و همینطور کلیت پروژه جامعه شناسی تشیع وجود دارد. آن ایده که شاید هیچگاه گفته نشود، این است که پیشرفت جز از خلال نقد سنت اتفاق نمی افتد؛ به این معنا که هر تغییر مثبتی در ابتدا با توجه و توصیف سنت و سپس با گفت وگو و دیالوگ با سنت رخ می دهد. به نظر ما «دین»، هسته  فرهنگ ایران و جامعه‌ای که در آن زندگی می کنیم و بدون شک چه پیش از انقلاب با شرایطی و چه پس از انقلاب با شرایط متفاوتی، «روحانیت» یکی از مهم‌ترین هنجارفرست‌های حوزه سنت است. بر این اساس در اولین گام به شناختن و چیستی آن مقوله نیاز است؛ اولین پرسش و اولین دغدغه من در این کتاب نیز این بود که از زندگی طلاب چه می دانیم؟ به نظر می رسد این نقطه شروع برای هر پرسش دیگری است.

*عنوان فصل اول کتاب شما، «طلبه به مانند همه یا طلبه متمایز از همه» است؛ براساس این مطالعات، طلبه متمایز از همه یا به مانند همه است؟ به ویژه با لباس خاصی که دارد. قاعده زندگی آنها قاعده‌ای است که در زندگی همه جاری است؟

سلیمانیه: نکته جالبی که خانم دکتر شریعتی به ما می گفتند، این بود که جالب‌ترین پدیده برای جامعه شناس، پدیده‌ای است که در جایی که نباید دیده می شود. این روش خرق عادت بودن پدیده‌ها همیشه برای یک جامعه شناس جذاب است. آنچه در نگاه از بیرون و با این دید به طلبه‌ها مشاهده می شود، تمایز است و این که یک حرفه و یک صنف است؛ حتی همانطور که شما به درستی می گویید، با لباس پوشیدن، واژگان و اصطلاحات می خواهد تمایز خود را از باقی اقشار نشان دهد.

*که چه چیزی را نشان دهد؟

سلیمانیه: چرایی این موضوع، بسیار قابل بررسی است و باید به آن فکر کرد. شاید به این دلیل که تمایز می تواند یکی از اهرم‌های موفقیت در جامعه باشد؛ روشنفکرها هم می خواهند خود را متمایز کنند، هر مدیری که در سلسله مراتب اداری یا پدری که در خانواده می خواهد اتوریته داشته باشد نیز از ابزار تمایز استفاده می کند. در جواب سوال قبلی؛ سوال این است که پشت این تمایز، وجوه تشابه کدام است؟ برای یک جامعه شناس نکته جالبی است که عمق این تمایز چقدر است؟ تا کجا پیش می رود؟ کجا به یک زندگی عادی و مشابه بقیه اقشار می رسد و کجا واقعا به لحاظ اجتماعی متفاوت می شود؟ این یکی از دغدغه‌های من در این تحقیق بود.

*در این زمینه به کجا رسیدید؟

سلیمانیه: همانطور که در عنوان کتاب گفته شده است، در جغرافیای جامعه شناسی ما امثال این کتاب و کتاب آقای ذاکری، مقدمه به شمار می روند. آنچه در حال حاضر در ذهن من کمی شفاف تر شده، این است که اولا وقتی از کلیتی به نام «طلاب» یا «سبک زندگی طلاب» صحبت می شود، نخستین اشتباه را مرتکب می شوند؛ چرا؟ به این دلیل که ما با سبک زندگی طلاب مواجه نیستیم و با طلبه مواجه نیستیم بلکه با سبک‌های زندگی طلاب و طلبه‌ها مواجه هستیم. می توان گفت این وجه تکثر سبک زندگی در میان طلاب، به تدریج در حال بیشتر دیده شدن است.

*این وجه تکثر مربوط به زندگی امروزی و مدرن است یا قبل از انقلاب  و قبل از ورود ابزارهای مدرن مانند رادیو، تلویزیون، موبایل و اینترنت نیز  این تکثر وجود داشت؟

سلیمانیه: حداقل نگاه جامعه شناختی به ما می گوید که هیچ گاه در جهان اجتماعی، به آن شکل که با ذهن و تحلیل‌های امروز ما احساس می شود، کلیت یکدستی وجود نداشته است. هیچ وقت طلبه و سبک زندگی طلاب، بدون «ها»ی جمع وجود نداشت اما پرسش این است که نقاط عطفی وجود دارد که به عنوان کاتالیزور این امر را تسریع و وارد یک فضای متفاوت گفتمانی، زیستی و اجتماعی می کنند. به طور مثال یکی از آنها می تواند همین افزایش تصاعدی و تصاعد هندسی سرعت ورود ابزارهای تکنولوژیک باشد.

*سوال من معطوف به این تکثر سبک زندگی طلاب پیش از ورود ابزارهای مدرن بخصوص قبل از انقلاب است. آیا طبق مطالعات شما در آن دوران هم به همین شکل بوده است؟ تکثر داشته اند یا خیر! با همدیگر یکدست تر و همخوان تر بوده اند؟

سلیمانیه: البته صداقت علمی اقتضا می کند که بگویم چون کار من مطالعه تاریخی نبوده است، صلاحیت اظهارنظر تخصصی در این مورد را ندارم اما...

*یعنی در کار شما به این موضوع در دوران قبل از انقلاب پرداخته نشده است؟ تفاوت بین حوزه‌های نجف و قم چطور؟

سلیمانیه: خیر! این موضوعات، پروژه‌های جدیدی هستند که باید بر آنها کار کرد و به همین دلیل است که این کتاب را مقدماتی می دانیم. به عنوان یک شم جامعه شناختی، یک فرض و یک حدس می توان گفت که به طور قطع، مدرنیته این فرایند را تسریع کرده است. این یک نقطه عطف است یعنی قطعا پیش از آن هم سبک‌های زندگی دیگری داشته ایم اما به دلیل آن فرایند تفکیک و تمایزی که در بطن مدرنیته اتفاق می افتد، نرخ رشد این پدیده بعد از مدرنیته بیشتر شده است. یکی از جامعه شناس‌ها مطرح می کند که «دین هیچ وقت از بادهایی که از سمت جامعه می وزیده، بر حذر نبوده است» من می خواهم اضافه کنم که «جامعه هم هیچ وقت از بادهایی که از سمت دین می وزیده، بر حذر نبوده است». یکی از این بادها همین فضای متکثر کردنی است که به دلایل مختلف از سمت مدرنیته به سمت روحانیت وزیده است؛ در نتیجه احتمالا امروز ما در میان طلبه‌ها با سبک‌های زندگی متنوع تری نسبت به گذشته رو به رو باشیم اما این فقط یک فرض است.

 

*وجود ابزارهای مدرن در زندگی طلاب، چه دگرگونی خاصی را در سطح زندگی،  مناسبات و حتی جهان بینی آنها ایجاد کرده است؟ و به نظر شما جامعه شناس جوان، باید منتظر چه موج تغییری در آینده زندگی اندیشمندان علوم دینی باشد بخصوص آنهایی که در حال تحصیل در حوزه‌ها هستند؟

سلیمانیه: بعضی سوال‌ها هستند که خود پرسش، فی نفسه و به معنای دقیق کلمه پرسش جامعه شناسی نیست اما این پرسش شما دقیقا یک پرسش جامعه شناختی است. چرا؟ به دلیل اینکه پرسش از عامل جامعه شناختی انضمامی و عینی مثل تکنولوژی، دقیقا هسته بحثی است که جامعه شناسی تشیع و این پروژه به دنبال آن است اما در مورد محتوای سوال شما؛ یک گزاره جامعه شناسی تحت عنوان «ارتباط بین فرم و محتوا» وجود دارد که معمولا اهالی علوم اجتماعی آن را به «زیمل» منتسب می کنند. نقطه اول پس از تغییر فرم زندگی تکنولوژیک و  ورود ابزارهای تکنولوژیک این است که قطعا تغییرات محتوایی نیز در سبک زندگی کاربر آن تکنولوژی رخ می دهد؛ طلاب هم از این قاعده مستثنی نیستند. من فکر می کنم که چند تغییر عمده...

*طلاب امروز، بیشتر طلبه هستند یا کاربرهای وسایل تکنولوژیک؟

سلیمانیه: به نظر می رسد در جایی در میان این دو قرار دارند و این نکته جالبی است. این را براساس یافته‌های این پژوهش و حدس هایی که در نتیجه این پژوهش به عنوان یک پژوهش کیفی برمی آید، مطرح می کنم که احتمالا در برخورد با طلاب به ویژه طلاب شیعه در قم با این سورپرایز مواجه می شویم که طلاب نسبت به پدیده تکنولوژی بسیار باز هستند و حتی به نظر می رسد در استقبال از تکنولوژی و استفاده از جنبه هایی از آن نسبت به دانشگاه‌ها نیز جلوتر هستند. به طور مثال درس خارج تقریبا تمامی اساتید از سنتی‌ترین تا مدرن‌ترین آنها در همان لحظه تایپ می شود و به فاصله کم تر از چند ساعت روی وب سایت آنها قرار می گیرد، استفتائات آنها در همان لحظه پاسخ داده می شود و پدیده هایی از این دست. این موارد، پدیده هایی بسیار جدی هستند. در پاسخ قبلی سوال شما؛ در اثر برخورد با تکنولوژی، چند اتفاق در سبک زندگی طلاب می افتد. یکی از این اتفاقات ایجاد نوعی فضای ضرورت پاسخگویی جدید است، به این معنا که طلاب در این فضای دموکراتیک و افقی تر که از ویژگی‌های فضای تکنولوژیکی است، با  پرسش‌های جدیدی مواجه می شوند که دیگر نمی توانند از آنها رویگردان باشند. خود این در موقعیت پرسشگری جدید قرار گرفتن با کمیت و کیفیت‌های متفاوت، قطعا سبک زندگی آنها را متفاوت می کند. دومین تغییری که اتفاق می افتد، این است که خود طلاب از این فضا تاثیر می گیرند و تنها در موضع پاسخگویی نیستند بلکه در موضع تاثیرپذیری از فضای تکنولوژیک هم هستند. چنانکه مشاهده می شود برخی از اساتید حوزه نسبت به تاثیرات منفی استفاده از فضای اینترنت و شاید افراط در استفاده از این فضا به طلاب هشدار می دهند.

*در کتاب ما به موضوعات مختلفی اشاره شده است، یکی از موضوعات بسیار جالب، برخورد طلاب با علوم دانشگاهی و اساسا با دانشگاه بود. این مساله پیش از انقلاب هم سابقه داشته است و برخی از طلاب علاوه بر حوزه در رشته دانشگاهی هم درس خوانده اند. بر این اساس آیا مواجهه طلاب با علوم جدید و نظام آموزشی جدید را پدیده‌ای نو و جهان شناختی می دانید؟

سلیمانیه: قطعا همینطور است. اگر سه ایده در این پژوهش، زمین سفتی برای ایستادن داشت، یکی از آنها همین مورد است. باید به تفاوت محتوایی بین دو حضور روحانیت و طلاب در فضای دانشگاهی توجه کرد. تفاوت در حضور طلاب در فضای دانشگاهی بین دوران پیش از انقلاب و دوران پس از انقلاب بسیار ملموس و محسوس است، به این معنا که متاسفانه برخلاف تصور عمومی، فضای حوزوی ما به شدت به سمت دانشگاهی شدن پیش می رود. در گذشته شهید مطهری، آیت الله مفتح، سید جعفرشهیدی، آقای حایری و کسانی مثل آنها که دارای تحصیلات حوزوی بودند و وارد فضای دانشگاهی نیز می شدند، با حفظ پتانسیل‌های سنت وارد میدان آکادمیک می شدند و از این جهت آورده‌ای برای فضای دانشگاهی داشتند. متاسفانه در فضای فعلی، شدت از خود بیگانگی برخی حوزوی‌ها برای نزدیک شدن به فضای دانشگاهی آسیبی بسیار جدی به شمار می رود. به این معنا که فضای حوزوی هم به صورت نهادی‌با طرح هایی مثل طرح تحول حوزه- و نیز به لحاظ فردی به سمت دانشگاهی شدن پیش می رود و هویت و اصالت خود را از دست می دهد. من می خواهم طرح یاد شده که حوزه آن را طرح تحول حوزه خطاب می کند و دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی هم به دنبال آن هستند را پروژه بروکراتیزاسیون حوزه بنامم که مقاله‌ای هم در این زمینه با خانم دکتر شریعتی کار کرده ایم. از نظر فردی نیز در این پژوهش مشاهده شد که تقریبا بدون استثنا تمامی طلاب سنتی و نوگرا علاقه دارند که در دانشگاه ادامه تحصیل دهند و آنجا مشغول کار باشند. این خطری بسیار جدی است که قبل از همه، خود سنتی‌های ما و اساتید سنتی حوزه نسبت به آن واکنش نشان داده بودند؛ امروز نوبت آن است که جامعه شناسی هم به کمک آنها آید و این خطر را که سنت ما را تهدید می کند به آنها یادآوری کند.

*براساس یافته‌های شما ما در آینده شاهد دگرگونی در نظام آموزشی و حتی موارد درسی طلاب خواهیم بود؟

سلیمانیه: قضیه از آینده، فراتر است یعنی در حقیقت در اواسط این پروژه هستیم. متاسفانه در فضای حوزوی امروز، چه به لحاظ متون و چه به لحاظ منش تحصیلی، پایبندی به سنت هایی که در زمانی می توانست راه نجات برای دانشگاه نیز باشد، کم تر مشاهده می شود. این مساله در تمامی ابعاد مشاهده می شود از جمله وجود پدیده هایی مثل تقلب تحصیلی که در حوزه بی‌سابقه بوده است. کنترل درونی‌ای که طلاب در امر تحصیل داشتند، زهد طلاب که در امر  تحصیل آنها را یاری می کرد، عدم مدرک گرایی که در حوزه وجود داشت، در حالی که دانشگاه با مدرک گرایی به عنوان یک آفت رو به رو بود. متاسفانه حوزه در این موارد و موارد متعدد دیگر به بیماری دانشگاهی شدن مبتلا شده و هر چه سریع تر در حال حرکت به این سمت است و واقعا باید از این جهت اعلام خطر کرد.

*گفته شده «تو که عیبش گفتی/ هنرش نیز بگو!» این دانشگاهی شدن چه تاثیرات مثبتی بر زندگی و فضای آموزشی طلاب داشته است؟

سلیمانیه: بله! باید نیمه پر لیوان را هم دید. یکی از این آثار مثبت می تواند فراهم کردن زمینه برای ارتباط موثرتر با جامعه از طرف مکانیسم‌های مدرن و همینطور بروکراتیک باشد. امروز در کمیت طلاب ورودی به حوزه علمیه، داده‌های وارد شده به حوزه و سوالاتی که وارد فضای گفتمانی جدید حوزه می شود، افزایش وجود دارد. این رویکرد جدید ممکن است نقاط قوتی هم داشته باشد اما این موارد اصلا قابل مقایسه با نقاط ضعف و پیامدهای منفی آن برای آینده حوزه و برای کل جامعه نیست و واقعا یک خطر است.

*امروز چقدر می توان زندگی طلاب را یک زندگی مدرن امروزی دید؟

سلیمانیه: همین توصیف جامعه شناختی می تواند به ما به عنوان یک حدس این را بگوید که نمی توان از یک کلیت صحبت کرد اما به هرحال محرک تکنولوژی وارد فضای سبک زندگی طلاب شده و در تمامی طیف‌های مختلف به صورت سلبی و ایجابی، واکنش هایی نسبت به آن مشاهده می شود. با توجه به ابزارهای استفاده شده حتی در سبک زندگی خصوصی طلاب برای تسهیلات زندگی و همینطور ابزارهای ارتباطی، شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها و ... می توان گفت که طلاب حوزه و به صورت خاص حوزه شیعی در قم به سمت استفاده روزافزون و در ابعاد مختلف از ابزارهای تکنولوژی حرکت می کنند. یکی از اتفاقات مثبتی که می توان گفت بعد از انقلاب در نهاد حوزه رخ داد، همین  اقبال به سمت ابزارهای تکنولوژیک است که در فضای حوزوی روز به روز و به صورت تصاعدی افزایش پیدا خواهد کرد. دلیل تاکید بر حوزه قم این است که ما در اینجا تنها می توانیم در مورد قم و نه فضای نجف یا لبنان صحبت کنیم، آن هم به صورت حدس و گمان.

*آیا امکان بازگشت به سنت و آن شکل سابق زندگی وجود دارد یا خیر! غیر قابل بازگشت است؟

سلیمانیه: نظر من به عنوان یک دانشجوی جامعه شناسی این است که پاسخ قطعی برای این سوال وجود ندارد اما حدس من این است که حداقل در قم و در حوزه شیعی و در مورد تکنولوژی به مثابه یک متغیر جامعه شناختی، در نقطه بازگشت ناپذیر به سر می بریم و احتمالا دیگر شاهد این دوره نخواهیم بود که حوزه نسبت به تکنولوژی گارد کاملا بسته‌ای مثل یک قرن قبل داشته باشد.

*یکی از نشانه‌های تمایز و وفاداری حوزه نسبت به دانشگاه، نوع پوشش طلاب است، آیا این تغییر وتحول به پوشش آنها هم می رسد؟

سلیمانیه:بله! و باید گفت که...

*یعنی در حال حاضر، طلاب بیشتر گرایش دارند که خود را «مکلا» نشان دهند تا «معمم»؟

سلیمانیه: پرسش اول شما که در مورد میزان تمایزیافتگی سبک زندگی طلاب و جامعه بود، شاید بتوان در اینجا به عنوان یکی از مصادیق به سوال اخیرتان ربط داد و این که ما در حوزه با بحران لباس رو به رو هستیم. این هم مفهومی نیست که من به آن رسیده باشم بلکه...

* بحران لباس به چه معناست؟

سلیمانیه: خود حوزویان نیز در گزارش هایی که وجود دارد به این موضوع توجه کرده اند؛ به عنوان مثال حضرت آیت الله مکارم شیرازی در دیداری که چند سال قبل با طلاب داشتند، اشاره کرده بودند که میزان طلابی که به پوشیدن لباس حوزوی اقبال ندارند و ترجیح می دهند بدون لباس حوزوی طلبه باشند، به شدت افزایش پیدا کرده است. ایشان حتی در آنجا خواسته بودند راهکارهایی اتخاذ شود برای اینکه طلاب با شیوه‌های تشویقی به پوشیدن لباس ترغیب شوند. این مساله نیز از مواردی است که واقعا باید در مورد چرایی آن تحقیقاتی بسیار جدی صورت بگیرد. خود آن مصداق تغییرات بسیار عمیقی است که در اعماق سبک زندگی طلاب و نهاد حوزه در حال رخ دادن است.

به نقل از شفقنا

تماس با ما

این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

www.socio-shia.com