ذاخاری هیرن در دانشگاه ماری ستست استاد مطالعات خاورمیانه است. وی در زمینه شیعهگری، عراق، ایران، جنبشهای اسلامی، بهائیها و تاریخ جهانی کار میکند. کتاب تازه وی با عنوان ظهور شیعهگری مدرن در سال ۲۰۱۵ و در ۲۴۰ صفحه منتشر شده است. معمولا محققان ریشههای جهان اسلامی جدید را در استعمارگری اروپایی یا واکنشهای اسلامی به مدرنیته اروپایی میجویند. اما هیرن در این کتاب در عوض بر خیزش جنبشهای اسلامی بومی خاورمیانه تمرکز کرده است، که به زعم وی مستقیما در پاسخ به فروپاشی و مرکززدودگی از «امپراتورهای باروتی اسلامی» شکل گرفتهاند. به بیان دیگر، جنبشهای جدید شیعی، سنی و صوفی پس از آن شکل گرفتند که امپراتوریهای صفویه، عثمانی و مغول از هم فروپاشیدند.
پروفسور هیرن مشخصا ظهور شیعهگری اصولی مدرن را در قرن هجدهم و نوزدهم مورد توجه قرار میدهد. بدین قرار این کتاب ریشههای تاریخی و ایدئولوژیکی قویترین جنبشها را در تاریخ مدرن تشیع بیرون میکشد. تاثیر طولانی مدت خیزش اصولی باعث شد که روحانیت شیعه قدرت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بینظیری در ایران و جنوب عراق به دست آورند. در اوایل قرن نوزدهم، اصولیون جنبشی مردمی و محبوب، به شدت مستقل بودند، که در قلب مدیریت تحولات سیاسی اجتماعی ایران و عراق قرار گرفتند. نویسنده مشخصا به تحلیل تاریخی و فکری ریشههای مکتب اصولی و آنچه وی نام آن را نئواصولی گذاشته پرداخته است. به زعم نویسنده مکتب اصولی در قرن هجدهم با کمک آیتالله وحید بهبهانی خیزشی نو یافت و مکتب عقلی وی به خوبی بر اخباریون که در اواخر دوره صفوی بر حوزه توفق یافته بودند، برتری گرفت. نویسنده توضیح میدهد که نظریه ولایت فقیه آیتالله خمینی میوهی تلاشهای مکتب اصولی آیتالله بهبهانی است.
هیرن میکوشد اصولیگری را همچون وهابیگری و صوفیگری جدید ایدئولوژیای مدرن ببیند که در خطی مشابه خط روشنفکری، خیزش بزرگ، کمونیسم و دیگر جنبشهای ایدئولوژیک مدرن قرار میگیرند. به جای نگاه کردن به مدرنیته از زاویهای اروپامدارانه، او از مدرنیتههایی سخن میگوید که در مناطق مختلف جهان در قالب جنبشهای متکثر شکل گرفتند. با این حال مدرنیته به شکلی آزاد مفهومپردازی شده و هر نوع جنبشی که در دوره زمانی مدرن شکل نگرفته مدرن تلقی شده بدون آنکه دغدغه کارکرد خاص یا توسعهی جامعه را درسر داشته باشد.
هیرن میکوشد تلاشهای آیتالله بهبهانی را در متن اجتماعی ایران قرن هجدهم بنشاند: بیاثریِ سیاسی، شکست نظامی و مشکلات اقتصادی. همچنین ریشههای خانوادگی وی و حضورش در عراق را توضیح داده و برای فهم بهتر مساله به مروری کوتاه بر تاریخ قرن هجدهم ایران و عراق میپردازد که در دو فصل ارائه شده است. در نهایت نویسنده برای فهم بهتر وی را در متن زمینه اسلامی قرار داده و با دو همتای سنیاش، محمدبن عبدالوهاب مبدع مکتب وهابی در عرستان و محمدابن ادریس مبدع مکتب صوفیگری جدید در مراکش مقایسه میکند که این مقایسه در یک فصل ارائه شده است.
معرفی کتاب با ترجمه آزاد از منابع زیر انجام شده است:
این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید