پدیدهی عرفی شدن در شرایط اجتماعی و تاریخی متفاوتی بروز پیدا میکند. اولین نشانهی این پدیده، چنان که تاریخ گواهی میدهد، با وقوع انقلاب مشروطه و آغاز مدرنیته در ایران پدیدار شد. این دوران به "عصر بیداری ایرانیان" شهرت یافته است. تغییراتی که در حوزهی فرهنگ و سنتهای غالب در جامعه رخ داد، سبب شد تا گروهی از جامعه با عرفی شدن همراه شوند و عدهای نیز در مقابل این جریان ایستادگی کنند. در میان این گروه ها، بخش درخور توجهی از روحانیان با این جریان به مخالفت برخاستند. حال این سوال مطرح است که آیا با تمام مخالفتها و مقاومت هایی که تا به امروز ادامه یافته است، روحانیان عرفی شدن را در زندگی روزمرهی خود تجربه میکنند؟
پژوهش حاضر به دنبال یافتن نشانههای عرفی شدن درون جریان زندگی روزمرهی روحانیان در سال ۹۲است. برای دست یابی به نحوهی تفکر و کیفیت ذهنی روحانیان دربارهی پدیده عرفی شدن و پی بردن به چگونگی تاثیر این پدیده از طریق نشانههای بروز یافتهی آن در زندگی فردی و اجتماعی این افراد، روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است. دادههای مورد نیاز جهت کشف معانی ذهنی و دست یابی مستقیم به تجربهی این افراد، از طریق مصاحبههای نیمه ساخت یافته و مشاهدهی میدانی جمع آوری شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش ۱۷ نفر از روحانیان (سنتی – نوگرا – وابسته به دولت و حوزه – مستقل) بودهاند که از طریق معرفی افراد مطلع و براساس روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، انتخاب شده اند. پس از ضبط وتبدیل نوشتاری مصاحبه ها، متون مفهومسازی و مقولهبندی شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش شامل ۲۶ تم اصلی و ۴۹ تم فرعی است که در ۱۱ خوشه طبقهبندی شده اند.
شایان ذکر است، پژوهش حاضر ضمن ارائهی نشانههای عرفی شدن از نگاه روحانیان، ابعاد دیگری چون عوامل، موانع و پیامدهای این پدیده را نیز مورد بررسی قرار داده است. عوامل درشش خوشه، موانع در شش خوشه و پیامدها در چهار خوشه طبقهبندی شده اند. با شناخت عناصر موثر در ایجاد نشانههای عرفی شدن، چرایی بروز این پدیده در زندگی روزمرهی روحانیان مشخص میشود. نتایج بدست آمده در بخش موانع، به مسائل و محدودیت هایی که در مسیر بروز عرفی شدن در جریان زندگی روزمرهی آنها به وجود میآورد اشاره میکند. این که چرا برخی از روحانیان بر خلاف روحانیان دیگر کمتر به سمت عرفی شدن گرایش پیدا کرده اند. در نهایت، پیامدها نشان دهندهی تغییراتی است که این پدیده در روند زندگی روزمرهی روحانیان ایجاد میکند.
با توجه به نتایج مطالعهی حاضر و مطالعات پیشین میتوان بیان داشت که بروز مهمترین نشانه ها، عوامل، موانع و پیامدهای فرایند عرفی شدن روحانیان، در ارتباط با جامعه است. تمایل به همزیستی با جامعه، به روحانی میآموزد تا از یکسو نگری بپرهیزد و پذیرای تنوع گرایشها در جامعه باشد. تعامل با دیگران، در نگرش روحانی تغییر ایجاد میکند؛ در این صورت است که امکان پذیرش ارزشهای عرفی از سوی او بیشتر میشود. هماهنگی بیشتر با سبک زندگی امروزی، هویت اجتماعی و به واسطهی آن هویت دینی فرد را دستخوش تغییر و تحول میکند. این هویت یابی و منزلت خواهی او را به سمت اولویتبندی نیازها و خواستههای خود و خانواده در قالب اهمیت به اشتغال، رفاه و نفع شخصی و در نهایت به سمت زندگی این دنیایی میکشاند.
از طرفی، مواجه شدن با دنیای مدرن و استفاده از ابزار ارتباطی و کسب آگاهی از فرهنگهای جهانی، گرایش روحانی را به سمت تغییر فرهنگ و تلطیف فضای حاکم بر جامعه نسبت به خود، افزایش میدهد؛ که همین امر باعث تغییر باورها و بازاندیشی در سنتها براساس نیازهای زمان حال و آینده در حوزههای مختلف زندگی روحانیان میشود. علاوه براین، فاصله گرفتن از شبکههای سنتی، باعث میشود تا ساختارها و پیوندهای درون گروهی روحانیت با چالش مواجه شود. گسستهای به وجود آمده نیاز روحانی را به ساختارهای سنتی روحانیت کاهش داده و او را بر آن میدارد تا بر اساس آنچه خود میاندیشد و آگاهی که کسب میکند و همچنین با حفظ استقلال فردی، زندگی را در عرصههای مختلف پیش ببرد. چنین تحولاتی به تجربه گرایی، مادی اندیشی، رشد عقلانیت، تغیر نگرش نسبت به سنتها و باورها، توجه به ارتقای آگاهی و تعدیل نگرشهای دینی منجر میشود.
اگرچه در این فرایند برخی از روحانیان در مقابل هرگونه تغییر، مقاومت میکنند اما، تحولاتی که در بدنهی فکری جامعه ایجاد شده، جامعهی روحانیان را نیز دستخوش درگونی کرده است. این تغییرات هنوز آشکارا بروز و ظهور پیدا نکرده، لیکن آهنگ آن در لایههای زیرین جامعهی روحانیان به وضوح به گوش میرسد.
کلید واژگان: عرفی شدن، روحانیان، نشانه ها، زندگی روزمره، پدیدارشناسی
این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید