کنار زدن پرده از رخ یک رویداد دینی که هر ساله بر شهرت جهانی آن افزوده میشود این بار دستمایه تحقیق و کنکاش جامعهشناسان ایرانی شده است. رویدادی که هر ساله بالغ بر 20 میلیون نفر را به مسیری فرا میخواند تا تاریخی دور از آنچه بر بشریت گذشته را برای چندمین بار روایتگری کند. تاریخ قطعا از این رویداد دینی خواهد گفت، همان طور که ما هنوز از خون حسین (ع) میگوییم. اما جامعهشناسان چه خوانشی از این رویداد دینی دارند؟ حضور میلیونها نفر مسلمان شیعه از سراسر دنیا با فرهنگهای مختلف در یک پیادهروی به مقصد حرم امام حسین (ع) و طی کردن 85 کیلومتر راه با پای پیاده چه انگیزهای را میطلبد؟
پیر بوردیو، جامعهشناس سرشناس فرانسوی میگوید: «جامعهشناسی به دنبال آشکار کردن نهانها است» کنار زدن پرده از رخ یک رویداد دینی که هر ساله بر شهرت جهانی آن افزوده میشود این بار دستمایه تحقیق و کنکاش جامعهشناسان ایرانی شده است. رویدادی که هر ساله بالغ بر 20 میلیون نفر را به مسیری فرا میخواند تا تاریخی دور از آنچه بر بشریت گذشته را برای چندمین بار روایتگری کند. تاریخ قطعا از این رویداد دینی خواهد گفت، همان طور که ما هنوز از خون حسین (ع) میگوییم. اما جامعهشناسان چه خوانشی از این رویداد دینی دارند؟ حضور میلیونها نفر مسلمان شیعه از سراسر دنیا با فرهنگهای مختلف در یک پیادهروی به مقصد حرم امام حسین (ع) و طی کردن 85 کیلومتر راه با پای پیاده چه انگیزهای را میطلبد؟ چه چیزی انسانها را وا میدارد تا هر آنچه که دارد را در طبق اخلاص بگذارد و از زائران حسینی روزها پذیرایی کند، بیآنکه چیزی طلب کند؟ آیا پیادهروی اربعین مناسکی دولت ساخته است؟ اینها سوالاتی است که پاسخ آنها تنها به مدد جامعهشناسی و ذهن جستوجوگرش ممکن میشود. حسن محدثی، جامعهشناس دین و محمدرضا پویافر، جامعهشناس و 12 نفر دیگر گروهی از جامعهشناسان هستند که برای اولین بار دو پیادهروی اربعین و مشهد مقدس را از دیدی جامعهشناسانه بررسی کردهاند و گزارشی اولیه از تحقیقات میدانی گروهی خود را ارائه کردهاند.
این اولین بار نیست که یک منسک دینی با نگاهی جامعهشناسانه بررسی میشود. حسن محدثی پیش از اینکه روایتگر لایههای پنهان پیادهروی اربعین حسینی باشد، بررسی جامعهشناسانه مناسک حج را در کارنامه خود دارد. حالا اما برای دومین بار همراه با گروهی دیگر از جامعهشناسان به سراغ رویدادی دینی رفته که در سالهای اخیر توجه همگان را به خود جلب کرده است. رویدادی سیاحتی زیارتی که براساس آمارهای مسئولان هر ساله با حضور نزدیک به 20 میلیون مسلمان شیعه از سراسر دنیا و با حضور نزدیک به 3 هزار ایرانی برگزار میشود و حمایتهای دولتهای ایران و عراق را به همراه دارد، حمایتهایی که هر ساله بر امکانات و تسهیلات این پیادهروی میافزاید و آن را بینالمللیتر میکند.
مهمترین ویژگی پیادهروی اربعین، دیرینگی
حسن محدثی که خود را زائر- پژوهشگر در این میدان میداند، در نشستی که روز یکشنبه در پژوهشکده مطالعات اجتماعی برگزار شد، از نتایج اولیه مشاهدات میدانی و مصاحبه با 30 نفر از زائران و موکبداران ایرانی در پیادهروی 4 روزه خود گفت.
او درباره ویژگیهای پیادهروی اربعین میگوید: یکی از ویژگیهایی که پیادهروی اربعین را با مراسمهای مذهبی مانند دستههای خیابانی در ایران متمایز میکند، دیرینگی است. پیادهروی اربعین سنتی عربی بوده که قبلا وجود داشته است. سنتی که ریشههای اسطورهای و تاریخی دارد ولی قبل از صدام حسین و در زمان صدام نیز به صورت پنهانی برگزار میشده است. برخی میگویند صدام حسین عدهای از زائرانی که در این مراسم شرکت کرده بودند را کشته و در جایی دفن کرده است، بعد از سقوط صدام اجساد این زائران با اجازه آیت الله سیستانی بیرون آورده شده و دوباره دفن شدهاند. بنابراین نکته اصلی اینجا است که اصل این پیادهروی را هیچ حکومتی به وجود نیاورده است. فرهنگ عاشورایی عراقیها که در پذیرایی از زائران نمایان میشود ویژگی دیگر این رویداد دینی است. این استاد دانشگاه با اشاره به این موضوع میگوید: آنچه که برای من جالب بود فرهنگ عاشورایی عراقی بود. خدماتی که عراقیها به زائران به اشکال مختلف ارائه میدهند بخش مهمی از فرهنگ عاشورایی عراقی را شکل میدهد. آنها اعتقاد داشتند که خدمت به زائر از خود زیارت مهمتر است. اعتقادی که سبب میشود تمام همت یک خانواده عشیرهای در خدمت به زائران صرف شود. بنابراین یکی از عناصر فرهنگ عاشورایی خدمت به زائران است. اما اینکه ریشه این عنصر فرهنگی به کجا باز میگردد نیاز به بررسی دقیق تری دارد. با این حال شاید این باور که امام حسین (ع) به زندگی برکت میدهد آنها را قانع میکند تا تمام درآمدهایشان را برای خدمت به مردم هزینه کنند. اما پرسشی که دائما به ذهن خطور می کرد این بود که چگونه این دو ملت که حالا این گونه مهربانانه و دوستانه کنار هم هستند، با هم جنگیده اند و چرا؟ این پرسش هرگز گریبان ذهن مرا رها نمی کرد؛ همچون این پرسش دیگر که آیا اگر این جماعت در زمان حسین بودند به یاری او می شتافتند یا او را تنها و بی یاور رها می کردند؟
شکاف میان عزاداران حسینی در ایران و پشت مرزهای عراق
میان عزای حسینی در ایران و آنچه در پشت مرزهای عراق رخ میدهد شکافی عمیق وجود دارد. محدثی به این موضوع اشاره میکند و میگوید: فرق جدی بین عزاداری عراقیها و ایرانیان است. در مسیر حرکت عزاراداریهایی دیدم که بسیار شگفت بود. به شدت احساسات عراقیها درگیر نوحهها و روایات میشد و هر کسی که تحت تاثیر بخشی از این نوحه قرار میگرفت فریاد تکرار را سر میداد و به مداح گفته میشد که دوباره قسمت مورد نظر از نوحه و روایت تکرار شود. گویا مصیبتی که بر سر امام حسین (ع) و خانوادهاش آمده در همین لحظه و در جلوی چشمان این زائران عراقی رخ داده است. این نشان میدهد که تشیع عراقی تفاوتهایی با فرهنگ عاشورایی ایرانی دارد.
چرا اربعین در عراق به یک کارناوال تبدیل نمیشود؟
نمادگرایی یا سمبلیسم عاشورایی ویژگی دیگر این رویداد مذهبی است. این استاد دانشگاه در این باره میگوید: نمادهایی که به کمک هنرهای تجسمی در سراسر این پیادهروی وجود داشت، روایتگر داستان زندگی امام سوم شیعیان بود. کل مسیر آکنده از نمادها و رنگها بود. پرچمهایی به رنگهای قرمز (خون)، سبز (سیادت ائمه) و سیاه (عزا)، سه رنگ تداعی کننده داستان عاشورا بود که توسط کاروانها برافراشته شده بود. مجموعه این نمادها در مسیر از پیش طراحی شده دائما زائران را درگیر داستان حسین، خانواده و سرنوشت آنها میکند. بنابراین زائر نمیتواند خنثی حرکت کند و از داستان فاصله بگیرد و این پیادهروی را به یک سفر تفریحی و سیاحتی و کارناوال تبدیل کند. درگیری هنر با نمادهای دینی بخش دیگری از فرهنگ عاشورا است.
بیم چربیدن وجه تجاری به وجه مقدس اربعین میرود
پیادهروی اربعین به سمت هر چه بینالمللیتر شدن پیش میرود. اتفاقی که شاید تهدیدی برای این رویداد دینی باشد. محدثی آینده اربعین بینالمللی را اینگونه پیشبینی میکند و میگوید: اینکه آینده این پیاده روی چه می شود و در سالهای آینده ایرانیان چه تاثیری در این مراسم میگذارند مشخص نیست. با این حال یکی از احتمالاتی که میرود این است که فرهنگ ایرانی بر روی عراقیها تاثیر منفی بگذارد و آرام آرام فرهنگ عاشورایی عراقی روزمره شود و تبرک و قداستی که این مراسم برای عراقیها دارد از بین رود. تصور این است که بینالمللی شدن اربعین و بهخصوص وجود ایرانیان با فرهنگ متفاوت فرهنگ عاشورایی عراقی را فرسایش میدهد و این مناسک را به یک امر روزمره تبدیل میکند. این فرهنگ عاشورای عراقی پس زمینه مهمی است برای آنکه اربعین رواج پیدا کند اما مجموعهای از باورهای اسطورهای در طی قرون به زائر ایرانی داده شده که وقتی مجالی برای زیارت به او داده شود از آن استقبال میکند به خصوص حالا که شرایط بهگونهای است که زیارت با قیمت ارزانی تامین میشود، پتانسیل برای رواج آن بیشتر میشود. به گفته این جامعهشناس، بخشی از آینده اربعین به تحولات سیاسی در عراق و ایران و بخش دیگر به تجاری شدن اربعین بستگی دارد. از آنجایی که پتانسیل تجاری شدن اربعین وجود دارد این احتمال میرود که 15 سال دیگر وجه تجاری اربعین به وجه مقدس مذهبی بچربد. هماکنون که خدمات به صورت رایگان در اربعین ارائه میشود، گروهی نیز هستند که کالا و خدمات را به زائران میفروشند. گرچه تعداد آنها زیاد نیست ولی این احتمال وجود دارد که این موضوع غلبه پیدا کند و جنبه تجاری و توریستی مسلط شود و وجه دینی کمرنگ شود.
انگیزه یک سفر سخت
به طور قطع پا گذاشتن در مسیر کربلا انگیزهای ناب میخواهد، انگیزهای که بتواند تو را به آخرین عمود برساند و چشمانت را به حرم حسین بدوزد. حضور خیل عظیم زائران در این منسک دینی این سوال را در ذهن به وجود میآورد که چه انگیزهای آنها را به این سفر سخت کشانده است؟ باور، ایمان یا لذت یک سیاحت؟ محدثی در این باره میگوید: اکثر کسانی که در این پیادهروی شرکت کردند از توده مردم بودند که با اعتقاد عمیق قلبی قدم در این مسیر میگذاشتند. ممکن بود که اعمال دینی در طول زندگی آنها با نواقصی همراه باشد ولی اعتقاد داشتند که این زیارت مهم است و به ندرت میتوانستید افرادی را پیدا کنید که برای سیاحت آمده باشید. بنابراین پتانسیل زیارت امام حسین (ع) برای توده شیعه ایرانی و عراقی وجود دارد و دولتها فقط برای آن بسترسازی کردهاند. به همین خاطر نمیتوان گفت که پیادهروی اربعین مناسکی دولت ساخته است. این خطایی است که برخی از دوستان به این خاطر که میدان را ندیدهاند مرتکب شدهاند.
جا ماندگان از کربلا به کجا میروند؟
محمدرضا پویافر، جامعهشناسی که با همکاری 12 نفر دیگر از اعضای تیم خود بررسیهای میدانی را با موضوع «الگوی فعالیتها و تجربه خیر دینی در پیاده روی اربعین» با انجام حدود 120 مصاحبه با موکبداران ایرانی، عراقی و زائران ایرانی و جمعآوری بیش از 3 هزار عکس در واحد تحلیل، محدوده مکانی80 کیلومتری نجف تا کربلا و در ظرف زمانی 12 تا 18 آبان به اتمام رسانده درباره نتایج اولیه این مشاهدات میگوید: پیادهروی اربعین با تجربه امر دینی به معنی معمول تفاوتهایی دارد، هرچند ذیل تجربه دینی به معنی عام است ولی اختصاصهایی دارد. عموما تجربه دینی یا در مناسک دینی به صورت فردی یا جمعی اتفاق میافتد یا در زیارت بقاع متبرکه که فردی به قصد زیارت محلی متبرک میرود اما پیادهروی برای زیارت، نوعی تجربه دینی در حرکت است. به نوعی هر قدمی که هر فردی بر میدارد درگیر این تجربه است.
او ادامه میدهد: نکته دیگر آن است که از آنجایی که دو گانه سیاح-زائر در پیادهروی اربعین وجود دارد، این پیادهروی ترکیب پیچیدهای از گردشگری و زیارت در تجربه دینی را به نمایش میگذارد، ترکیبی که شاید این تصور را به وجود میآورد که هر زیارتی که سبب خروج فرد از شهر میشود، معنی سیاحت هم میدهد. از سوی دیگر پیادهروی در یک فضای طبیعی همراه با کنش و گفتوگو با همنوعان تجربه گردشگری را عمیقتر میکند، همین موضوع شاید سبب شده باشد که بسیاری از ما تصور کنیم که انگیزش اصلی از پیادهروی گشت و گذار است. این جامعهشناس درباره مشارکت زائران در امر خیر در پیادهروی اربعین میگوید: مشارکت در امر خیر با نیت دینی علاوهبر اینکه یک کنش ساده است، میتواند معنی جدیدی داشته باشد که شکل متمایزی از تجربه دینی را تعریف کند. در ادبیات تجربه دینی این شکل از کار به عنوان تجربه دینی نام برده نشده است. شاید به این دلیل که در تجربه غربی مسیحی نمودی نداشته است. ولی در مطالعات شیعی به بسیاری از این نمونهها برمیخوریم که فرد معنایی را داد و دهش در بستر دینی ادراک میکند. مثلا فرد در ایام محرم نذری میدهد و احساس خوشایندی، لذت، کسب فیض یا ثواب را در او به وجود میآورد. این معنی او را عمیقاَ در اداراکی فرو میبرد که میتوان آن را یک تجربه دینی به معنی متفاوت دانست. ما در پیادهروی اربعین به دنبال آن بودیم که ببینیم چه نوع فعالیت غیر دینی در بستر ایرانی و عراقی به وجود آمده و این تجربه چگونه ادراک میشود؟ او یکی دیگر از ویژگیهای پیادهروی اربعین را در هم تنیدگی مفهوم زائر موکب میداند و میگوید: یکی از پیچیدگیهای بستر واقع این است که نمیتوان بین موکبدار و زائر دیوار کشید و آنها را از هم تفکیک کرد. طیفی از افراد در پیادهروی اربعین حضور دارند که یک سر آن را زائران و سر دیگر آن را موکبداران تشکیل میدهند و در میانه این طیف زائرانی هستند که در عین اینکه زائرند خدماتی نیز ارائه میدهند.
مرز میان اصالت و بیاصالتی
یکی از سوالاتی که تیم پژوهشگران پیش از سفر به کربلا به دنبال پاسخ آن بودند این است که آیا پیادهروی اربعین اصیل است یا خیر؟ معیارهای تشخیص اصیل بودن چیست؟ پویافر به این سوال پاسخ میدهد و میگوید: ممکن است این تعبیر وجود داشته باشد که هر کسی که به هر نیتی پا در یک فرآیند مقدسی میگذارد اصالت داشته باشد اما به نظر میرسد که این یک مفهوم مقدماتی است برای مرزکشی میان آنچه که از سالها پیش در حافظه دینی ما وجود داشته و همچنان تداوم دارد، در مقابل پیادهرویهایی که در حال تکثیر است. مثل پیادهروی که به نیت قرب امام زمان (ع) و به پاسداشت پیروزی بر داعش در یکی از شهرستانها از مسیر تعیین شده به سمت امامزادهای کمتر شناخته شده. بنابراین پیادهروی اربعین قدمت دیرینهای دارد که رفتن شعیان به سمت حرم معصوم اهمیت آن را دوچندان کرده است.
این استاد دانشگاه از دیگر ویژگیهای پیادهروی اربعین را تجربه دینی در مسیر و نه در مقصد میداند و میگوید: برخی از زائرانی که به این پیادهروی میروند پس از رسیدن به حرم امام حسین (ع) سلام میدهند و کمتر از چند ساعت در آنجا میمانند و باز میگردند. بنابراین هدف تک تک قدمهاست و نه رسیدن به حرم. در ثانی بسیاری از زائران به دلیل حجم بالای افراد نمیتوانند به حرم بروند. ویژگی دیگر جمعیت زیاد افراد در این پیادهروی زیارتی است. میدانید که در جهان پیادهرویهای زیارتی مانند کامینو د سانتیاگو، کومب ملا هند، فاطیما و ... است که پرجمعیتترین آنها پیادهروی کمب ملا است که به 12 میلیون نفر میرسد اما باز هم به پای پیادهروی اربعین نمیرسد. ازدحامی که اثراتی به همراه دارد. از جمله اثرات اولیه این است که زائران به لحاظ ارتباطی (الکترونیکی) دچار اختلال هستند.
او ادامه میدهد: از ویژگیهای حائز اهمیت دیگر پیادهروی اربعین چند فرهنگی بودن است. در پیادهروی کمب ملای هند به عنوان بزرگترین پیادهروی بعد از اربعین با چنین ویژگی مواجه نیستیم. یعنی این پیادهروی پذیرای افراد از سایر فرهنگها نیست در حالی که در پیادهروی اربعین شاهد حضور افراد از کشورهای متنوعی هستید که به واسطه پرچمهایشان قابل شناسایی بودند. از ویژگیهای پیادهروی اربعین دریافت خدمات رایگان و کاهش هزینههای مربوط به ایاب و ذهاب در سفر است. با فردی برخورد کردیم که همراه 12-10 نفر دیگر تنها با 10 هزار تومان به کربلا رسیده بود. ادغام با همسفران در یک اجتماع دینی از ویژگیهای دیگر این پیادهروی است، ادغام با همسفرانی که پا به پای او قدم بر میدارند و احساس یگانهای را در او به وجود میآورد و حتی آن را تشدید میکند.
پویافر میگوید: ویژگی دیگر نقش پر رنگ پرچم در این پیادهروی است که در کمتر در پیادهروی مشهد دیده میشود و این موضوع به این دلیل است که پرچم معنای متفاوتی برای اعراب دارد و این حتی بر روی زائران ایرانی نیز تاثیرگذار بوده است تا آنجا که از زائر کودک تا پیر با خود پرچم حمل میکردند. رسانهای شدن و تنوع در تبلیغات گروههای مذهبی از دیگر مسائلی بود که در پیادهروی اربعین نمود بیرونی داشت که از دیگر ویژگیها پیوند ایرانی و عراقی است. اگر از جنگ 8 ساله این دو ملت در سالها پیش آگاه باشیم، همکاری امروز آنها در کنار هم قابل تامل است.
زائران با چه انگیزهای به جمع پیادهروان مشهد میپیوندند؟
این استاد دانشگاه درباره تجربه پیادهروی به مشهد مقدس میگوید: درست است که پیادهروی به مشهد یک تجربه دینی است اما برخلاف پیادهروی اربعین به قصد اقامت صورت میپذیرد. به همین دلیل الگوی سفر در پیادهروی مشهد کاروانی است و زائران مشهد مدل زیارتی مورد پسند خود را که حداقل اقامت 2 روزه در مشهد است با افزودن یک پیادهروی در آخر ماه سفر انجام میدهند. ارائه رایگان خدمات از دیگر ویژگیها و انگیزه زائران جبران سفر نرفته به کربلا است.
شباهت پیادهروی اربعین و مشهد
پویافر تجربه دینی در مسیر را از جمله شباهتهای دو پیادهروی اربعین و مشهد میداند و میگوید: شباهت دیگر خدمترسانی رایگان و نقش نهادهای دولتی و غیردولتی ایران است. نهادسازی آیین پیادهروی اربعین با ورود حاکمیت در دو پیادهروی مشترک است که سبب ایجاد بسترهای از پیش تعیین شده برای حضور سازمانهای دولتی میشود و شکل سیال مردمی عراقی را از بین میبرد. همچنین آمیختهسازی نمادهای انقلابی- سیاسی جمهوری اسلامی در ایستگاههای خدماترسانی از جمله وجوه اشتراک هر دو پیادهروی است.
حضور پر رنگ زنان عراقی و غیاب زنان ایرانی در اربعین
این استاد دانشگاه به تفاوتهای دو پیادهوری اربعین و مشهد اشاره میکند و میگوید: میزان جمعیت حاضر در این دو پیادهروی، تنوع فرهنگی از سراسر ایران با غلبه زائران خراسانی و تنوع فرهنگی از سراسر جهان با غلبه زائران عراقی، زبان مشترک در پیادهروی مشهد و تنوعی از زبان در پیادهروی اربعین، مذهب مشترک در پیادهروی مشهد و تنوع نسبی دینی در پیادهروی اربعین، تمرکز شدید ایرانیان بر مسائل بهداشتی و در عوض عدم توجه به بهداشت در عراق از جمله تفاوتهای این دو پیادهروی است. از دیگر تفاوتهای قابل توجه حساسیت به مسئله زن، پوشش و احراز هویت است. آنچه که در عراق شاهد بودیم این بود که عدم رعایت حجاب در پیادهروی اربعین با تذکر جدی از سوی زائران عراقی قرار میگرفت ولی در مشهد این موضوع وجود نداشت. از سوی دیگر حساسیت به مسئله اختلاط زن و مرد در پیادهروی مشهد مشهود بود ولی برعکس در عراق این حساسیت وجود نداشت. نکته قابل توجه دیگر این بود که بسیاری از زنان عراقی در جلوی صحنه حضور داشتند و گاهی عکس زنان بانی موکب که فوت شده بودند در جلوی موکب دیده میشد. حتی ما با موکبداران زن عراقی روبهرو شدیم. زنان ایرانی نیز در موکبها مشارکت داشتند اما کمتر به چشم میآمدند. مشارکت زنان ایرانی در پیادهروی مشهد اما متفاوت بود. او ادامه میدهد: یکی دیگر از تفاوتها تنوع رنگ پوشش بود که در این دو پیادهروی رنگ سیاه رنگ غالب پوشش زائران اربعین بود اما در پیادهروی مشهد گاهی تنوع نسبی رنگها مشاهده میشد.
منبع: روزنامۀ ابتکار، چهارشنبه،7 آذر 1396، صفجۀ 7.
این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید