آسیب‌شناسی مرجعیت

آسیب‌شناسی (پاتولوژی) اصطلاحی رایج در پزشکی است و منظور از آن شناسایی عوامل بروز بیماری و آسیب می‌باشد. در جامعه‌شناسی، آسیب‌شناسی گرایشی در بررسی مسائل اجتماعی است که با تشبیه جامعه به یک ارگانیسم زنده، به افرادی که جامعه را با آسیب مواجه می‌کنند به عنوان بیمار نگاه می‌کنند. به عنوان یک اصطلاح رایج، آسیب‌شناسی ناظر به شناسایی زمینه‌ها و عوامل بروز اختلال در یک پدیده است.

در آسیب‌شناسی مرجعیت، بسترها و عوامل بروز اختلال در جایگاه، نقش و کارکرد مرجعیت مورد بررسی قرار می‌گیرد. بر این اساس، می‌توان سطوح گوناگونی برای آسیب‌شناسی مرجعیت در نظر گرفت. نخست، آسیب‌هایی که جایگاه مرجعیت را با آسیب مواجه می‌کند؛ برای مثال موجب افول در صلاحیت علمی و شرعی، اقتدار یا منزلت اجتماعی آن می‌گردد؛ دوم شناسایی عواملی که به نقش‌آفرینی مرجعیت در عرصه‌های دینی، فرهنگی و سیاسی آسیب می‌زند؛ سوم عواملی که منجر به بروز ناهماهنگی در فونکسیون‌ها و کارکردهای مرجعیت می‌گردد. از یک جهت دیگر می‌توان آسیب‌ها را منبعث از دو دسته عوامل درونی و بیرونی به شمار آورده و به آسیب‌شناسی پرداخت. برای مثال، آسیب‌هایی که از ناحیه‌ی تبلیغات سوء بیرونی در خصوص جایگاه مرجعیت ایجاد می‌گردد، ناشی از عوامل بیرونی، و آسیب‌هایی که از ناحیه‌ی حضور افراد ناصالح در بیوت مراجع تقلید پدید می‌آید، ناشی از عوامل درونی است.

دیدگاه‌هایی که آیت‌الله خمینی در طی درس‌های ولایت‌فقیه خود در نجف ارائه می‌کند می‌تواند نوعی آسیب‌شناسی مرجعیت تلقی گردد. ایشان در این درس‌ها از نفوذ استعمار در حوزه‌های علمیه‌ی نجف، قم و مشهد سخن گفته و جدایی دین از سیاست را یک آموزه‌ی استعماری عنوان می‌کند که با سال‌ها کار پیگیر استعمارگران در حوزه‌های علمیه، میان روحانیان و مراجع نجف تثبیت شده است.

مقاله‌ی استاد مطهری با عنوان «مشکل اساسی در سازمان روحانیت» که طی آن از آفت عوام‌زدگی در مرجعیت نام می‌برد نیز نمونه‌ای قابل توجه از آسیب‌شناسی مرجعیت است که بر عوامل درونی بروز آسیب تمرکز دارد. در دوران متاخر نیز آسیب‌شناسی مرجعیت مورد توجه بسیاری از مراجع و صاحب‌نظران بوده است. آیت‌الله منتظری از مراجع شیعی است که بارها در دوران متاخر نسبت به حکومتی شدن مرجعیت و حوزه‌های علمیه هشدار داده و خطر آسیب‌هایی که از این ناحیه بر مرجعیت وارد می‌گردد را یادآور شدند. به عنوان یک نمونه‌ی دیگر از آسیب‌شناسی مرجعیت، می‌توان به مقاله‌‌‌ی «مرجعیت، خطرها و هشدارها» اشاره کرد که در آن نویسنده (عباس رضوی)، به خطرها و شیوه‌های نفوذ عوامل بیگانه در تشکیلات مرجعیت پرداخته و مشاوران، نزدیکان(بستگان)، مقدس‌نمایان، سرمایه‌داران بی‌درد و استعمار به عنوان روش‌های احتمالی نفوذ در مرجعیت نام می‌برد. در تشریح روش‌های نفوذ استعمارگران نیز به مواردی چون ایجاد مراجع ساختگی و علم کردن آنان در برابر مراجع واقعی، بدبین کردن جامعه نسبت به مرجعیت، ایجاد اختلاف و نفاق بین بیوت مراجع، ایجاد خطرهای موهوم، بزرگ کردن دشمن فرعی و حیله‌های سیاسی برای نفوذ در بیوت مراجع و تفکر حاکم بر آن اشاره می‌کند. صاحب‌نظر دیگری نیز با نقد متد آموزشی حوزوی که بر منطق یونانی استوار است، به آسیب‌شناسی روش اندیشه‌ی مراجع و حوزویان پرداخته است و در توضیح مکانیزم آفت عوام‌زدگی مرجعیت (که توسط استاد مطهری مطرح گردیده) منطق ارسطویی که منطق عوام است را مایه‌ی بروز آسیب در روش فکری مرجعیت تلقی می‌کند.

آسیب‌شناسی معمولاً با ارائه‌ی راهکار نیز همراه است. در تمامی موارد فوق، کسانی که به آسیب‌شناسی مرجعیت پرداخته‌اند، راهکارهایی نیز برای غلبه بر آسیب‌ها ارائه کرده‌اند.

 

منابع:

  • موسوی خمینی، (آیت‌الله)سید روح‌الله (بی‌تا)، ولایت فقیه، بی‌تا، بی‌جا.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین و دیگران (بی‌تا)، بحثی درباره‌ی مرجعیت و روحانیت، شرکت سهامی انتشار، تهران،چاپ دوم.
  • میثمی، لطف‌الله (۱۳۵۹)، از عوام‌زدگی تا بسیج مستضعفین، تهران، موسسه‌ی صمدیه، چاپ اول.
  • رضوی، عباس(۱۳۷۲)، «مرجعیت، خطرها و هشدارها»، حوزه، خرداد و تیر و مرداد و شهریور ۱۳۷۲، شماره۵۷-۵۶، صص.۸۲-۵۱.

 

تماس با ما

این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

www.socio-shia.com