نکتهای کوتاه در مقایسهی قدرت بسیج اجتماعی روحانیت شیعه در ایران با سایر اقشار اجتماعی تأثیرگذار
بدون شک، عزت الله انتظامی، یکی از کهنهکارترین و با کیفیتترین بازیگران سینمای ایران است. نفس جاافتادن لقب "آقای بازیگر" در مورد او، نشان از اجماع اهالی هنر و سینما در پذیرش منزلت تردید ناپذیر اوست. تراکم این میزان از سرمایهی اجتماعی در میدان سینما شاید در مورد کمتر کسی در زمان حاضر صدق کند.
به علاوه فرزند وی، «مجید انتظامی» نیز از شناخته شدهترین آهنگسازان دهههای اخیر ایران است. گرچه وی مانند پدر در قلهی - تقریباً- بلامنازع این میدان قرار ندارد، اما او نیز در میدان هنر و خرده میدان موسیقی، دارای سرمایهی مستقل قابل توجه اجتماعی است.
از سوی دیگر، به صورت عام، میدان هنر در ایران، و علی الخصوص خردهمیدان سینما، بازار و میزان قابل توجهی از مخاطب مخصوص به خود را دارد. مخاطبینی که به نظر میرسد از بازیگرانی چون انتظامی تأثیر میپذیرند.
عزتالله انتظامی روز گذشته، از طریق برخی رسانههای مجازی و سایتها اعلام کرد که برای نشان دادن اعتراض خود به وقایع اخیر غزه، به همراه پسر ارشد و خانوادهاش جلوی دفتر سازمان ملل در تهران حضور مییابد و از مردم نیز "دعوت" کرد که در این کار او را همراهی کنند.
به این نکته باید توجه کرد که در هفتههای اخیر، چه در سطح جهانی و چه در سطح ملی، نارضایتی و خشمی قابل توجه نسبت به عملکرد غیرقابل دفاع رژیم اسراییل در اعمال فشار روی مردم غزه بهوجود آمدهاست. وقایعی که وجدان جمعی بخش قابل توجهی از جامعه را جریحهدار نمودهاست. این جریحهدار شدن وجدان جمعی، زمینه را برای شکلگیری برخی کنشهای اعتراضی به اقدامات رژیم اسراییل از سوی گروهها و اقشار مختلف اجتماعی را به انحاء مختلف فراهم کردهاست[۱] و نمونههایی از این کنشهای اعتراضی، از کمپینهای مجازی تا اهداء خون به کودکان غزه و طیفی از تجمعها را شکل دادهاست[۲].
اما آنگونه که اطلاعات منتشره از برگزاری این کنش اعتراضی(مانند تصاویر مراسم) نشان میدهند، به جز تعدادی خبرنگار و عکاس و نیروی انتظامی، تعداد قابل توجهی از مردم در موعد مقرر در محل معین شده حضور نیافته و استقبالی از این دعوت "آقای بازیگر" توسط افراد جامعه صورت نگرفتهاست. سایر افراد حاضر در عکسها نیز طبق گزارشهای خبری، نه به دعوت وی، که از سوی نهادها و تشکلهای دیگر در برنامه و به صورتی احتمالاً اتفاقی در همان زمان حضور داشته اند.
این عدم استقبال، میتواند به دلیل عوامل متعددی چون نحوه و گسترهی اطلاعرسانی و پوشش خبری، زمان نامناسب مراسم در روز کاری، روحیات و عادتوارهی خاص سیاستگریز برخی از علاقمندان سینما و علاقمندان انتظامی و موارد متعدد عینی و ذهنی دیگر رخ دادهباشد؛ اما علیرغم اعتقاد به صحت احتمالی تأثیر تمامی این موارد، هنوز یک گزارهی تحلیلی دیگر بهجای خود باقی است:
چنین اتفاقاتی، یک فرصت برای سنجش عینی و واقعی متغیرهایی چون پایگاه و قدرت بسیج اجتماعی روحانیت به عنوان یک گروه اجتماعی (به عنوان صاحب سرمایه نهادی رسمی در میدان دین در ایران) و مقایسهی آن با دیگر صاحبان سرمایهی اجتماعی مانند هنرمندان، روشنفکران یا اساتید دانشگاه است.
کافی است تصور کنیم که یکی از مراجع تقلید و یا یکی از روحانیون شناخته شده (قابل مقایسه با جایگاه انتظامی در میدان هنر) چنین دعوتی را در سایت شخصی خود انجام داده بود. حتی بر فرض عدم سازماندهی عینی و میدانی روحانیت و ثابت نگه داشتن سایر متغیرها، تقریباً غیرقابل تصور است که در بدترین حالت، جمعیتی بیش از چند صد نفر برای اجابت دعوت او در این زمان و مکان حضور نمییافتند.
هر چند در روایی این مثال برای اثبات چنین نتیجهگیری باید به شدت محتاط بود و محدودیتهای فراوان پیشگفتهی این تکمقایسه را در نظر داشت[3]، اما به نظر میرسد چنین مثالهایی، نشان میدهد که علیرغم تمامی تحولات و افت و خیزهای پایگاه اجتماعی روحانیت در سده گذشته و به طور اخص در سالهای پس از انقلاب، همچنان تفاوت فاحشی میان پایگاه اجتماعی روحانیت و توانایی بسیج اجتماعی وی در لحظات سرنوشتساز و سایر گروههای مرجع اجتماعی وجود دارد.
گزارهای که میتواند اثرات جدی عینی و آموزههای تحلیلی خود را در تفاوت فاحش اثرگذاری روحانیون در ساحات مختلف جامعوی، از ساحت سیاسی (نظیر قدرت بسیج مردمی، برد اجتماعی توصیهها و موضعگیریهای زمان انتخابات)گرفته تا ساحت اجتماعی (قرار گرفتن در جایگاه گروه مرجع و هنجارفرست) و حتی اقتصادی نشان دهد.
[1] صد البته، بر خلاف برخی موارد دیگر، انطباق یا توازی سیاستهای کلی حاکمیت و قدرت در ایران با موضوع اصلی این کنشهای اعتراضی، زمینهساز امکان بروز این قبیل کنشها به خصوص در فضای عمومی و سطح جامعه بودهاست.
[2] گرچه در تحلیل کمیت و کیفیت کنشهای اعتراضی اخیر به وقایع غزه، نحیف شدن روزافزون و جدی خودانگیختگی اجتماعی را در سامان دادن کنشهای غیرحکومتی و مدنی، حتی در مقایسه با کشورهای غیراسلامی شاهد بودیم؛ چنانکه در اروپا، به صورت مکرر و روزانه، راهپیماییهای اعتراضی مستقل، مدنی و مردمی بدون دخالت دولت و حتی در تعارض با آن رخ میداد اما در ایران، به جز رخداد حکومتی روز قدس، عملاً کنش اعتراضی وسیعی از سوی جامعهی مدنی نسبت به این وقایع شکل نگرفت که یک دلیل آن را باید در نحیفسازی جامعهی مدنی و تضعیف قوای مستقل اجتماعی توسط قدرت سیاسی جستجو کرد؛ مسألهای که به عنوان یک معضل و بیماری، اثرات ناخوشایند و وسیع خود را در حوزههای مختلف نشان داده و نشان خواهد داد.
[3] نهاد روحانیت شیعه در سنت کنش سلبی یا ایجابی تاریخی خود نشان دادهاست که غالباً با بهرهگیری از عقلانیتی معطوف به هدف، پیش از چنین دعوتهایی نخست امکان استقبال مخاطبین خود را میسنجد و سپس در صورت مهیا بودن نسبی شرایط اجتماعی، به چنین دعوتی دست میزند در حالی که این توجه و ملاحظه در کنشهای هنرمندان و روشنفکران و دانشگاهیان کمتر لحاظ میشود.
این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید