به سوی معرفی حوزهی مطالعاتی «جامعهشناسی فتاوی و استفتائات»
یکی از خودویژگیهای جامعهی شیعی دوازدهامامی حداقل در دوران معاصر، وجود نهاد روحانیت به عنوان نهاد رسمی دین به صورت عام و نهاد مرجعیت تقلید در تشیع بودهاست. از منظر اجتماعی، یکی از بارزترین تفاوتهای میان اهل سنت و تشیع، وجود «نهاد روحانیت» در تشیع است. یکی از مهمترین بخشهای نهاد روحانیت شیعه در دورهی حاضر، نهاد مرجعیت و مکانیزم «تقلید» است. مکانیزم تقلید مقلدین از مراجع تقلید، خود در یک تقسیمبندی از تقسیمبندیهای ممکن، شامل سه بخش اجتهاد، افتاء و استفتاء است.
از منظر جامعهشناختی، متونی که در طول زمان از انباشت فتاوی و استفتائات، در قالب رسالههای عملیه و استفتائات چاپ و منتشر شدهاند، عملاً دادههای ارزشمند اجتماعی را شکل دادهاند که ارزش توصیفی و تحلیل بالایی دارند. به عنوان نمونه، تحلیل روشمند فتاوی، میتواند نشاندهندهی بخشی از مهمترین مسائل جامعهی شیعی و یا مهمترین دغدغههای ذهنی مراجع تقلید در مورد مسائل اجتماعی و تصویر کلی آنان از این مسائل قلمداد شود. اما متأسفانه به هر دلیل، تا کنون به این دادهها به عنوان دادههای اجتماعی قابل تأمل توجه نشدهاست. این حلقهی مفقوده یعنی حرکت به سمت توصیف و تحلیل جامعهشناختی فتاوا و استفتائات، هستهی اصلی شکلگیری ایدهی پژوهش حاضر است. پژوهشی که خود ذیل حوزهی مطالعاتی جدید و کلیتر «جامعهشناسی تشیع» قرار میگیرد.
من در این پژوهش سعی میکنم تا نخستین گامها را در معرفی این حوزه جدید مطالعاتی از خلال مشخص کردن موضوعات، پرسشها، روشهای تحقیق متناسب و «پرابلماتیک»های این حوزه بردارم و نمونههایی عملی از چگونگی در نظر گرفتن و تحلیل فتاوا و استفتائات را به عنوان دادههای جامعهشناختی ارائه دهم.
کلیدواژهها: جامعهشناسی تشیع، جامعهشناسی فتاوا، جامعهشناسی استفتائات، رسالهی عملیه.
این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید