چند سالی است که پیادهروی شیعیان عراق در ایام اربعین و به سمت کربلا وجهی بینالمللی پیدا کرده است و شیعیان از کشورهای مختلف جهان در این حرکت مشارکت میکنند. یکی از تفاوتهای روش پیادهروی اربعین برای عراقیان و زائران دیگر کشورها آن است که عمدتاً راه عراقیان از محل سکونتشان آغاز میشود، اما زائرین خارجی اکثراً مسیر مشخص نجف تا کربلا را طی میکنند. همین مسئله موجب شده که مسیر نجف تا کربلا وجهی سازمانیافتهتر و بینالمللیتر به نسبت دیگر مسیرها پیدا کند. این مسئله بهانهای شد تا برای شناخت اثرگذاری این سازماندهی، دو نمونه از مسیرهای پیادهروی اربعین را با یکدیگر مقایسه کنیم: مسیر نجف به کربلا و مسیر کاظمین به کربلا. مسیر دوم به سبب نزدیکیاش به پایتخت مسیری پرتردد است که قریب به اتفاق زائران آن عراقی هستند و در عین حال به نسبت مسیر نخست مردمیتر و غیرسازمانیافتهتر بهنظر میرسد.
مشاهدات و تصاویری که در این نوشته آمده مربوط به اربعین سال ۱۳۹۵ (مسیر نجف) و ۱۳۹۶ (مسیر کاظمین) است.
- ظاهر مسیر
تفاوت این دو مسیر را در همان ابتدای ورود و با مقایسة نظم حاکم بر مسیر میتوان مشاهده کرد. در مسیر نجف به کربلا عمدة موکبها ساختمانی هستند، و چادرها بخش اقلیت موکبها را تشکیل میدهند، در حالی که در مسیر کاظمین اکثر موکبها چادرهایی هستند که شکل و نظم مشخصی ندارند و بدون تقارن در کنار یکدیگر افراشته شدهاند. مسیر باریکتر است و گاه میز پخش نذری در وسط راه قرار داده میشود. حتی شمارهگذاری علمها نیز نظم کمتری به نسبت مسیر نجف دارد. مسیر در طول راه پهن و باریک میشود و فاصلۀ مسیر با مسیرِ ماشینرو کم است. در عوض مسیر نجف فراختر است و دو جاده موازی پیادهروی دارد که موکبها همگی در یکی از این جادهها قرار دارند. سطلهای زباله در مسیر نجف مشاهده میشود، اما در مسیر کاظمین مکان مشخصی برای زباله وجود ندارد.
- تمثال حادثة کربلا
مسئله قابل توجه در مسیر کاظمین وجود تمثالها و صحنههای بازآفرینی حادثۀ کربلا و یا شام غریبان است. در جایجای مسیر میتوان این تمثالها را مشاهده کرد که زائرین در کنار آنها به تبرک و زیارت میپردازند و صدقات خود را برای این تمثالها اهدا میکنند. از عروسک کوچکی که تمثال رقیه هستند گرفته تا دریاچههای کوچک و بزرگ پرشده از آب قرمزرنگ، و صحنههای بزرگی از چندین مجسمه که شخصیتها در حادثه کربلا را به نمایش در میآورند و با نوشته عربی و انگلیسی سعی در معرفی آنها دارند. در برخی صحنهها مداحان نوحه میخوانند و زائرین تجمع و عزاداری میکنند. در عوض در مسیر نجف اثری از این تمثالها نیست.
یکی از اصلیترین نمادهای مسیرهای پیادهروی پرچمهایی است که در طی مسیر به چشم میخورد. در هر دو مسیر دو گونه پرچم را میتوان از یکدیگر تمییز داد؛ پرچمهایی که توسط نهادهای رسمی در طول مسیر نصب شدهاند و پرچمهایی که غیر سازمانیافته و توسط موکبها در اطراف مکان خود نصب شدهاند. این دو گونه پرچم به خوبی از یکدیگر قابل تفکیکاند. پرچمهای رسمیِ قرار گرفته در مسیر عمدتاً یا نوشتههایی چون «یا حسین» و «یا ابالفضل» بر روی آنها نگاشته شده و یا پارچههایی تکرنگ با رنگهای مشکی، قرمز یا سبز هستند. پرچم موکبها در عوض عمدتاً نقاشیهایی از امام حسین و حضرت ابالفضل هستند. دو مسیر در این مسئله مشابه یکدیگرند؛ با این تفاوت که در مسیر کاظمین گونۀ دوم غلبه دارد. اما تفاوت عمده وجود پرچمهایی با عکس شخصیتهای سیاسی (علیالخصوص مقتدی صدر) در مسیر کاظمین به کربلاست. نکتة قابل توجه دیگر آن است که در میان موکبهای ایرانی که در مسیر نجف قرار دارند عکس حرم و ضریح دیده میشود که عمدة پرچمها آنها را به تصویر میکشند.
- تبلیغات سیاسی
در مسیر نجف کم و بیش در موکبها عکسهایی از مراجع تقلید مشاهده میشود. اما عمدة تبلیغات سیاسی در قالب بنرهای بزرگ و رسمی قابل مشاهده است که طراحیهای حرفهای دارند و با شعارهای جدیدی چون «لبیک یا عراق»، «لبینا الندا»، «النصر حسینی» و «حب الحسین یجمعنا» دیده میشوند؛ بنرهایی که با مفاهیم دفاع از عراق و همبستگی طراحی شدهاند. در کنار این موارد بنرهایی را نیز میتوان مشاهده کرد که مشخصاً توسط حاکمیت ایران نصب شدهاند و محتواهایی چون مخالفت با رژیم آل سعود، آمریکا و اسرائیل دارند. نکته جالب توجه آن است که در اربعین ۱۳۹۵ مشاهده میشد که قریب به اتفاق بنرهای ضد آلسعود، که در بخشهای مختلف مسیر قرار داشتند، توسط زائرین پاره شده بودند.
در مقابل در مسیر کاظمین بنرهای فراوان و متعددی در حمایت از مقتدی صدر وجود داشت که متکثر بودن آنها و طراحیهای منحصربهفردشان خبر از مردمی و غیرسازمانیافته بودن آنها میدهد. همچنین بنرهای حرفهای با شعار «حی علی الاصلاح» وجود داشت که علامت «سرایا السلام» در کنار این بنرها نشان میداد که بهطور سازماندهی شده و توسط جریان حامی مقتدی صدر در مسیر نصب شده بودند.
با انجام مقایسه میان این دو مسیر میتوان چنین ادعا کرد که مسیر نجف به کربلا نمودی از سازماندهی مناسک دینی برای عرضه نمایشی است. درواقع شاید بتوان این مسیر را، در مقایسه با مسیر کاظمین به کربلا، مسیر «موزهای» پیادهروی اربعین دانست و بیراه نخواهد بود اگر زائرین خارجی این مسیر را «توریست-زائر» بدانیم (کولههای سنگین، کفشهای مناسب، سفر گروهی، برنامههای آموزشی قبل از سفر همگی نشانههایی از یک سفر توریستی هستند). زائرین خارجی این مسیر، که بخش عمدة آنان را ایرانیان تشکیل میدهند، با این مسیر نسبت «تماشاگر» را نیز ایفا میکنند و همین مسئله سبب میشود که مسیر نجف در جایگاه عرضهکننده قرار بگیرد و در تناسب با این رابطه، خود را به نمایش بگذارد.
عرضة «موزهای» از پیادهروی اربعین و زیارت عراقی نمودهای متعددی به خود میگیرد که در این نوشته به سه نمونه از آن اشاره شد: نخستین نمود نظم است. اگرچه بسیاری از مشارکتکنندگان پیادهروی اربعین را حرکت «مردمی» عراقیان میدانند و همین برای آنها جاذبه دارد، اما همانطور که نظم همواره یکی از اصلیترین مطالبات توریسم است، میتوان مشاهده کرد که در این مسیر نیز نظم به عنوان مسئلهای اساسی مورد پیگیری قرار گرفته و این ضرورت سازمانیافتگی مناسک را معلوم میسازد. ارگانهای رسمی ایران نیز، همچون شهرداری، آستان قدس رضوی، سپاه و مانند آن، در این سازماندهی مشارکت بالایی دارند؛ تا اندازهای که شهرداری، در روزهای پیش از آغاز پیادهروی اربعین، تعداد زیادی از کارمندان خود را برای نظافت مسیر به عراق اعزام میکند.
نمود دوم حذف آن دست از نمادهای دینیای است که با قرائت «عامیانۀ» دینداری موافقند. نقاشی ائمه، تمثال کاروان کربلا و شبیهسازی حادثۀ کربلا، که بهنظر میرسد در میان عراقیان وجه پررنگی دارد، در نمایش موزهای از پیادهروی اربعین حذف میشود و جای خود را به نوشته، شعار و یا تکرنگهای نمادین میدهد. نمادهایی که وجهی از «عقلانیبودن» و از آنرو «غیرعامیانهبودن» را بر خود حمل میکنند. طراحیهای مبتدیانه جای خود را به طراحیهای حرفهای میدهد و شعارهای تکراری با عبارات جدید و شاعرانه تعویض میشوند. چنین به نظر میرسد که تبلیغ جزء اساسی مسیر موزهای پیادهروی اربعین است. و این تبلیغ اگرچه عنوان حرکت مردمی را با خود به دوش میکشد اما در برخورد اول نمادهای دین عامه را به مثابۀ ضدتبلیغ از سر راه برمیدارد.
وجه سوم تفاوت پرداخت به امر سیاسی است. در مسیر کاظمین به کربلا موکب، امام و رهبر سیاسی همه در کنار یکدیگر قرار میگرفتند، اما در نمایش موزهای از پیادهروی اربعین موکبها تا اندازهای از پرداخت به امر سیاسی کنار گذاشته میشوند و در عوض فعالیت سیاسی بر دوش نهاد سازماندهندة مسیر قرار داده میشود. از همینروست که بر مسیری سیاستزداییشده تفسیری سیاسی حمل میشود؛ مفاهیمی چون وحدت، اتحاد و مخالفت با گرایشهای ضدشیعی چون داعش و آلسعود، که در برخی موارد حتی به نظر میرسد با نظر بخشی از زائران عراقی در تعارض است (مانند نمونه بنرهای ضد آلسعود) محور فعالیتهای تبلیغی این مسیر است. در حالی که مطالبه سیاسی در مسیر کاظمین نه در چنین مفاهیم جهانشمولی، که در موافقت یا مخالفت با جریانهای خاص سیاسی داخل کشور خود را به نمایش میگذارد.
به هر حال این تنها پیادهروی اربعین نیست که به واسطة در معرض دید قرار گرفتن و توجه توریستی «موزهای» شده و محتوایش دستخوش تغییراتی گشته است. هدف داشتن نگرشی نوستالژیک به مناسک دینی نیست، اما باید لحاظ کرد که این فرآیند بدون حمایت سازمانهای رسمی امکانپذیر نخواهد بود و باید سنجید که آیا هزینههای هنگفتی که با شعار تبلیغ، گسترش و بهروزشدن خرج تغییر محتوای مناسک میشود، سیاست درستی را در پیش میگیرد یا خیر؟
این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید