برای یک ستارهشناس، در موقعیت حرفهایاش، لحظاتی هست که شانس این را مییابد که شاهد تولد یک ستاره یا فروپاشی یک کهکشان باشد. لحظاتی که او سالها و چه بسا یک عمر برای مشاهدهاش انتظار کشیدهاست. یک «آن». آنی که او شاهد تحولی شگفت و شاید تکرارناپذیر در ساحت علمی است که حرفهی اوست. در زندگی یک جامعهشناس نیز چنین لحظات شگفت، خطیر و نفسگیری وجود دارند؛ لحظهی خلق و نوزایی یک پدیدهی اجتماعی.
آنگونه که آثاری چون «تراژدی کربلا» از ابراهیم حیدری[۱] به ما گزارش میدهند، مناسک اربعین حسینی با آداب و رسوم و زندگی شیعیان عراق و در نگاهی گستردهتر، بخش قابل توجهی از مردم آن سرزمین گره خوردهاست. اربعین در عراق، تنها مناسکی مذهبی و دینی نیست. اربعین با فرهنگ عراقی گره خوردهاست و ریشههای عمیق در فرهنگ این جامعه دارد.
اما در ایران، همسایهی دیوار به دیوار شیعهی عراق، شرایط اندکی متفاوت به نظر میرسید: تا همین یک دههی قبل، مناسک اربعین چه به لحاظ وسعت و عمومیت آیین و چه از منظر تعینیافتگی اعمال جمعی همبسته با این نقطه از تقویم شیعی در جامعهی ایران برجسته و متمایز نبود. اما در سالهای اخیر، آمارها از وقوع تغییری ملموس خبر میدهند؛ به عنوان مثال در اربعین امسال، حدود بیست میلیون نفر زائر شرکت داشتهاند. رسانههای ایران سهم زائرین ایرانی در این راهپیمایی گسترده را بیش از چهارصد هزار نفر[۲] تخمین زدهاند[۳]. رشد چشمگیر و معنادار این ارقام از نوزایی و بازشکلگیری یک مناسک جمعی شیعی خبر میدهد. باید این نکته را در نظر داشت که این تحول در حالی رخ داده که شرایط نهچندان مساعد امنیتی در کشور عراق همچنان ادامه دارد و زائرین شیعهی عراقی و خارجی علیرغم آگاهی از چنین خطراتی به این سفر زیارتی رغبت روزافزون نشان دادهاند. با پذیرش این پیشفرض، احتمالاً با ثبات یافتن هر چه بیشتر شرایط امنیتی در کشور عراق، ابعاد جمعیتی این مناسک به شکل تصاعدی افزایش خواهد یافت.
نوزایی و تحولی که به احتمال فراوان ابعاد، ریشهها و پیامدهایی ملی (عراق و ایران)، منطقهای (خاورمیانه) و بینالمللی (شیعه در جهان) داشته و خواهد داشت. نوزایی این مناسک، از منظر جامعهشناختی از جنبههای گوناگونی شایستهی توجه و نیازمند انجام تحقیقات جامعهشناختی روشمند است. به عنوان نمونه میتوان پرسید:
۱- نوزایی اربعین؛ چراییها:
«دلایل اجتماعی» این تغییر نرخ جدی در ابعاد جمعیتی مراسم اربعین و چند ملیتی شدن چشمگیر آن چیست؟ آیا رشد کمسابقهی این مناسک مصداقی از گزارهی درنوردیده شدن مرزهای ملی و کمرنگشدن بحثهای مبتنی بر عنصر ملیت (حتی در زمینهی نسبتاً پرتنش ایرانی – عربی) توسط عوامل فرهنگی و مذهبی نیست؟ آیا این متغیر اجتماعی مشترک احساس «هویت جمعی شیعی» نیست که بر سایر افتراقات نظیر تمایزات زبانی و هویت ملی فائق آمدهاست؟ آیا تشدید تنشهای سیاسی و تضادهای جدی اوج گرفته در منطقه بر روی گسل سنی – شیعه (به خصوص در پی تحولات موسوم به بهار عربی) در مناطقی چون سوریه، بحرین و لبنان باعث تقویت این احساس جمعی و میل به بروز آن در قالب یک کنش جمعی معنادار در قالب اربعین حسینی نشده است؟ یا این تحول، نه واکنشی هویتی به تحولات سیاسی و تنشهای مذهبی منطقه، که تنها زاییدهی قدرتگرفتن «دین عامه» شیعی در مقیاسی بین المللی است؟ همچنین میتوان حتی "فرم" تعمیم یافتهی این مناسک را مورد پرسش قرار داد: چرا این نوع خاص از مناسک، یعنی "فرم" پیادهروی طولانی، توانستهاست اینگونه مورد اقبال عمومی واقع شود؟
۲- اربعین؛ پرسش از نسبت با «امت»
میدانیم که «حج» (تمتع) به عنوان مناسک اصلی و گردهمایی پیونددهندهی «امت» اسلامی پذیرفته شدهاست. در سال ۱۳۹۱، حدود یک میلیون و ششصدهزار نفر برای انجام مناسک حج تمتع، زائر وارد عربستان سعودی شدهاند. گرچه بسیاری ملاحظات امنیتی، اقتصادی و سیاسی در اختصاص سهمیهی حج به کشورهای جهان از سوی عربستان سعودی تأثیرگذار است، اما به هر حال این عوامل، ابعاد جمعیتی مراسم حج تمتع را محدود کردهاند. این در حالی است که مراسم اربعین حسینی، در ابعادی بسیار گستردهتر انجام میشود. این چندین برابر بودن جمعیت شرکتکنندگان شیعهی مراسم اربعین در مقایسه با حج، می تواند خود پیامدهایی اجتماعی در سطح تحلیل «امت اسلامی» به دنبال داشتهباشد که شایستهی توجه متخصصین است. پیامدهایی که میتواند صورتی همگرایانه یا واگرایانه بیابد.
۳- اربعین؛ اقلیت مذهبی، افقهای جهانی
میدانیم که به جز ایران و عراق، شیعیان در سایر کشورها (مسلمان و غیرمسلمان) در موقعیت اقلیت زندگی میکنند. عطف توجه به چنین موقعیتی، اوج گرفتن امواج این منسک مذهبی و فرهنگی در دو کشور استثنای اکثریت شیعی، چه تأثیری بر زندگی سایر شیعیان جهان خواهد داشت؟ تغییر نرخ این پدیدهی اجتماعی به حدی وسیع است که پیشبینی ایجاد تأثیرات جهانی آن برای جامعهی شیعیان دور از ذهن نیست. به عنوان مثال، آیا این مناسک، میتواند به افزایش احساس هویت شیعی (به عنوان یک اقلیت مذهبی و غالباً به حاشیه راندهشده در مقیاس امت اسلامی) در سطح جهانی و بالنتیجه بهبود شرایط زیست اجتماعی آنان در جوامع مادر منجر شود؟ یا بالعکس گستردهشدن ابعاد این مراسم شیعی، ممکن است با احساس خطر دولتها و قدرتهای حاکمهی غیرشیعی نسبت به شیعیان و تضییق بیشتر حقوق آنان به عنوان اقلیت مواجهشود؟ تضییقات روزافزونی که در برخی کشورهای مسلماننشین خارج از منطقهی خاورمیانه نظیر مالزی تا حد ایجاد پلیس مذهبی و بازداشت شیعیان و اعلام غیرمسلمان بودن آنان نیز پیش رفتهاست[۴].
۴- اربعین؛ تحولات در عرصه منطقه ای
ابعاد منطقهای پررنگشدن معنادار چنین مناسکی به لحاظ اجتماعی چیست؟ به عنوان مثال آیا میتوان از اهرم چنین حرکت جمعیای، برای حل مسائل شیعیان و کاهش تنشهای مذهبی در کشورهایی چون بحرین یا سوریه سود جست؟ یا اینکه بالعکس، رشد معنادار این مناسک جمعی، به شکلگیری واکنشهای فرقهای از سوی عناصر تندرو سنی یا سلفی دامن خواهد زد؟
۵- اربعین؛ امواج ملی
تأثیرات ملی اوج گرفتن برگزاری مراسم اربعین حسینی چیست؟ به عنوان مثال، امسال شاهد آن بودیم که برخی مناسک جدید مذهبی در قالبی مشابه مناسک اربعین حسینی در ایران برای نخستین بار به اجرا درآمد: در تهران، راهپیمایی اربعین از میادین مختلف تهران و به صورت خاص میدان امام حسین (ع) به سمت حرم عبدالعظیم حسنی (ع) اعلام و اجرا شد. در قم نظیر چنین مراسمی برای نخستین بار از حرم حضرت معصومه (ع) به سمت مسجد جمکران به اجرا درآمد. اما به نظر میرسد تأثیرات اجتماعی اربعین پرطنین امسال کربلا و نجف در مرزهای سرزمینی ایران، منحصر به تهران و قم نبود و دومین شهر مذهبی ایران را نیز تحتتأثیر قرار دادهاست: امسال، ابعاد مراسم پیادهروی به سمت حرم امام رضا (ع) از سایر شهرها گستردهتر از قبل بودهاست. حال میتوان پرسید: امواج این اتفاق فراملی شیعی، چه ضریب نفوذی در مرزهای سرزمینی ایران خواهد یافت؟ یا میتوان پرسید: از آنجا که به نظر میرسید امسال متولیان مناسک مذکور، نهادهای رسمی و سازمانی چون سازمان بسیج شهرداری تهران و برخی دیگر از نهادهای دولتی بودند، این مراسم مانند برخی مناسک دیگر نظیر «اعتکاف»، از حد یک مراسم سازماندهی شده و محدود فراتر خواهد رفت و صورتی اجتماعی و ماهیتی نهادینه و خودبسنده خواهند یافت؟
اینجا اتفاقی در شرف وقوع است و در آسمان اجتماعی شیعه، پدیدهای جدید در حال تولد؛ یک «آن» اجتماعی.
[۱] حیدری، ابراهیم (۱۳۸۱)، تراژدی کربلا: مطالعه جامعهشناختی گفتمان شیعه، مترجمان: علی معموری و محمدجواد معموری، چاپ اول، قم: دارالکتاب الاسلامی، ۵۱۶ص. مشخصات کامل متن عربی: تراجیدیا کربلا؛ سوسیالوجیا الخطاب االشیعی، بیروت، ۱۹۹۹، دارالساقی.
برای مشاهده گزارشی از نقد کتاب مراجعه کنید به سایت تخصصی جامعهشناسی تشیع به نشانی:
http://www.socio-shia.com/index.php/sociology-of-shia-fields/shia-rituals/۱۲۲-terajedi-karbala
[۲] به عنوان مثال نگاه کنید به پایگاه خبری سازمان حج و زیارت، «اعزام ۴۳۰ هزار ایرانی به کربلا»، اول دیماه ۱۳۹۲، قابل دسترسی در:
http://www.hajnews.ir/Default.aspx?tabid=۸۹&ID=۱۵۲۱
[۳] برخی خبرگزاریها از ارقام بسیار بالاتری حتی تا یک میلیون و چهارصد هزار نفر نیز سخن گفتهاند که از جنبههای مختلف چندان واقعی به نظر نمیرسند.
[۴] سایت خبری تابناک؛ «پلیس برای برخورد با شیعیان در مالزی»، ۲۴ آذر ۱۳۹۲. قابل دسترسی در:
http://goo.gl/Trj۹Fj
این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید