در شماره جدید فصلنامه «مردمنامه» (شماره شش و هفت به سردبیری دکتر داریوش رحمانیان)، مقالهای دارم با عنوان «عصیان بر نسیان؛ متن و حاشیه در تاریخنگاری اجتماعی حوزه و حوزویان». در این مقاله، این گزاره را طرح کردهام که دادههای تاریخی ما از حوزههای علمیه شیعی، دچار وضعیتی است که میتوان آن را "غلبه روایت مداوم متن و فقدان روایت تاریخی حاشیه" نامید.
::ادعایم در این متن آن است که روایت تاریخ اجتماعی کنونی از حوزههای علمیه و روحانیت، نخبهگرا، مرکزگرا، مردانه و مبتنی بر روایت دیگری و دچار ضعف در خودروایتگری است. به تعبیر دیگر، در دادههای تاریخی که از حوزه و روحانیت شیعه در دست داریم، تصویر طلاب معمولی (نه مراجع، نه علما و نه فضلا)، تصویر طلاب و شخصیتهای حوزوی زن و روایت خود ِ حوزویان از زندگی خودشان کمتر دیده میشود و در حاشیه قرار دارد. به این معنا، تاریخ حوزه و روحانیت، تاریخی مملو از فراموشیهاست.
::بر این مبنا، پیشنهاد گونهای دیگر از تاریخنگاری حوزه و روحانیت را میتوان ارائه داد: تاریخنگاری که حاشیههای حوزه و روحانیت را به مرکز بیاورد و به بخشهای بیصدای حوزه، تریبون و صدا و روایت ببخشد. تاریخنگاری دیگری که تصویر ما از حوزه و روحانیت را دگرگون خواهد کرد. این نوع تاریخنگاری، با مکاتبی جدیدتر از تاریخنگاری نظیر تاریخنگاری مکتب آنال و تاریخنگاری از پایین قرابت دارد: به صدا درآوردن محذوفین تاریخ.
::این نوع نگاه به تاریخنگاری حوزه و روحانیت، تحت تأثیر تحولات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه آغاز شدهاست. در بخش پایانی این مقاله، نمونههایی از این تاریخنگاری جدید در ایران را معرفی کردهام. اگر تا کنون، گزاره «علیکم بالمتون» و تمرکز بر مرکز و بیتوجهی به محذوفین حوزه و حوزویان، قاعده ناگفته تاریخنگاری در مورد حوزه و توصیفها و تحلیلهای ارائهشده در مورد وضعیت حوزه و حوزویان بود، به نظر میرسد وقت آن است که مطالعات اجتماعی پیرامون حوزه و روحانیت و نیز تاریخنگاری، حواشی را به متن و مرکز بازگرداند و محذوفین ِ بیصدای این میدان را به سخن درآورد. شکی نیست که حتی مرکز و متن نیز در گفتگو با حواشی ِ تا کنون محذوف است که بهتر فهم میشود. علینا بالحواشی.
اصل مقاله را از اینجا دریافت کنید.
این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید