طلاب، رسانه‌های سنتی و تکنولوژی‌های نوین ارتباطی

در این پژوهش میدانی جامعه‌شناختی، تلاش شده‌است تا به سؤالاتی پیرامون نوع و میزان رابطه‌ی طلاب دوره‌ی سطح حوزه‌ی علمیه و رسانه‌ها و تکنولوژی‌های نوین ارتباطی پاسخ داده شود و با استفاده از رویکردی روشمند، فرضیاتی معتبر در این مورد تولید شود تا بتواند راهنمای تحقیقات کمّی و پیمایشی قرار گیرد. رویکرد روشی این پژوهش، رویکرد کیفی، تکنیک‌های گردآوری اطلاعات، شامل مصاحبه‌عمیق نیمه‌ساخت‌یافته و مطالعه‌ی اسنادی و روش‌های تحلیل اطلاعات در آن، تیپولوژی از نوع برساختی و گروندد تئوری بوده‌است. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که با توجه به ملاک‌های جامعه‌شناختی طرح شده، دو تیپ متفاوت سنتی و نوگرا در رابطه با متغیر ارتباط با رسانه‌ها و تکنولوژی‌های نوین ارتباطی در نمونه‌ی این پژوهش وجود دارند. نقاط اشتراک هر دو تیپ، در مواردی چون اعتقاد به لزوم تبلیغ دینی، نگرش ذهنی و گرایش عینی مثبت به طیف گسترده‌ای از ابزارهای نوین تکنولوژیک (از تلفن همراه تا دستگاه دریافت امواج ماهواره) بوده‌است....

ادامه ...

دعوت؛ از عزت‌الله تا آیت‌الله

نکته‌ای کوتاه در مقایسه‌ی قدرت بسیج اجتماعی روحانیت شیعه در ایران با سایر اقشار اجتماعی تأثیرگذار

بدون شک، عزت الله انتظامی، یکی از کهنه‌کارترین و با کیفیت‌ترین بازیگران سینمای ایران است. نفس جاافتادن لقب "آقای بازیگر" در مورد او، نشان از اجماع اهالی هنر و سینما در پذیرش منزلت تردید ناپذیر اوست. تراکم این میزان از سرمایه‌ی اجتماعی در میدان سینما شاید در مورد کمتر کسی در زمان حاضر صدق کند.

به علاوه فرزند وی، «مجید انتظامی» نیز از شناخته شده‌ترین آهنگسازان دهه‌های اخیر ایران است. گرچه وی مانند پدر در قله‌ی - تقریباً- بلامنازع این میدان قرار ندارد، اما او نیز در میدان هنر و خرده میدان موسیقی، دارای سرمایه‌ی مستقل قابل توجه اجتماعی است.

ادامه ...

صورت‌بندی شریعتی از جایگاه اجتماعی مرجعیت شیعه: «گروه منزلتی»

در پژوهش‌های صورت‌گرفته در خصوص مرجعیت، غالباً از عنوان «نهاد» برای آن استفاده شده است، با این‌حال تلقی‌هایی از مرجعیت به مثابه‌ی کلیتی با ساختار شبه‌کاست‌ که مبتنی بر امتیاز‌های انحصاری و حقوق ویژه‌ی مفروض است، نیز در برخی گرایش‌های دین‌شناسانه (نظیر نظریه‌ی دکتر علی شریعتی) قابل رهگیری است. متفکرانی نظیر دکتر علی شریعتی معتقدند که در اسلام، سلسله‌مراتب و امتیازهای انحصاری ویژه برای افرادی خاص پیش‌بینی نشده و رابطه‌ی انسان با خدا در این دین، به طور مستقیم و بلاواسطه تعریف شده است. بر این اساس، فهم کتاب و سخنان پیشوایان دین، نبایستی به عنوان حق انحصاری یک گروه خاص درآید. از منظر ایشان، به طور اساسی در اسلام جایگاهی به نام روحانیت که در مقابل مفهوم جسمانی نشسته و به عنوان واسطه‌ی خدا و خلق تعیین شده باشد، وجود ندارد؛ بلکه در سنت اسلامی، افرادی به نام علما و دانشمندان حضور داشته‌اند که ویژگی مشخصه‌ی آنها نه تعلق به یک گروه منزلتی ویژه و حقوق و امتیازهای انحصاری، که تخصص در یکی از علوم دینی است. به عقیده‌ی این نواندیش دینی، نظام سلسله‌مراتبی روحانیت، به طور خاص، محصول شکل‌گیری مناسبات خاصی بین برخی متولیان دین با قدرت سیاسی در عصر صفویه بوده است و چنین سلسله‌مراتبی با آموزه‌های اسلام پیوند الزامی ندارد. رویکرد شریعتی در فهم برخی ساختارهای گروه مفسران رسمی دین، قرابت زیادی با مفهوم «گروه منزلتی» وبر دارند.

ادامه ...

تحول دسترسی مرجعیت به رسانه‌ها و مکانیزم‌های ارتباط با جامعه در ایران

مرجعیت شیعه در سده‌های اخیر در قامت یک نیروی اجتماعی ـ سیاسی موثر در جوامع شیعی حضور داشته و در شمار مهمی از تحولات و نقاط عطف دوره‌ی معاصر مشارکت فعال داشته است. از مهم‌ترین عوامل ظهور مرجعیت در قالب یک نیروی اجتماعی موثر، در اختیار داشتن مجموعه‌ای کارآمد از ابزارها و مکانیزم‌های ارتباطی با جامعه است که مشتمل بر ابزارهای سنتی و متداول نظیر شبکه‌ی مساجد و منابر و واعظان و مبلغان، و رسانه‌های ارتباطی نوین نظیر مطبوعات، اینترنت و ماهواره می‌باشد. در مقاله‌ی پیش رو به بررسی سیر تحولی میزان دسترسی مراجع تقلید به ابزارهای رسانه‌ها در نیم‌سده‌ی اخیر و در ایران پرداخته‌ایم. بر این اساس، دوره‌های چهارگانه‌ای برای مرجعیت مشخص گردیده و دسترسی به اشکال گوناگون رسانه‌ای در هر یک از دوره‌ها مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی از روش‌های «مصاحبه با مطلعان و متخصصان» و «مطالعه‌ی اسنادی و کتابخانه‌ای» استفاده شده است. بر مبنای این بررسی، مکانیزم‌های ارتباطی مرجعیت با جامعه در طی دوره‌های مختلف بسته به نوع رسانه، متفاوت بوده و سیر واحدی را طی نکرده است.

ادامه ...

تحول مواضع مراجع تقلید شیعه درباره‌ی مشارکت اجتماعی زنان در ایران

موضع‌گیری در خصوص مساله‌ی مشارکت اجتماعی زنان، یکی از محورهای حضور اجتماعی مرجعیت شیعه در ایران در طی دوران معاصر بوده است. این حضور اجتماعی غالباً با ابراز مخالفت با گسترش دایره‌ی مشارکت اجتماعی زنان همراه بوده، اما در برخی برهه‌ها شاهد همراهی و همنوایی برآیند حاکم بر مرجعیت با افزایش حضور اجتماعی زنان هستیم. مقاله‌ی پیش رو، به بررسی سیر تغییر و تحول در مواضع و موقعیت مرجعیت شیعه در ایران در مواجهه با مساله‌ی مذکور در نیم‌سده‌ی اخیر پرداخته است. مفروض این مقاله این است که نوع مواجهه‌ی مرجعیت با این مساله، تاثیر غیرقابل انکاری بر منزلت اجتماعی مرجعیت در جامعه‌ی ایرانی دارد. در این بررسی از روش‌های «مصاحبه با مطلعان و متخصصان» و «مطالعه‌ی اسنادی و کتابخانه‌ای» استفاده شده است. بر مبنای این بررسی، می‌توان از افزایش نسبی کارآمدی مرجعیت در حل مسائل زنان سخن گفت.

ادامه ...

بر‌هم‌کنش مرجعیت، حکومت و جامعه در دوران مرجعیت آیت‌الله بروجردی

مرجعیت شیعه در تحولات اجتماعی ـ سیاسی معاصر ایران، حضوری پررنگ و با نقش‌های متفاوت و احیاناً متضاد داشته است. چنین حضوری، گاه در جهت کنشگری و مبدا تغییر واقع شدن بوده است (نظیر حضور فعال شماری از علما و مراجع برجسته در جریان انقلاب مشروطه) و گاه سویه‌ی تاثیرپذیری و واکنش‌گری در مواجهه با تحولات را داشته است (نظیر مواجهه با مدرنیزاسیون اجباری رضاشاه در ایران) و گاه نیز در قالب سکوت و انفعال بروز یافته است (نظیر سکوت مرجع وقت شیعه در تعارض دولت مصدق با دربار و دولت انگلیس در جریان ملی کردن صنعت نفت). در هر صورت، چنین نبوده که مرجعیت همواره پیش‌قراول یا دنباله‌روی تحولات اجتماعی بوده باشد؛ بلکه به مانند گروه‌های اجتماعی دیگر، مرجعیت نیز به مثابه‌ی عاملی اجتماعی، در مواجهه با این تحولات، هم تاثیرگذار بوده و هم تاثیرپذیر؛ هم دچار قبض و محدودیت و افول گردیده و هم به بسط نفوذ و گستره‌ی عمل خود پرداخته است. مفروض گرفتن چنین جایگاهی برای مرجعیت، مقدمتاً برای ما این نتیجه را در پی دارد که در بررسی سیر تاریخی مرجعیت شیعه در ایران، خود را به مناسبات، تحولات و تعاملات درونی مرجعیت و حوزه‌ی علمیه محصور نکرده و بلکه مرجعیت را در زمینه‌ی بزرگ‌تر اجتماعی ـ سیاسی مورد بررسی قرار دهیم.

ادامه ...

انتظار مردم از مراجع

 «انتظار مردم از مراجع» عنوان مقاله‌ایست از مهدی بازرگان در آغاز دهه‌ی چهل و پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی که طی آن بازرگان به عنوان چهره‌ی شاخص روشنفکری مذهبی به بیان دیدگاه‌های خود درباره‌ی انتظار مردم از مراجع پرداخته است. پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی و تبدیل شدن جانشین مرجعیت عامه به یک مساله‌ی سراسری در کشور و فعال شدن گروه‌های مختلف مذهبی و سیاسی و همچنین حکومت شاه در این مساله، مجموعه‌ای از نواندیشان دینی نظیر آیت‌الله طالقانی، علامه طباطبایی، استاد مطهری، مهندس بازرگان، ابوالفضل زنجانی و دکتر بهشتی به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان به بحث و بررسی پیرامون مساله‌ی مرجعیت پرداختند که حاصل آن در کتاب «بحثی درباره‌ی مرجعیت و روحانیت» منعکس گردید(←بحثی درباره‌ی مرجعیت و روحانیت).

ادامه ...

انتخابات و مرجعیت

از زمان شکل‌گیری نظام انتخابات در کشورهای اسلامی، مراجع تقلید نیز به اشکال گوناگون به تعامل با آن پرداخته‌اند. نخستین مواجهه‌ی مراجع تقلید با نظام انتخاباتی در جریان تحولات پس از انقلاب مشروطه در ایران رخ داد. تعدادی از مراجع تقلید شیعه در نجف از جمله آخوند خراسانی از پیشگامان انقلاب مشروطه بودند که به شکل‌گیری نخستین الگوی نظام انتخاباتی ـ مجلس شورای ملی ـ در ایران انجامید. از این حیث می‌توان این مراجع را از حامیان شکل‌گیری نظام انتخاباتی به شمار آورد. هرچند، مشروطه‌خواهی مخالفانی نیز در بین مراجع تقلید داشت؛ از جمله سیدمحمدکاظم یزدی. اما مخالفت این مراجع بیش از آنکه با نظام انتخاباتی باشد، با نظام قانون‌گذاری موازی شریعت بود.

ادامه ...

اصلاحات ارضی و مرجعیت

مرجعیت در دو برهه در مواجهه با اصلاحات ارضی فعال بوده که تحرک نخست به مسکوت ماندن آن انجامید، اما مرتبه‌ی دوم، عدم ورود جدی مراجع به مساله اجرای اصلاحات ارضی را شاهد هستیم ...مراجع تقلید از عواقب تبلیغات سوء حکومت علیه مراجع و متهم کردن آنان به همدستی با زمینداران در صورت مخالفت با اصلاحات ارضی آگاهی داشته و همچنین با عطف‌نظر به بند گنجانده شده در قانون اصلاحات ارضی مبنی بر مستثنا بودن بخش‌هایی از مهم‌ترین اراضی موقوفه از شمول این قانون، مخالفت همه‌جانبه‌ای از سوی مرجعیت با اصلاحات ارضی صورت نگرفت

ادامه ...

اصلاح ساختار حوزه‌ی قم

اندیشه‌ی اصلاح حوزه‌ی علمیه‌ی قم از همان آغازین سال‌های پس از احیای آن توسط شیخ عبدالکریم حائری مطرح بوده است. پس از آغاز حکومت رضاشاه، موقعیت اجتماعی روحانیت و مرجعیت دستخوش آسیب‌های فراوانی شد و حوزه‌های علمیه‌ی ایران نیز به شدت تحت فشار قرار گرفتند. حوزه‌ی علمیه‌ی قم به سبب محدودیت‌ها و فشارهای روزافزون حکومتی به دشواری ادامه‌ی حیات می‌داد. این ضربه‌ها بر پیکره‌ی حوزه سبب شد که پس از تبعید رضاشاه، ضرورت ترمیم و بازسازی ساختار حوزه در ذهن فضلای حوزوی مطرح گردد.

ادامه ...

اصلاح ساختار حوزه‌ی نجف

حوزه‌ی علمیه‌ی نجف به عنوان یکی از باسابقه‌ترین و مهم‌ترین حوزه‌های علمی، بیش و پیش از دیگر حوزه‌ها، با کاستی‌ها و نابسامانی‌های درونی که مانع پاسخگویی آن به نیازهای روزافزون و نوظهور می‌شد، مواجه گردید. در زمان مرجعیت عامه‌ی آیت‌الله ابوالحسن اصفهانی بر مبنای همین ضرورت‌ها، تعدادی از مدرسان و فضلای حوزه‌ی نجف مشتمل بر علامه امینی، سید هادی میلانی، سید حسن تهامی و سید علی مردقائنی، با طرح دغدغه‌ی خود نزد ایشان که زعامت حوزه را بر عهده داشتند، موافقت اولیه برای این منظور را جلب می‌کنند. اما پس از تهیه‌ی طرح اصلاح ساختار حوزه که مواردی نظیر آموزش دانش‌های جدید و زبان‌های خارجی را در بر می‌گرفت، آیت‌الله اصفهانی از قبول آن امتناع می‌ورزد. 

ادامه ...

مطالب دیگر از نویسنده

تماس با ما

این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

www.socio-shia.com