اهانت به مراجع تقلید گرچه به سبب واکنشهای اجتماعی امری نادر بوده است، اما در مقاطع گوناگون، افراد، گروهها و حکومتهای مختلف، مراجع تقلید را مورد بیاحترامی قرار دادهاند.
اهانت یا عدم اهانت به افراد یا گروههای اجتماعی، شاخصی از میزان منزلت اجتماعی آن فرد یا گروه است؛ به میزانی که منزلت اجتماعی بالاتر باشد، امکان و احتمال مورد اهانت واقع شدن کمتر است و برعکس. فقها و مراجع تقلید به سبب پیوند متقابل با مردم، غالباً مورد احترام افراد جامعه بودهاند و همین احترام و واکنش احتمالی مردم و مقلدان به هرگونه اهانت سبب گردیده که مراجع تقلید از اقدامات موهن تا حد زیادی مصون باشند. در دو سدهی اخیر که نظام کنونی مرجعیت صورتبندی شده است، انتساب مراجع به نیابت عام امام زمان در ذهن مردم، برای آنها قداست و احترام بیشتری نیز در پی داشته است. پیدا کردن نمونههای تاریخی از اهانت به فقها و مراجع تقلید، به سبب فقدان گزارشها و پژوهشهای شایان توجه، امری دشوار است. آنچه مسلم است در طی سدههای متقدم، میان فقها و گروههای اجتماعی دیگر نظیر شیخیه و صوفیه، نزاعهای فکری و عملی وجود داشته و همین امر به انتقاد متقابل این گروهها از یکدیگر میانجامیده و گاه نیز سویهی تکفیر و طرد و اهانت به خود میگرفته است. درون فقها و مراجع نیز گاه تضادها و اختلافنظرها به انتقادهای شدیداللحن و گاه، تکفیر و انتقاد میانجامیده است. به عنوان نمونه، در زمان حیات همزمان اخباریان و اصولیان، نزاع و درگیری متقابل میان عالمان دو گرایش امری رایج بود. در دوران مشروطه نیز دوپارگی در مواضع فقها و مراجع تقلید شیعه در خصوص مشروطیت، به نزاعهای گستردهای میان آنها انجامید که گاه دستمایهی اهانتهای سویههای نزاع به یکدیگر میشد.
در دوران معاصر و مقارن با مرجعیت آیتالله بروجردی، جز دو مورد مشخص، بیاحترامی مشهودی دیده نمیشود. یکی از این دو مورد انتشار مطلبی توهینآمیز نسبت به آیتالله بروجردی در یک نشریهی غیردولتی در سال ۱۳۳۱ بود که با اعتراض عمومی، تحصن در ساختمان فرمانداری بروجرد و ارسال پیامهای اعتراضآمیز به نخستوزیر وقت از سوی گروههای مختلف مردم، دولت دستور به توقیف نشریه و تصویب قانونی داد که بر مبنای آن توهین به مرجع تقلید و زعیم حوزه به توقیف نشریه و تعقیب عاملان آن میانجامید. مورد دوم سلسله اقدامات فدائیان اسلام در قم (از جمله انتشار جزوات توهینآمیز نسبت به آیتالله بروجردی) بود که با واکنش طلاب طرفدار آیتالله بروجردی مواجه شد. در این دوره اهانت آشکاری از سوی حکومت وقت نسبت به آیتالله بروجردی صورت نمیگیرد. پس از درگذشت آیتالله بروجردی، با ورود مرجعیت به عرصهی تقابل با حکومت، شاهد بروز اشکال گوناگونی از توهین به مرجعیت از سوی حکومت وقت هستیم. انتشار مکرر مقالات توهینآمیز در مطبوعات، اهانت تلویحی به مراجع در رادیو تلویزیون و بهکارگیری ادبیات توهینآمیز نظیر «ارتجاع سیاه» علیه مراجع از سوی مقامات سیاسی اشکال اهانت زبانی میباشند. تهاجم به بیت مراجع و تخریب امکانات و ضرب و شتم حاضران در خصوص مراجعی نظیر آیتالله خمینی، آیتالله طباطبایی قمی، آیتالله شریعتمداری که در مورد آیات خمینی و قمی به دستگیری و تبعید انجامیده از جمله اشکال اهانت عملی میباشند.
در دوران پس از انقلاب تلاطمهای اولیهی انقلاب و نزاع بر سر مسائل سیاسی سبب میشود که هواداران دو مرجع تقلید وقت (آیات خمینی و شریعتمداری) بر اثر تحریکهای متقابل، اهانتهایی به یکدیگر روا دارند. در این دوره نیز اهانت به مراجع عموماً با اقدامات بیانی و عملی حکومت بوده است و به تهاجم به منزل و حصر خانگی و بازداشت اطرافیان و مروجان انجامیده است. روند اهانت به مراجع تقلید در دو دههی اخیر نیز واجد نمونههایی است. علاوه بر تداوم اشکال عملی اهانت (تهاجم به بیت، سر دادن شعارهای توهینآمیز، حصر خانگی)، اشکال بیانی اهانت افزایش مییابد. ادبیات برخی مقامات و مطبوعات وابسته، مشتمل بر الفاظ و تعابیر توهینآمیز نسبت به برخی مراجع است. یکی از وجوه مشترک توهین و پرخاش به مراجع تقلید در این دوره، «سادهاندیش» و نفوذپذیر خواندن مراجع تقلید در قبال اطرافیان و دسیسههای خارجی است.
در دورهی متاخر شاهد آن هستیم که منشاء اصلی اهانت به مراجع تقلید، اقدامات نهادهای حکومتی یا گروههای سازمانیافتهی منتسب به حکومت بودهاند. اهانتها از سطح زبانی به اشکال عملی نظیر تهاجم به منزل و تخریب اموال، دستگیری و تبعید اطرافیان و انزوا و حصر خانگی گسترش یافتهاند. در این سیر، دایرهی اهانت به مراجع، گاه از مراجع منتقد فراتر رفته و مراجع تقلید قائل به رویکرد کنارهگیری سیاسی را نیز در بر گرفته است.
منابع:
این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید