تعدد مرجعیت، وضعیتی است که در آن تعدادی از مراجع همطبقه و نسبتاً همسطح حضور داشته و تصدی جایگاه مرجعیت را بر عهده میگیرند. این وضعیت، مقابل تمرکز مرجعیت است که به سبب عدم حضور مرجع تقلیدی که نسبت به دیگر مجتهدان موقعیت علمی، اجتماعی و سنی برتر و متمایز دارد، پدید میآید و طی آن بیش از یک مرجع تقلید مورد رجوع مردم و مقلدان قرار میگیرند. به سبب فراهم نبودن زمینههای عینی لازم، برای سدههای متمادی در تاریخ شیعه، مرجعیت وضعیتی متعدد داشته است؛ به این صورت که شیعیان در مسائل شرعی خود به مجتهد شهر یا منطقهی خود مراجعه میکردند. در چنین وضعیتی، فقهای مورد رجوع مردم متعدد بودند و این امر به ویژه از فقدان امکانات ارتباطی و دیگر زمینههای عینی لازم برای شکلگیری مرجعیت واحد نشات میگرفت.
ادامه ...کتاب «تعامل نهضت آزادی با مرجعیت و نهضت روحانیت» پژوهشی تاریخی حول رابطهی متقابل مراجع تقلید و جریان فکری ـ سیاسی نهضت آزادی ایران در دو دههی منتهی به انقلاب 1357 است. پرسش اصلی این کتاب این است که که تعامل یک حزب سیاسی نظیر نهضت آزادی مشتمل بر مجموعهای از افراد مکلا (غیرروحانی) با مرجعیت و نهضت روحانیت در طی سالهای آستانهی قیام پانزده خرداد و پس از آن، بر مبنای چه مولفههایی سامان یافته بود که علیرغم عدم وجود روابط و پیوندهای استوار میان مراجع با احزاب سیاسی در زمینهی کلی مرجعیت، به موضعگیریهای شدید و همدلانهی شمار زیادی از مراجع تقلید وقت در قبال برخورد نظام سیاسی با نهضت آزادی و سران این حزب انجامید؟
ادامه ...در هفتههای اخیر سایت شفقنا (پایگاه بینالمللی همکاریهای خبری شیعه) وابسته به بیت آیتالله سیستانی طی مصاحبههای با چهرههای مختلف حوزوی و دانشگاهی و سیاسی در حال ارائهی تصویری از آیتالله سیستانی به عنوان الگوی ثباتبخشی سیاسی به عراق در دوران بحران پس از سقوط صدام و بهویژه در بحران سیاسی اخیر این کشور است. البته تردیدی نیست که در این سالها آیتالله سیستانی نقش قابل توجهی در ایجاد ثبات و کاهش تعارضها در عراق داشته و با مواضع و جهتگیری خود از تعمیق شکافهای سیاسی در این کشور تا حد امکان پیشگیری کرده است.
ادامه ...کتابچه «تفکر و نهاد روحانیت» نوشته رضا علیجانی اخیرا در فضای مجازی منتشر شده است. بخش از این کتابچه به بحثی مفهومی و تاریخی در باره روحانیت اختصاص یافته و نیمه دوم به شرح و معرفی اجمالی دیدگاه دکترشریعتی به عنوان یکی از اثرگذارترین نواندیشان دینی پرداخته که چالش فراوانی با روحانیت داشته و نهایتا تز اسلام منهای روحانیت را ارائه داده است. صفحات پایانی کتابچه نیز با پیوند این دو به جمعبندی اجمالی در رابطه با نسبت نواندیشی دینی با روحانیت اختصاص یافته است. در مقدمه بحث اشاره شده که روحانیت هم به لحاظ فکری و هم به لحاظ اجتماعی یک «مسئله» اجتماعی به معنای دقیق جامعه شناختی آن است.
ادامه ...روبرویم مینشیند. مُلبس است. هم تحصیلات حوزوی داشته و هم در دانشگاهی در اروپا دکتری گرفته است. نگاهش به کاغذ معرفی برنامه میافتد و ناگهان برمیآشوبد: «پس دکترش کو؟» میخواهم با ملایمت پاسخ بدهم اما ادامه میدهد: «پس اینهمه دانشگاه و اینا هیچ؟ فقط نوشتین «حجتالاسلام» که!». در دلم چیزی میریزد. برایش توصیح میدهم که هم اشتباه شده و هم آن «حجتالاسلام»ش برایم رنگ و بوی بیشتری تا «دکتر»ش دارد. اما معلوم است که قانع نشده. در سخنرانیاش آنقدر به تجربهی زیست اروپایی (نه چندان طولانی) و اسامی افراد و نظریات غربی ارجاع میدهد که گویی اصرار دارد از لباسی که پوشیده به درآید. انگار از چیزی که هست، راضی نیست. لحنش به گونهای است که انگار تمام حقیقت را در مشت دارد. جایی برای ندانستن نمیگذارد. بیقرار است. هر چه میگردم، جز لباس، نشانهی جدی از منش حوزوی نمییابم: آرامش، تأمل، تأنی و فروتنی.
ادامه ...مباحثه چندی پیش میان معاونت زنان و خانواده دولت و یکی از مراجع تقلید درباره اصلاح قانون «اجازه همسر برای خروج از کشور» بار دیگر پرسش از کارآمدی در پاسخ به نیازها را پیش روی مرجعیت شیعه قرار داده است. ماجرا از این قرار است که چند ماه پیش همسر نیلوفر اردلان کاپیتان تیم ملی فوتسال اجازه سفر او به مسابقات آسیایی را نداد. این اتفاق موجب اعتراض بسیاری از فعالان حقوق زنان در ایران شد و مباحث اخلاقی و حقوقی زیادی را برانگیخت. به دنبال این مباحثات و بهویژه با قهرمانی تیم فوتسال زنان در همین مسابقات علیرغم عدم حضور نیلوفر اردلان، معاون امور زنان و خانواده رییس جمهور در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه معاونت زنان و خانواده به جد به دنبال اصلاح قانون است، گفت: تا زمانی که این قانون اصلاح نشود که پیشبینی میکنم به این زودیها اصلاح شود، به دنبال استثناها خواهیم رفت و قطعا برای خروج زنان موفقمان از کشور تلاش میکنیم
ادامه ...در یک تحلیل از تحلیلهای ممکن جامعهشناختی، یکی از بارزترین تفاوتهای میان اهل سنت و تشیع، وجود «نهاد روحانیت» در تشیع است. در اهل سنت، اگرچه «علماء» مسلمان وجود داشتهاند، اما نهادی بهعنوان نهاد روحانیت شکل گرفته است. حتی جامع الازهر نیز علیرغم سابقه چند قرنی خود، معادل نهاد روحانیت شیعه نیست. این تفاوت را در جایگاه منزلتی، کارکردهای اجتماعی، تمرکز سرمایههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و نحوه ایفای نقش سیاسی علمای اهل سنت و نهاد روحانیت شیعه و موارد دیگر میتوان طرح کرد. با مبدأ قرار دادن زمان ظهور اسلام، در یک تقسیمبندی، نظریات موجود در مورد سابقه شکلگیری این نهاد از منظر تاریخی را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: نخست، نظریات مبتنی بر «تقدم تاریخی» روحانیت و دوم نظریات مبتنی بر «تأخر تاریخی» شکلگیری این نهاد.
ادامه ...چندی پیش گزارش سخنان آیتالله حسینی بوشهری در دیدار مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد که طی آن از وزارت فرهنگ و ارشاد خواسته شده بود: «نقش روحانی در فیلمها به بازیگران با پیشینه منفی داده نشود». استدلال آیتالله بوشهری در این رابطه از این قرار است: «گاهی حضور برخی هنرمندان در لباس روحانی در فیلمها بازخورد خوبی ندارد؛ زیرا وقتی فردی پیشینه درستی ندارد، وقتی در لباس روحانی ظاهر میشود جایگاه روحانیت ممکن است با دید دیگری به مردم عرضه شود؛ ما نمیگوییم از هنرمندان در نقش روحانی استفاده نشود، بلکه باید از کسانی استفاده شود که پیشینه خوبی داشته باشند». رئیس شورای مدیریت حوزه در پایان این بخش از سخنان اظهار داشته بود: «متأسفانه تاکنون ترتیب اثری داده نشده است و اخیراً شورای مدیریت نامهای به رئیسجمهور نوشته شده است که در شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبهای در این زمینه انجام شود»
ادامه ...در زمینه ایرانی، هنگام سخن گفتن از روحانیت از آن با تعابیر مختلفی یاد شده: نهاد، سازمان، طبقه، صنف، نهاد مدنی و گروه منزلتی. غالب کاربستهای فوق فاقد دقت و صراحت علمی هستند. هر یک از مفاهیم یادشده در ادبیات موضوع واجد ویژگیها و اوصافی هستند که اطلاق آنها بر روحانیت پیامدهای معرفتی خاص دارد و پیش از چنین اطلاقی، باید دید قرابت هر مفهوم با آنچه بهعنوان روحانیت در تاریخ و اکنون وجود داشته چه میزان است، در غیر این صورت با هرجومرج مفهومی مواجه میشویم. در پژوهشی که نویسنده چند سال پیش انجام داده، سه مفهومسازی و تلقی از روحانیت از یکدیگر تفکیک و مورد بررسی قرار گرفتهاند: روحانیت بهمثابه نهاد اجتماعی؛ روحانیت بهمثابه نهاد مدنی و روحانیت بهمثابه گروه منزلتی.
ادامه ...تبعید مراجع تقلید از سوی حکومتها امری مسبوق به سابقه و روشی برای کاستن از حضور و تاثیر سیاسی و اجتماعی آنها بوده است. در دو سدهی اخیر و مقارن با ظهور مرجعیت در قالب یک نیروی اجتماعی ـ سیاسی موثر در جوامع شیعی که به تفکیک اقتدار دین و دولت انجامیده، در پارهای مواقع و مواضع، تعارض نظری و عملی میان این دو منبع اقتدار به اصطکاک و برخورد انجامیده و در شرایط برتری قدرت سیاسی حکومت، برخی مراجع تقلید توسط حاکمان به تبعید و خروج از قلمرو اقتدار سیاسی آنها مجبور شدهاند.
ادامه ...فقها و متکلمان شیعه به طور تاریخی، هرگونه حکومت در زمان غیبت امام معصوم را حکومت جور و غاصب تلقی کردهاند. این امر به ویژه از زمینهی عینیای برمیخیزد که در دوران خلافت بنیامیه و بنیعباس رقم خورد؛ از منظر شیعیان، این دو نظام سیاسی با غصب حق امامان، حکومت نامشروع تشکیل دادهاند و هرگونه همکاری یا تایید نظام سیاسی برآمده از این روند، حرام و غیرمجاز بود. اما به تدریج و به ویژه با ورود به عصر غیبت، شاهد بروز اقسام گوناگونی از دیدگاههای سیاسی در میان فقهای شیعه هستیم که طیفی از رویکردها از غاصب تلقی کردن حکومت و نفی هرگونه تایید، تا همکاری مشروط و نهایتاً تایید و همراهی مطلق را در برمیگیرد.
ادامه ...این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید