مرجعیت شیعه به سبب جایگاه مستقل از دولت خود، در صورت تعارض عملکرد نظام سیاسی با آموزههای فقهی شیعه، ظرفیت و توان انتقاد را دارد. مبنای فقهی انتقاد مراجع تقلید از نظام سیاسی، اصل امر به معروف و نهی از منکر است که یکی از فروعات دین از منظر شیعه میباشد؛ بستر عملی و اجتماعی انتقاد نیز استقلال جایگاه مرجعیت از حکومتها و دوگانگی تاریخی اقتدار دین و دولت در اندیشهی سیاسی شیعه میباشد. در سدههای اخیر که شاهد شکلگیری مرجعیت در قالب یک نیروی اجتماعی ـ سیاسی مستقل و مبتنی بر اقتدار دین بودهایم، مراجع تقلید شیعه در صورت لزوم و بنا به احساس ضرورت، به انتقاد از نظام سیاسی حاکم پرداختهاند.
ادامه ...منظور از امتیازهای انحصاری، مجموعهی حقوق و وظایفی است که منحصر به جایگاه مرجعیت میباشد و دیگر سطوح روحانیت یا افراد عادی از آن برخوردار نمیباشند. در اختیار داشتن امتیازهای انحصاری، یکی از ویژگیهای مرجعیت به مثابهی گروه منزلتی است . شکلگیری مرجعیت (و در نگاهی عام، فقهای اسلامی) بر یک فرض اولیه مبتنی است و آن اینکه حق انحصاری تفسیر احکام دین و ارشاد و هدایت مسلمانان، از آن فقهاست که جانشینان پیامبر و امامان شیعه هستند. این حق انحصاری، از مراتب اولیه نظیر فهم و تفسیر قرآن و تشخیص اعتبار احادیث و سخنان پیشوایان دین و فهم و تفسیر آنها، تا مراتب بعدی که استخراج احکام دینی از منابع و ترویج و تبلیغ آن باشد را شامل میشود.
ادامه ...انتخاب مرجع تقلید توسط مقلدان بر طبق آموزههای فقه شیعه بر اساس اعلمیت، صورت میگیرد؛ اما در عمل، عوامل اجتماعی و فرهنگی دیگری هم دخالت دارند. مطابق دیدگاه غالب مراجع تقلید شیعه که قائل به تقلید از اعلم هستند، افراد باید از مجتهد جامعهالشرایط اعلم تقلید نمایند. بر این اساس، انتخاب مرجع تقلید نیز به تشخیص اعلم منوط است. مراجع تقلید معمولاً در رسائل توضیحالمسائل خود سه روش برای تعیین مرجع اعلم پیشنهاد مینمایند: نخست یقین خود مقلد نظیر اینکه وی از اهل علم باشد و بتواند مجتهد اعلم را تشخیص دهد؛ دوم تایید و گواهی دو عالم خبره و عادل مشروط بر آنکه دو عالم عادل دیگر با نظر آنان مخالفت نکنند؛ سوم تصدیق عدهای اهل علم یا محافل علمی.
ادامه ...هفدهم دی ماه ۱۳۹۳، مراسمی با عنوان "نیم قرن تکاپو" جهت تقدیر از فعالیتهای اجتماعی و عام المنفعهی خانم رباب صدر در مرکز فرهنگی سرچشمه در تهران برگزار شد. دکتر سارا شریعتی، به عنوان نخستین سخنران همایش، مفهومی جدید تحت عنوان "مرجعیت اجتماعی" را طرح کرد. دکتر سارا شریعتی در ابتدای سخنرانی گفت: پیش ازهر چیزاز دعوت بنیاد صدر تشکر می کنم که با وجود متخصصانی در حوزه ی اندیشه ی امام موسی صدر و همچنین فعالیتهای موسسات اجتماعی ایشان، از من دعوت کرده اند که در این همایش مشارکتی داشته باشم. حضور من در اینجا البته در درجه ی نخست یک ادای دین است.
ادامه ...در این پژوهش میدانی جامعهشناختی، تلاش شدهاست تا به سؤالاتی پیرامون نوع و میزان رابطهی طلاب دورهی سطح حوزهی علمیه و رسانهها و تکنولوژیهای نوین ارتباطی پاسخ داده شود و با استفاده از رویکردی روشمند، فرضیاتی معتبر در این مورد تولید شود تا بتواند راهنمای تحقیقات کمّی و پیمایشی قرار گیرد. رویکرد روشی این پژوهش، رویکرد کیفی، تکنیکهای گردآوری اطلاعات، شامل مصاحبهعمیق نیمهساختیافته و مطالعهی اسنادی و روشهای تحلیل اطلاعات در آن، تیپولوژی از نوع برساختی و گروندد تئوری بودهاست. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که با توجه به ملاکهای جامعهشناختی طرح شده، دو تیپ متفاوت سنتی و نوگرا در رابطه با متغیر ارتباط با رسانهها و تکنولوژیهای نوین ارتباطی در نمونهی این پژوهش وجود دارند. نقاط اشتراک هر دو تیپ، در مواردی چون اعتقاد به لزوم تبلیغ دینی، نگرش ذهنی و گرایش عینی مثبت به طیف گستردهای از ابزارهای نوین تکنولوژیک (از تلفن همراه تا دستگاه دریافت امواج ماهواره) بودهاست....
ادامه ...نکتهای کوتاه در مقایسهی قدرت بسیج اجتماعی روحانیت شیعه در ایران با سایر اقشار اجتماعی تأثیرگذار
بدون شک، عزت الله انتظامی، یکی از کهنهکارترین و با کیفیتترین بازیگران سینمای ایران است. نفس جاافتادن لقب "آقای بازیگر" در مورد او، نشان از اجماع اهالی هنر و سینما در پذیرش منزلت تردید ناپذیر اوست. تراکم این میزان از سرمایهی اجتماعی در میدان سینما شاید در مورد کمتر کسی در زمان حاضر صدق کند.
به علاوه فرزند وی، «مجید انتظامی» نیز از شناخته شدهترین آهنگسازان دهههای اخیر ایران است. گرچه وی مانند پدر در قلهی - تقریباً- بلامنازع این میدان قرار ندارد، اما او نیز در میدان هنر و خرده میدان موسیقی، دارای سرمایهی مستقل قابل توجه اجتماعی است.
ادامه ...در پژوهشهای صورتگرفته در خصوص مرجعیت، غالباً از عنوان «نهاد» برای آن استفاده شده است، با اینحال تلقیهایی از مرجعیت به مثابهی کلیتی با ساختار شبهکاست که مبتنی بر امتیازهای انحصاری و حقوق ویژهی مفروض است، نیز در برخی گرایشهای دینشناسانه (نظیر نظریهی دکتر علی شریعتی) قابل رهگیری است. متفکرانی نظیر دکتر علی شریعتی معتقدند که در اسلام، سلسلهمراتب و امتیازهای انحصاری ویژه برای افرادی خاص پیشبینی نشده و رابطهی انسان با خدا در این دین، به طور مستقیم و بلاواسطه تعریف شده است. بر این اساس، فهم کتاب و سخنان پیشوایان دین، نبایستی به عنوان حق انحصاری یک گروه خاص درآید. از منظر ایشان، به طور اساسی در اسلام جایگاهی به نام روحانیت که در مقابل مفهوم جسمانی نشسته و به عنوان واسطهی خدا و خلق تعیین شده باشد، وجود ندارد؛ بلکه در سنت اسلامی، افرادی به نام علما و دانشمندان حضور داشتهاند که ویژگی مشخصهی آنها نه تعلق به یک گروه منزلتی ویژه و حقوق و امتیازهای انحصاری، که تخصص در یکی از علوم دینی است. به عقیدهی این نواندیش دینی، نظام سلسلهمراتبی روحانیت، به طور خاص، محصول شکلگیری مناسبات خاصی بین برخی متولیان دین با قدرت سیاسی در عصر صفویه بوده است و چنین سلسلهمراتبی با آموزههای اسلام پیوند الزامی ندارد. رویکرد شریعتی در فهم برخی ساختارهای گروه مفسران رسمی دین، قرابت زیادی با مفهوم «گروه منزلتی» وبر دارند.
مرجعیت شیعه در سدههای اخیر در قامت یک نیروی اجتماعی ـ سیاسی موثر در جوامع شیعی حضور داشته و در شمار مهمی از تحولات و نقاط عطف دورهی معاصر مشارکت فعال داشته است. از مهمترین عوامل ظهور مرجعیت در قالب یک نیروی اجتماعی موثر، در اختیار داشتن مجموعهای کارآمد از ابزارها و مکانیزمهای ارتباطی با جامعه است که مشتمل بر ابزارهای سنتی و متداول نظیر شبکهی مساجد و منابر و واعظان و مبلغان، و رسانههای ارتباطی نوین نظیر مطبوعات، اینترنت و ماهواره میباشد. در مقالهی پیش رو به بررسی سیر تحولی میزان دسترسی مراجع تقلید به ابزارهای رسانهها در نیمسدهی اخیر و در ایران پرداختهایم. بر این اساس، دورههای چهارگانهای برای مرجعیت مشخص گردیده و دسترسی به اشکال گوناگون رسانهای در هر یک از دورهها مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی از روشهای «مصاحبه با مطلعان و متخصصان» و «مطالعهی اسنادی و کتابخانهای» استفاده شده است. بر مبنای این بررسی، مکانیزمهای ارتباطی مرجعیت با جامعه در طی دورههای مختلف بسته به نوع رسانه، متفاوت بوده و سیر واحدی را طی نکرده است.
ادامه ...موضعگیری در خصوص مسالهی مشارکت اجتماعی زنان، یکی از محورهای حضور اجتماعی مرجعیت شیعه در ایران در طی دوران معاصر بوده است. این حضور اجتماعی غالباً با ابراز مخالفت با گسترش دایرهی مشارکت اجتماعی زنان همراه بوده، اما در برخی برههها شاهد همراهی و همنوایی برآیند حاکم بر مرجعیت با افزایش حضور اجتماعی زنان هستیم. مقالهی پیش رو، به بررسی سیر تغییر و تحول در مواضع و موقعیت مرجعیت شیعه در ایران در مواجهه با مسالهی مذکور در نیمسدهی اخیر پرداخته است. مفروض این مقاله این است که نوع مواجههی مرجعیت با این مساله، تاثیر غیرقابل انکاری بر منزلت اجتماعی مرجعیت در جامعهی ایرانی دارد. در این بررسی از روشهای «مصاحبه با مطلعان و متخصصان» و «مطالعهی اسنادی و کتابخانهای» استفاده شده است. بر مبنای این بررسی، میتوان از افزایش نسبی کارآمدی مرجعیت در حل مسائل زنان سخن گفت.
ادامه ...مرجعیت شیعه در تحولات اجتماعی ـ سیاسی معاصر ایران، حضوری پررنگ و با نقشهای متفاوت و احیاناً متضاد داشته است. چنین حضوری، گاه در جهت کنشگری و مبدا تغییر واقع شدن بوده است (نظیر حضور فعال شماری از علما و مراجع برجسته در جریان انقلاب مشروطه) و گاه سویهی تاثیرپذیری و واکنشگری در مواجهه با تحولات را داشته است (نظیر مواجهه با مدرنیزاسیون اجباری رضاشاه در ایران) و گاه نیز در قالب سکوت و انفعال بروز یافته است (نظیر سکوت مرجع وقت شیعه در تعارض دولت مصدق با دربار و دولت انگلیس در جریان ملی کردن صنعت نفت). در هر صورت، چنین نبوده که مرجعیت همواره پیشقراول یا دنبالهروی تحولات اجتماعی بوده باشد؛ بلکه به مانند گروههای اجتماعی دیگر، مرجعیت نیز به مثابهی عاملی اجتماعی، در مواجهه با این تحولات، هم تاثیرگذار بوده و هم تاثیرپذیر؛ هم دچار قبض و محدودیت و افول گردیده و هم به بسط نفوذ و گسترهی عمل خود پرداخته است. مفروض گرفتن چنین جایگاهی برای مرجعیت، مقدمتاً برای ما این نتیجه را در پی دارد که در بررسی سیر تاریخی مرجعیت شیعه در ایران، خود را به مناسبات، تحولات و تعاملات درونی مرجعیت و حوزهی علمیه محصور نکرده و بلکه مرجعیت را در زمینهی بزرگتر اجتماعی ـ سیاسی مورد بررسی قرار دهیم.
ادامه ...«انتظار مردم از مراجع» عنوان مقالهایست از مهدی بازرگان در آغاز دههی چهل و پس از درگذشت آیتالله بروجردی که طی آن بازرگان به عنوان چهرهی شاخص روشنفکری مذهبی به بیان دیدگاههای خود دربارهی انتظار مردم از مراجع پرداخته است. پس از درگذشت آیتالله بروجردی و تبدیل شدن جانشین مرجعیت عامه به یک مسالهی سراسری در کشور و فعال شدن گروههای مختلف مذهبی و سیاسی و همچنین حکومت شاه در این مساله، مجموعهای از نواندیشان دینی نظیر آیتالله طالقانی، علامه طباطبایی، استاد مطهری، مهندس بازرگان، ابوالفضل زنجانی و دکتر بهشتی به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان به بحث و بررسی پیرامون مسالهی مرجعیت پرداختند که حاصل آن در کتاب «بحثی دربارهی مرجعیت و روحانیت» منعکس گردید(←بحثی دربارهی مرجعیت و روحانیت).
ادامه ...این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید