مرجعیت دینی فقهای شیعه پیشینهای بیش از یک هزاره و مرجعیت در قالب متاخر و به عنوان یک نیروی اجتماعی ـ سیاسی موثر، تاریخی بیش از دو سده دارد که قابل مطالعه و بررسی است.
یکی از ویژگیهای مرجعیت به مثابهی نهادهای اجتماعی، دوام و استمرار تاریخی آنهاست: «نهادها، در طی دورههای متمادی زمانی و پهنههای گستردهی جغرافیایی «دوام و استمرار» دارند. در نتیجه نهادهای اجتماعی، «تاریخ»ی دارند که میتواند مورد مطالعه قرار گیرد» (←نهاد اجتماعی مرجعیت).
ادامه ...موقعیت و جایگاه مرجعیت در سلسلهمراتب اعتبار و منزلت اجتماعی را پایگاه اجتماعی مرجعیت گویند. پایگاه اجتماعی (social status) مفهومی جامعهشناختی است که تعریف آن عبارتست از «موقعیت و جایگاه جمعهای انسانی ـ انجمنها، گروهها، قشرها ـ در یک سلسلهمراتب از نظر اعتبار و منزلت که بر حسب معیارهایی نظیر حقوق و وظایف متمایز و مصونیتها و امتیازهای انحصاری شکل گرفته و با یک سبک زندگی خاص یا یک الگوی مصرف ویژه مرتبط هستند».
ادامه ...امروزه سبکزندگی در مفهوم مدرن آن بر بسیاری از عرصههای زندگیِ ایرانی سایه افکنده و دگرگونیهای عمیقی در آن به وجود آورده است. حوزۀ علمیه نیز از جمله مکانهای دینیست که از تحولات پدیدار شده در این عرصه بینصیب نمانده است. سبکزندگی در حوزه علمیه به عنوان مکانی دینی همواره قرابت نزدیکی با آموزههای دینی داشته و مستقیماً متأثر از آموزههای دینی رایج در آن بوده است. نتیجۀ این قرابت و اصطکاک پیدایش شکل خاصی از زندگی اجتماعی، با سازوکارهای خاصی بوده است. این نحوۀ خاص از زندگی در ادبیات حوزوی به «زی طلبگی» تعبیر شده است. اما باید پرسید که تغییرات به وجود آمده در سطح جهان اجتماعی امروزه چه اثرات و تغییراتی را در این شکل خاص از زندگی به وجود آورده است؟ ارتباط آموزههای دینی با این سبک از زندگی به چه صورت است؟
ادامه ...اندرونی بیت مراجع تقلید محل تجلی سبک زندگی مراجع است؛ سطح مراودات اجتماعی مشخص و خصوصی و سبک زندگی متشرعانه و غالباً ساده و بیتکلف، مولفههای اندرونی بیت را تشکیل میدهند که عموماً خارج از دسترس مشاهده و بررسی بوده و حوزهی شخصی مراجع محسوب میشوند و به همین سبب گزارشهای نادری از چندچون اندرونی بیوت مراجع میتوان سراغ گرفت. اما بخش بیرونی که مامن اقتدار دینی، سیاسی و اقتصادی مراجع است، به فراخور مشی مراجع و مقتضیات زمان ممکن است بخشهای گوناگون داشته باشد. در اشکال بسیار سنتی و محدود، این بخشها از هم تفکیک نشده و مرجع تقلید شخصاً به رتق و فتق تمام امور ریز و درشت میپردازد.
ادامه ...از منظر غالب مراجع تقلید شیعه، بهائیت فرقهای فاسد، انحرافی و ساخته و مورد حمایت استعمار است و بر این اساس مبارزه با آموزههای نظری و فعالیتهای عملی این فرقه بر مسلمانان واجب است. مبارزهی مراجع شیعه با بهائیت از زمان آقا نجفی اصفهانی سابقه داشته، اما در زمان مرجعیت آیتالله بروجردی بود که به سبب تشدید خطر نفوذ بهائیت، این مبارزه به شکل فراگیر و پیگیر آغاز شد.
حکومت محمدرضاشاه که از کودتای ۲۸ مرداد گذر کرده بود و با فقدان مشروعیت سیاسی مواجه بود، در آغاز برای کسب مشروعیت دینی با این مبارزات همراهی نشان داده و به عنوان نمونه به فلسفی اجازه داد در برنامههای رادیویی به تبلیغ علیه بهائیت بپردازد و همچنین ساختمان حظیرهالقدس (عبادتگاه بهائیان در تهران) از تصرف آنها خارج و به کتابخانه بدل شد. اما به تدریج با فشارهای خارجی به حکومت شاه و چه بسا به سبب احساس بینیازی از مشروعیت بیشتر دینی، مسئولان حکومتی از همراهی با آیتالله بروجردی خودداری کردند و حتی برخی واعظان اعزامی آیتالله بروجردی را مورد پیگرد قرار دادند.
ادامه ...در ادوار اولیهی تطور مرجعیت که ماهیت منطقهای و محلی داشت و مردم هر شهر و منطقه برای دریافت تکالیف شرعی به نزدیکترین مجتهد به خود به لحاظ مکانی رجوع میکردند، با درگذشت یک فقیه مورد رجوع، فقیه واجد شرایط دیگری در همان محدوده، جایگزین وی میشد و مورد رجوع قرار میگرفت و بدین ترتیب، بحران قابل توجهی پدید نمیآمد. اما پس از ظهور مرجعیت عامه و تبلور یافتن آن در قالب یک نیروی اجتماعی ـ سیاسی موثر، وضعیت بیثباتی و کشمکش برای تصدی جایگاه مرجعیت عامه در موارد متعدد پدید آمده است. در مواردی که درگذشت یک مرجع تقلید در زمان حیات دیگر مراجع همطبقهی وی رخ میدهد، به ندرت شاهد بروز وضعیت بحرانی هستیم.
ادامه ...با درگذشت آیتالله بروجردی در فروردین ماه ۱۳۴۰، جامعهی ایران با خلاء مرجعیت واحد مواجه شد. در این زمان عالمان برجسته نظیر آیتالله حکیم در نجف، و آیتالله گلپایگانی، آیتالله خمینی و آیتالله شریعتمداری در قم، هیچیک در جایگاهی قرار نداشتند که بتوانند خلاء مرجعیت عام حاصل از درگذشت آیتالله بروجردی را رفع نمایند. مجموعهی «بحثی دربارهی مرجعیت و روحانیت» در واقع متن مکتوب و ویرایشیافتهی سخنرانیهای نه تن از چهرههای حوزوی و دانشگاهی در کنگرهی سراسری انجمنهای اسلامی در شهریور ۱۳۴۰ میباشد. از آنجا که تشکیل این کنگره از نظر زمانی قریب پنج ماه بعد از رحلت آیتالله بروجردی بود، در موضوعات مطروحه بحث زیادی دربارهی مرجعیت و چگونگی انتخاب آن به عمل آمد.
ادامه ...بازار از میانهی دولت صفوی به بعد، یکی از متحدان فقها و مراجع تقلید و از حامیان مالی و تشکیلاتی آنها بوده است. سابقهی همراهی فقها و بازاریان به قرون اولیهی تمدن اسلامی (قرنهای دوم تا پنجم) بازمیگردد که طی آن با شکلگیری شهرهای اسلامی و مرکزیت یافتن بازار و مساجد در این شهرها، ارتباطی نسبی میان علمای شهر و بازاریان برقرار شد؛ اما ارتباط انحصاری و موثر فقها با بازار به عصر صفوی باز میگردد. با پایهگذاری دولت صفوی، سیر تاریخی مرجعیت وارد عصر نوینی میشود که مقدمهی ظهور مرجعیت در شکل متاخر آن است. در کنار شمار زیادی از تحولات فقه شیعه در عصر صفوی، یک تحول به جایگزین شدن نقش صوفیان در ارتباط با پیشهوران و اصناف با فقها بازمیگردد.
ادامه ...گرچه به سبب عدم جدی بودن خطر بابیت در مراحل اولیه، مرجعیت اعلای شیعه برای مقابله اقدامی نمیکند، اما پس از شکلگیری این فرقه و جدی شدن خطر آن، علما و مراجع وقت شیعه نقش مهمی در مبارزه با آن دارند. مرجعیت شیعه از آنجا که خود را پاسدار شریعت و یگانه مرجع تفسیر دین میداند، با هرگونه بدعت و دعاوی تفسیر جایگزین بسته به گسترهی دعاوی و میزان انحراف آن از جریان اصلی تفسیر فقهی دین توسط مراجع و فقها، به مقابله و مبارزه میپردازد. سطوح پایین این مقابله، صدور فتاوا مبنی بر خطا و بدعتآمیز بودن تفسیر جایگزین است؛ اما در سطوح بعدی که میزان زاویه با قرائت فقهی مسلط زیاده بوده و احساس خطر مراجع و علما از بروز انحراف در دین جدیتر است، فتوا به فساد عقیده و تکفیر و صدور حکم قتل، ابزارهای مقابله هستند.
ادامه ...اهانت یا عدم اهانت به افراد یا گروههای اجتماعی، شاخصی از میزان منزلت اجتماعی آن فرد یا گروه است؛ به میزانی که منزلت اجتماعی بالاتر باشد، امکان و احتمال مورد اهانت واقع شدن کمتر است و برعکس. فقها و مراجع تقلید به سبب پیوند متقابل با مردم، غالباً مورد احترام افراد جامعه بودهاند و همین احترام و واکنش احتمالی مردم و مقلدان به هرگونه اهانت سبب گردیده که مراجع تقلید از اقدامات موهن تا حد زیادی مصون باشند. در دو سدهی اخیر که نظام کنونی مرجعیت صورتبندی شده است، انتساب مراجع به نیابت عام امام زمان در ذهن مردم، برای آنها قداست و احترام بیشتری نیز در پی داشته است. پیدا کردن نمونههای تاریخی از اهانت به فقها و مراجع تقلید، به سبب فقدان گزارشها و پژوهشهای شایان توجه، امری دشوار است.
ادامه ...این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید